counter create hit اینترنت؛ هدیه خدا یا ابزار سیا
۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۴
کد خبر: ۵۶۱۲۴
درباره واکنش‌های داخلی به سخنان اخیر ولادیمیر پوتین

اینترنت؛ هدیه خدا یا ابزار سیا

اکنون شبکه جهانی اینترنت جزئی جدایی ناپذیر از زندگی امروزی است و چه پروژه سیا بوده باشد و چه نباشد انسان ها از آن بهره می برند تا جایی که پاپ آن را هدیه خداوند می داند

سخنان ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه در حمله به شبکه جهانی اینترنت که در یک کنفرانس خبری و در حاشیه همایش رسانه ها در شهر سن پترز بورگ بیان شده بود با استقبال برخی رسانه های داخلی- که نگاه کاملا توطئه انگارانه ای به حیرت آورترین پدیده زندگی مدرن بشر دارند- رو به رو شده است. 

 

به گزارش خرداد، مهرداد خدیر در ادامه مطلب خود در سایت عصر ایران نوشت: آقای پوتین گفته است: «اینترنت از ابتدا ابزار و پروژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سی.آی.ای – بوده و از آغاز توسط آنها کنترل می شده» و خصوصا نسبت به موتورهای جست و جوی گوگل ابراز نگرانی و بدبینی کرده است. 


این سخن، البته تازه نیست. شماری از دیگر دستاوردهای ارتباطی دهه های اخیر نیز به پنتاگون و ارتش آمریکا نسبت داده می شود. کما این که گفته می شود تا سال ها درون ارتش ایالات متحده فاکس (دورنگار) کاربرد داشته و بعدتر عمومیت یافته است. اما این ابزارها بعدتر مورد استفاده همه قرار گرفت و اهداف و برنامه های خود امریکایی ها نیز از طریق همین ابزارها افشا شده است مانند ماجرای اسنودن.


اظهارات پوتین را می توان در راستای بالا گرفتن اختلافات روسیه با غرب بر سر اوکراین و شبه جزیره کریمه و قبل تر سوریه نیز تحلیل کرد. رییس جمهوری روسیه رویای احیای امپراتوری تزاری را در سر می پروراند و در صدد جلب رهبران کلیسای ارتودکس نیز هست. از این رو هر از گاهی شاهد این گونه اظهارات از جانب او هستیم که با فرض صحت نیز اصل واقعیت همه گیری اینترنت را تغییر نمی دهد. چرا که اکنون شبکه جهانی اینترنت جزئی لایتجزا و جدایی ناپذیر از زندگی امروزی است و چه پروژه سازمان جاسوسی آمریکا بوده باشد و چه نباشد واقعیتی غیر قابل انکار است و ویژگی اصلی آن نیز فرامرزی بودن آن است و تلاش برای بومی سازی معمولا با توفیق همراه نبوده است.


پس موضوع این گفتار نقد سخنان آقای پوتین نیست. چه بسا فردا که اختلافات روسیه و غرب فرو نشیند از او در ستایش اینترنت هم بشنویم!


نکته اما اینجاست که برخی خبرگزاری ها و رسانه های داخلی به انتهای این خبر تحلیلی را هم افزوده و همه نیز از طرف هم نقل کرده اند. این تحلیل کوتاه از این قرار است: «برخی تحلیل گران سیاسی فروپاشی شوروی سابق را حاصل یکی از پروژه های بلند مدت و بسیار هزینه بردار سازمان سیا می دانند که طی آن سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا با ابزار اجتماعی، هنرمندان، شعرا، مورخان و حتی دانشمندان کشورهای حوزه شوروی سابق را به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه به مقابله با شوروی ترغیب می کرد.»


درباره این تحلیل که احتمالا قرار است پس از این کسانی درباره آن داد سخن دهند یا آن را پایه تخیلات و استنباطاتی سازند چند نکته و پرسش قابل طرح است:


- منظور از «برخی تحلیل گران سیاسی» دقیقا چه کسانی است؟ آیا آن هنرمندان، شاعران، مورخان و دانشمندان که سلطه یک ایدئولوژی مادی و بیگانه با معنویت و نفی هویت و شخصیت فردی را برنتافتند بی آن که خودشان بدانند در خدمت اهداف سازمان سیا بوده اند؟ این «برخی تحلیل گران سیاسی» خودشان اسم ندارند. آیا آن شاعران و دانشمندان و هنرمندان فریب خورده یا مزدور هم اسم ندارند یا این «برخی» در واقع برخی تحلیل گران خودمان هستند که چون از اعتماد به نفس کافی برای قبول مسوولیت ادعایشان برخوردار نیستند سخن شان را به افرادی موهوم منتسب می کنند؟


 -کل عمر اتحاد شوروی سابق 73 سال بود. منظور از «بلند مدت» چند سال است؟ 10 سال؟ 20 سال؟ یا این که تا اتحاد شوروی متولد شد قبل از این که اینترنت به وجود آید پروژه خود را کلید زدند؟!


