سیامک گلشیری با اعلام بیخبری از سیاستهای صداوسیما گفت: فکر میکنم صرفنظر از بودجهای که سالانه شامل حال صدا و سیما میشود، این رسانه از راهها دیگری هم کسب درآمد میکند. به گمان من عیبی هم ندارد. اما چیزی که همیشه برای من مهم بوده این است که چطور در مملکتی که سرانهی کتاب تا این اندازه پایین است، تلاش جدی در این رسانه برای علاقهمند کردن مردم به مطالعه صورت نگرفته است.
وی افزود: برنامهای جدی و منظم و مداوم در ساعت حداکثری تعداد مخاطبان تلویزیون برای معرفی کتاب با حضورمنتقدان جدی و با دانش ساخته نشده است. اینطور قطعاً بخشی از مردم با کتابها آشنا میشدند.
گلشیری با بیان اینکه صرف بودجهی صداوسیما در راههای اشتباه را باید به خود مسئولان این ارگان واگذار کرد، سوالی را مطرح کرد و گفت: چرا از میان بسیاری از کتابهایی که مردم کمکم کشفشان میکنند و شروع میکنند به خواندنشان، هیچ حرفی در تلویزیون زده نمیشود. اگر هم هست معمولاً در برنامههایی است که مردم خیلی اتفاقی آنها را میبینند. آن برنامهها هم شامل کتابهایی است که دستچین شدهاند.
وی ادامه داد: یک زمانی، آن هم تازه سالها پیش، در میان نویسندگان نقل بود که اگر برنامهای از شما در صدا و سیما ضبط شد، نصف شب منتظر دیدنش باشید.
وی در ادامه عنوان کرد: تلهفیلمها و فیلمهای بیمحتوایی که در تلویزیون پخش میشود به سفارش خود صدا و سیما ساخته میشود. معلوم است که سیاستهای آنها را دنبال میکند، اما رمان یا داستان که اینطور نیست.
این نویسندهی در پاسخ به این سوال که آیا وجود برنامههای "کارنامه" و " کتابنامه" در تلویزیون برای معرفی کتابها کافی است، گفت: من واقعاً چیزی از برنامههایی که دارید درباره آنها سوال میکنید، نشنیدهام. مسلماً عیب هم از من نیست. لااقل من بهعنوان نویسندهای جدی باید از آنها خبر داشتم. باید کسی به من میگفت یا لااقل جایی میخواندم. در حالت خیلی بهتر لااقل کسی از این برنامه باید با من تماس میگرفت تا کتابی را معرفی کند. من به درآمدزاییاش کاری ندارم. فکر میکنم اگر واقعاً میتوانست مردم را به کتابخواندن علاقهمند کند، هیچ اشکالی هم نداشت که درآمدزایی کند. اما از چیزی که الان گفتید، پیداست که برنامههای تلویزیون فقط برای معرفی کتابهای خاصی تهیه میشوند چون امکان معرفی هر کتابی در این رسانه نیست. فکر میکنم اگر سازندگان آن فقط با هدف معرفی ادبیات خاصی چنین برنامههایی را تهیه کرده باشند، مردم کمکم به آنها بدبین میشوند.
وی با اشاره به تبلیغات در برنامههای کودک، خاطرنشان کرد: صرفنظر از بخش درآمدزایی فکر میکنم برنامههای کودک و نوجوان میتوانستند نقش خیلی مهمی در علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به کتاب داشته باشند. حتی از مجریهای خیلی پرطرفدار برای این کار استفاده کنند. خیلی راحت میشد چنین کاری کرد و نتیجه خوبی هم میداد. اما سالهاست که من چنین چیزی ندیدهام.
خالق رمان "خفاش شب" به نمونههای خارجی برنامه های حوزه کتاب اشاره و تصریح کرد: من در بعضی از شبکههای خارجی دیدهام که در یک برنامه بسیار موفق نویسندهای را میآورند. هنرپیشهای بخشهایی از کتاب جدید آن نویسنده را میخواند و بعد مردم و خود نویسنده دربارهاش صحبت میکنند. حتی بعضی تلفن میزنند و نظرشان را میگویند. برنامه آنقدر جذاب درست شده که انگار دارید یک فیلم سینمایی میبینید. مطمئناً بسیاری با دیدن آن ترغیب میشوند تا آن را تا انتها دنبال کنند و به طور حتم فردا میروند و آن کتاب را میخرند و میخوانند. این قضیه نه تنها به آن کتاب، بلکه به علاقهمند کردن مردم به کتاب خواندن کمک میکند. این فقط یک پیشنهاد است.
وی تلویزیون را در خرج بودجههای صداوسیما ناموفق ذکر کرد و افزود: تلویزیون میتوانست به جای تلهفیلمهای بیمحتوایی که من هم چندتایشان را دیدهام، بودجهای بگذارد که بعضی از رمانها یا داستانها را فیلم کنند. اما فکر کنم اگر قرار هم باشد روزی چنین کاری بکنند، بروند سراغ یک سری کتابهای خاص.
