سايت «Coup du monde» در گزارشي با عنوان «جانشيني که خليفه شد»، به معرفي سوابق مربيگري سرمربي پرتغالي تيم ملي ايران پرداخت.
«Coup du monde» در گزارشي با عنوان کيروش، جانشيني که خليفه شد؛ نوشت: کارلوس کيروش فرد با احتياطي است. او در سال 1952 در موزامبيک متولد شد و مربيگري را با تيم زير 20 سال پرتغال، نسل طلايي فيگو، روي کاستا، فرناندو کوتو، پينتو، سوسا و ويتور بايا شروع کرد و آنها را به قهرماني جهان در سال 1989 و 1991 رساند. اين موج موفقيت در سال 1991 وي را به سرمربيگري تيم ملي پرتغال رساند اما نتوانست تيم را راهي جامجهاني 1994 کند. وي در سال 1993 هدايت اسپورتينگ ليسبون را بر عهده گرفت. فصل 1994-1995 براي وي بسيار موفقيتآميز بود و او توانست عنوان قهرماني در جام حذفي و دومي در ليگ پرتغال را براي اين تيم به دست آورد.
وي در سال 1996 نيويورک رد بولز آمريکا را ترک کرد. کيروش همچنين هدايت ناگويا گرامپوس ژاپن را از سال 1996 تا 1997 بر عهده داشت و سپس هدايت تيمهاي امارات (1998-1999) و آفريقاي جنوبي (2000-2002) را بر عهده گرفت.
وي در اروپا توانست در سال 2002 در منچستريونايتد فعاليت کند. نقش وي در اين تيم کمک به سر الکس فرگوسن اسطورهاي بود و موفقيتهاي وي اهميت نقش او را به عنوان دستيار مربي نشان داد. کارلوس کيروش قلمروي قدرتش را پنج فصل در شياطين سرخ حفظ کرد.
وي در بهترين فصل تاريخ اين باشگاه در 2008 که منچستر به عنوان قهرماني ليگ برتر و قهرماني جام حذفي رسيد، روي نيمکت اين بود و سرمربي اسکاتلندي منچستر در زندگينامه خود به شدت به تمجيد از اين مربي پرتغالي پرداخته است: کيروش هميشه مرا تحت تأثير قرار ميداد. بعد از من او نزديکترين فردي است که ميتواند و بايد سرمربي منچستريونايتد شود. او مسئوليتش را انجام ميدهد و در تمام مسائل مربوط به باشگاه شرکت ميکند. کيروش بسيار احساساتي و صادق است. کيروش باعث بهتر شدن عملکرد من شد. وقتي چيزي اشتباه باشد يا بايد تغيير کند، او هرگز ترديد نميکرد که به دفتر من بيايد و رو در رو در اين خصوص با من صحبت کند.
رايان گيگز، کاپيتان اسطورهاي منچستريونايتد نيز در اين باره اظهار داشت: کيروش ما را براي مسابقات آماده ميکرد؛ تيم را سازماندهي ميکرد و تصميم ميگرفت که بايد روي چه نقطهاي کار کنيم.
کارلوس کيروش دانشش درباره دفاع و سختگيري را به منچستر آورد. شياطين سرخ به طور متوسط 25 گل در هر فصل دريافت کردند.
پس از اينکه وي در حضورش در انگليس عملکرد خوبي داشت، رئال مادريد تلاش کرد تا وي را به عنوان سرمربي اين باشگاه افسانهاي جذب کند اما تيم وي در مرحله يکچهارم نهايي ليگ قهرمانان اروپا توسط موناکو حذف شد. سرمربي پرتغالي در سال 2004 به منچستر بازگشت و اين باعث شد تا در سال 2008 تا 2010 فرصت مجددي براي هدايت تيم ملي پرتغال به او داده شود.
متأسفانه او دوباره شکست خورد. رکورد 15 پيروزي، 9 تساوي و سه شکست هيچ کس را راضي نکرد. پرتغال در آفريقاي جنوبي با شکست يک بر صفر مقابل اسپانيا در مرحله يکهشتم حذف شد. کيروش پس از اين مسابقه به دليل مخالفت با حضور سرزده مقامات کميته ضد دوپينگ پرتغال از سوي فدراسيون فوتبال اين کشور محروم شد تا اين سرمربي خاطرات خوشي از خود به جا نگذارد.
وي در سال 2011 به عنوان سرمربي تيم ملي ايران انتخاب شد. ايرانيها که پس از ژاپن به رقابتهاي جامجهاني 2014 برزيل راه يافتند، تنها دو گل در هشت مسابقه رقابتهاي مقدماتي جامجهاني دريافت کردند. شاگردان کيروش با پيروزي در چهار مسابقه خود جواز حضور در برزيل را کسب کردند. اين سرمربي از سيستم بسيار دفاعي 4-2-3-1 براي ايران استقاده کرد.
چهار بازيکن بسيار دفاعي در مقابل دروازه ايران به کار گرفته شدند. خط دفاعي ايران اقدام به حمله غيرضروري نميکند و در مقابل مهاجمان حريف در منطقه دفاع دچار اشتباهات احمقانه نميشود. هافبکهاي مياني قصد دارند با تحت فشار قراردادن بيرحمانه حريف و ريسک ارسال پاسهاي بلند، رقيبان را به ستوه آورند. شيوه هجومي که کيروش براي تيم ملي ايران به کار گرفته بسيار کليشهاي است. راهکار ايران بر اساس پاسهاي کوتاهي است که سعي ميکند از جناحين اقدام به باز کردن دروازه حريف کنند. سرمربي پرتغالي براي رساندن توپ به رضا قوچاننژاد که به شکارچي فرصتها معروف شده است، سيستم تيم را مرتب از 4-4-1-1 به 4-1-4-1 تغيير ميدهد تا حريف را به زانو درآورد. همه بازيکنان در سيستم کارلوس کيروش به دفاع و حمله مشغول هستند.