تمام شد. تمام. جام 2014 برای نیمار که مسیر صعودی را میپیمود و ستاره برزیل به شمار میرفت، تمام شد. با ضربه از پشت سر زونیگا که یکی از استخوانهایش را شکست. نیمار نقش زمین شد و در حالی که پاهایش حسی نداشتند راهی بیمارستان شد. چنان که پوشکاش 1954 و بارسی 1994 راهی بیمارستان شدند. او رفته و دیگر نشانی از شیوه بازی «توپ را برای نیمار ارسال کنید» نخواهد بود. نه نخواهد بود.
دغدغههای فیل بزرگ
وقتی اسکولاری در جام 2002 برزیل را قهرمان جهان کرد، هیچ کس متقاعد نشد او مربی بزرگی است. وقتی اسکولاری در 2002 با برزیل قهرمان جهان شد، آن سه R جادویی پیراهن برزیل را بر تن داشتند. هم رونالدو را داشت، هم رونالدینیو و هم ریوالدو را. رونالدو بهترین گلزن جام شد و در فینال دو گل زد. رونالدینیو انگلیس را از پا درآورد و ریوالدو بلژیک را. ولی اسکولاری آن ستارهها را در اختیار ندارد. نشانی از برزیل پرستاره برجای نمانده. هرچند برزیل 2014 تیم یک نفرهیی نبوده ولی در میان بازیکنان تهاجمیاش فقط نیمار تا این برهه نیش زهرآگینش را به رخ کشیده بود. حالا نیمار مصدوم شده. حالا نیمار روی تخت دراز کشیده. حالا اسکولاری باید همهچیز را در خط حملهاش سامانی دیگر بخشد. حالا زمان آن فرا رسیده قریحه مربیگریاش را عرضه کند. چیزی که آن را نه در تیم ملی پرتغال نشان داد که در فینال یورو 2004 مغلوب یونان و رهاگل شد و نه در چلسی که در نیمه راه اخراج شد و گاس هیدینگ جایش را گرفت و چلسی را تا آستانه راهیابی به فینال لیگ قهرمانان پیش برد. او در بنیادکار رکورد دریافت دستمزد سالی 13 میلیون یورو را بر جای گذاشت ولی نتوانست بنیادکار را در صف هشت تیم نهایی جام باشگاههای آسیا قرار دهد. حالا دشوارترین و پیچیدهترین آزمون فیل بزرگ پیش رویش خودنمایی میکند. بیش از همیشه. در موطنش برابر آلمان بزرگ. در برزیل مقابل ژرمنهای آبدیده. برابر دویست میلیون برزیلی منتظر برای برپایی جشن قهرمانی. با تحمل سنگینی تاریخ. برزیل از 1975 در خاکش شکست نخورده. یعنی در 62 بازی. همه اینها یعنی اسکولاری با شکست برابر آلمان و یواخیم لو به مربی نفرین شدهیی بدل خواهد شد.
بی اعتنا به شکست خوردههای دوستداشتنی
برزیل بازیکنان بزرگی دارد ولی خیلیها اعتقاد دارند رویکرد برزیل اسکولاری منفی بوده. اعتقاد دارند برزیل که به بازی تهاجمی بازیکنانش بالیده، در این جام نشانی از برزیلیهای افسانهیی ندارد. اعتقاد دارند پائولینیو و فرناندینیو خطا میکنند و خطا و هالک و فرد شیرجه میروند و شیرجه. خود برزیلیها سالها است پس از سقوط تیم رویایی 1982 نمیخواهند «شکست خورده دوستداشتنی» باشند، با این وصف انتظار از برزیل 2014 بیش از آن چه بوده که تاکنون سپری شده. برزیل در مرحله پلیاف سه گل زد و هر سه گل با ضربههای ایستگاهی و هر سه گل به ضربات مدافعان میانیاش (دو گل داوید لوییز و یک گل تیاگو سیلوا). برزیلیها برابر کلمبیا 31 خطا انجام دادند تا جلوی بازی کلمبیای شاداب را بگیرند (رکوردی برای برزیل در یک دیدار از جام 1966 که خطاها شمرده شدند). با این وصف فقط دو کارت زرد گرفتند. یکی که به ضربه پنالتی انجامید و دومی که تیاگو سیلوا اجازه زدن ضربه به سنگربان کلمبیا را نداد. کارلوس ولاسکو کاربالو داور اسپانیایی در دیداری که 54 خطا انجام شد - رکورد جام - فقط چهار کارت زرد از جیبش بیرون آورد. یکی از روزنامههای برزیلی نوشت «داور اسپانیایی همان قدر آشغال بود که تیم ملی اسپانیا». او برابر برزیلیهای خشن مدارا کرد در حالی که رودریگز برای یگانه خطایی که انجام داد کارت زرد گرفت و درعین حال زمانی که برزیل کار را تمام شده میپنداشت، خطای زونیگا روی نیمار را نادیده گرفت. در حالی که لوئیس سوارز برای گرفتن یک گاز با چهار ماه محرومیت روبهرو شد.
گزینهها
اگر اسکولاری میخواهد به سیستم 1-3-2-4 پایبند بماند - که تیمش تا این مرحله با این سیستم پیش آمده - میتواند اسکار را پشت سر تک مهاجمش قرار دهد. پستی که اسکار پارسال با شایستگی در جام کنفدراسیونها 2013 هم بر عهده گرفت. اسکار هم توانایی حمله رو به جلو را دارد و هم با هافبکهای اطراف و پشت سرش پیوند برقرار میکند و در عین حال توانایی نشانه رفتن هافبکهای حریفان را هم دارد. اسکار سرانجام از سایه نیمار بیرون آمده و شعاع حرکاتش سوای نفوذهای عمقی افزایش خواهد یافت. در چنین قابی ویلیان هم تیمی اسکار در چلسی میتواند جایش را بگیرد و برنارد نیز که از او به عنوان یک گوش کلاسیک یاد میکنند، میتواند به عنوان هافبک کناری بازی کند. اسکولاری میتواند به سیستم 3-3-4 هم روی آورد. فرناندینیو و پائولینیو در غیاب لوئیس گوستاوو ترکیب قابل قبولی را شکل دادند و گوستاوو هم میتواند کنار آنها قرار بگیرد. رامیرس یک بازیکن دیگر از چلسی هم گزینه دیگر در خط میانی سهنفره به شمار میرود. آنها میتوانند هالک و فرد را تغذیه کنند.
غیبت کاپیتان
کارت زرد ابلهانهیی که تیاگو سیلوا دریافت کرد به این معنی بود که او بازی در نیمه نهایی برابر آلمان را از دست داده. یعنی اسکولاری باید قلب خط دفاعش را هم با ترکیب دیگری سامان بخشد. آنچه زمینه بازی دانته کنار داوید لوییس را مهیا میکند. دانته که تشنه بازی در جام جهانی است. دانته که در بایرن مونیخ بازی میکند و حالا باید برابر تامس مولر و فیلیپ لام و شواینشتایگر مبارزه کند. او ژرمنها را خوب میشناسد. ولی همبازیهایش هم او را خوب میشناسند. این یعنی نبردی تمام عیار با چشمانی خیره مانده به ضعفها و تواناییهای یکدیگر.