کسانی هستند که نمیخواهند مردم بیشتر بدانند
شاهرخ گیوا نیز در پاسخ به این سوال که دلیل عملکرد حالحاضر تلویزیون در پخش تبلیغات بازرگانی در سطح وسیع چیست، گفت: چرایی آن مشخص است. چون بودجه ندارد! البته من از منظر دیگری به این موضوع نگاه میکنم. به نظر من اتفاق خوبی افتاده است. چراکه این ارگان مجبور شده تا تاحدودی از سیطره قدرت دولت خلاص شود و به سمت بخش خصوص حرکت کند. هرچند که این بخش خصوصی شامل افراد سرمایهدار است.
وی افزود: این وضعیت، تکبعدی بودن رسانه ملی را از بین میبرد و موجب جدایی آن از حکومت می شود، در نتیجه دیگر ملزم به گفتن حرفهای حاکمان نیست.
گیوا ادامه داد: البته این مسئله در یک روند طولانی مدت جوابگوست. هرچند من خوشبین نیستم. چون به محض اینکه تحریمها برداشته شود، این ارگان به سیاستهای قبلی خود بازمیگردد.
این نویسنده با برنامهی کتابنامه اشاره کرد و افزود: برنامهی "کتابنامه" اتفاق خوبی در حوزه کتاب و کتابخوانی در تلویزیون است، هرچند کتابهایی که معرفی می شود در سطح خیلی بالایی نیستند. با این حال بودن این برنامه بهتر از نبودنش است. چراکه در سالهای قبل اگر کتابی معرفی میشد منعکسکننده حرف حکومت بود و بس.
وی عملکرد منفی صداوسیما در حوزهی کتاب را ناشی از ریشههای ایدئولوژیک آن دانست و گفت: قرار بود صداوسیمای ما ملی باشد ولی در حال حاضر حکومتی است. چون در مخمصهی مالی بزرگی گرفتار شده است.
نویسنده "فیلها" باتوجه به اینکه رسانهی ملی ارگانی دولتی است، بیان کرد: رسانهی ملی پولی که درمیآورد را صرف ساخت فیلمهای فاخر میکند و این وظیفهای است که حکومت برعهدهاش گذاشته و این یک امر کاملا طبیعی است. چراکه این ارگان حرف حکومت را گوش میدهد نه حرف مردم را.
شاهرخ گیوا با بیان اینکه بهترین راهحل این است که تبلیغ کتاب بدون چشمداشتی از ناشر صورت پذیرد، گفت: مسئولان فرهنگی مدام گله میکنند که سرانهی مطالعه در ایران پایین است، از طرفی وقتی ناشری میخواهد کتابش را تبلیغ کند از او پول طلب میکنند. تا وقتی شرایط به همین منوال ادامه داشته باشد سرانهی مطالعه نیز در همین حد خواهد ماند.
وی با طبیعی خواندن عدم تمایل مردم به خرید کتاب، تلویزیون را در این معضل سهیم دانست و افزود: نسبت تبلیغات کتاب در مقایسه با آگهیهای خوراکی اصلا قابل مقایسه نیست. با این وضعیت نباید انتظار داشته باشیم که وقتی فردی برای خرید مواد غذایی به مغازه میرود، به کتبفروشی هم برای خرید کتاب برود.
نویسندهی "اندوه مونالیزا" از وجود دستهای پشت پرده در این حوزه سخن گفت و تاکید کرد: واقعیت این است که این اتفاقات در پشت پرده میافتد. این انتقادها بارها و بارها تکرار شده ولی نمیدانم چرا نتیجه نمیدهد. شاید دستهایی پشت پرده است که نمیخواهد مردم کتاب بخواند. اینها کسانی هستند که نمیخواهند مردم بیشتر بدانند.
وی درباره رابطه ممیزی در ارشاد و تلویزیون نیز گفت: بعید نیست که تلویزیون در ارتباط با وزارت ارشاد باشد. بخش ممیزی صداوسیما قادر نیست همه کتابها را دوباره بررسی کند. شاید یک نمرهبندی در ارشاد درباره کتابها لحاظ میشود که مسئولان صداوسیما با توجه به آن آثار را انتخاب میکنند.
گیوا با تاکید بر اینکه بخش نشر که شامل نویسندگان، ناشران و کابفروشان میشود؛ آنقدر قدرت ندارد که بتواند با رسانهها مقابله کند، خاطرنشان کرد: قطعا این بخش هرکاری انجام دهد به نتیجهی مطلوب نخواهد رسید. برای مثال قضیهی درخواست 214نویسنده از وزیر ارشاد مبنی بر برداشتن ممیزی که به سرانجام نرسید.
بهگزارش ایلنا، وی تاکید کرد: تصمیمات فرهنگی کشور درجای دیگری گرفته میشود و نظرات نویسندهها و ناشران در این زمینه تاثیرگذار نیست. چراکه خود وزارت ارشاد از استقلال برخوردار نیست و زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی عمل می کند.