-فروپاشی شوروی برای هر که بد شده باشد برای آقای پوتین و ما که بد نبوده است. در دوران اتحاد شوروی ولادیمیر پوتین یک جاسوس در آلمان شرقی سابق بود و ریاست کا.گ.ب را نیز به خواب می دید چه رسد به ریاست جمهوری فدراسیون روسیه را. اگر شوروی فرو نمی پاشید او کی و کجا به شهردار اصلاح طلب مسکو در دهه 90 میلادی نزدیک می شد و ناگهان مورد توجه بوریس یلتسین قرار می گرفت تا او را به نخست وزیری برساند و در گام بعدی ریس جمهور پهناورترین کشور جهان شود؟ پس او برای فروپاشی شوروی مرثیه نمی سراید و هشدار درباره اینترنت را از وجه دیگری طرح می کند.


کار سیا بوده باشد یا نه باز به نفع ایران بوده است. در شرق و غرب ایران دو دولتی بر سر کار بودند که منافع خود را با مسکو هماهنگ می کردند و حالا درعراق شیعیان برای راه یابی به پارلمان رقابت می کنند و در افغانستان زبان پارسی دوباره رواج یافته و روابط نزدیک تری با تهران دارد.


کار سیا بود یا نبود حکومتی که هیچ نسبتی با خداوند و کرامت انسانی نداشت مضمحل شد و جمهوری ها دوباره نفس تازه کردند. اگر قرار بر این گونه تحلیل ها باشد هواداران کهنه کار حزب توده هم قلم بهتری دارند و هم تجربه های بیشتر و در نوشته هاشان نیز کلی صحبت نمی کنند. خود نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده از جمله کسانی بود که تا پایان عمر فروپاشی شوروی را توطئه سیا می دانست. 


صرف ساده سازی مفاهیم کلی کمکی به توضیح و تبیین یک موضوع نمی کند. نسبت دادن فروپاشی به توطئه های بیگانگان همان دامی بود که رهبران شوروی در آن گرفتار شدند و گمان می کردند در همه جا دست امپریالیسم در کار است. حکومت از سوسیالیسم و امپریالیسم می گفت و مردم در دل در گرو ناسیونالیسم خود داشتند و همین ناسازگاری به فروپاشی شوروی انجامید و دیدیم که علایق ملی که گمان می رفت طی 70 سال رنگ باخته اند تا چه حد پرقدرت باقی است.


شاعران و هنرمندان و دانشمندانی که نمی خواستند زیر بار انکار خدا بروند شایسته تجلیل و تکریم اند یا سرزنش؟ اقتدارگرایی ایرانی در دشمنی با غرب نباید اصول ایدئولوژیک خود را فراموش کند. ما نمی توانیم در آن واحد فروپاشی شوروی را هم ناشی از اراده الهی بدانیم و هم به سازمان جاسوسی آمریکا نسبت دهیم.


دنیای چند قطبی، جهانی به مراتب امن تر از جهان دوقطبی است که هر آن بیم درگرفتن جنگی هسته ای می رفت. در شمال سرزمین ما اکنون به جای آن که غولی چون اتحاد شوروی خفته باشد که  گاهی هم به خاک یا نفت ما طمع می ورزید و به هزینه و تدبیر بسیار نیاز بود تا دفع شر شود اکنون چند همسایه قرار گرفته اند که هرگز تهدیدی تلقی نمی شوند. 


اگر القائات این امپراتوری نبود چه بسا از همان دهه 20 خورشیدی به جای امید بستن به شعارهای به ظاهر عدالت جویانه و درعمل اقتدارگرایانه در مسیر دموکراسی قدم می گذاشتیم و آن همه هزینه را نمی پرداختیم و جوانان بسیاری نیز از دست نمی رفتند.


برای تلطیف بحث بد نیست سخنان ولادیمیر پوتین و استقبال های وطنی را با نگاه پاپ فرانسیس رهبر واتیکان مقایسه کنیم که چندی پیش گفته بود: «اینترنت، هدیه ای از سوی خداوند است. چرا که می تواند به رفع اختلاف ها و گفت و گو میان انسان ها بینجامد.» 


اتحاد شوروی اگر فرو نپاشیده بود آقای پوتین اکنون با حقوق بازنشستگی «کا.گ. ب»روزگار می گذراند بی آن که افراد چندانی او را بشناسند و اینترنت هم اگر نبود همین سخنان اخیر او نیز با این سرعت در دنیا نمی پراکند.


 عضو کهنه کار «کا.گ.ب» بی آن که بخواهد یا بداند به جای ذم در مدح یک سرویس جاسوسی رقیب سخن گفته است. شاید با این توجیه که در روزگار تزارها اینترنت نبوده است! این اما آن قدر شگفتی زا نیست که ذوق زدگی هایی در داخل و تحلیل به استناد «برخی» ها و «بعضی» هایی که شاید وجود خارجی نداشته باشند. 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: