شامگاه چهارشنبه یعنی پنجروز مانده به پایان مهلت برای رسیدن به توافق جامع هستهای بین ایران و گروه «1+5»، تصمیم به توقف مذاکرات و بازگشت به پایتختها گرفته شد. با اینوجود همه طرفها احساس میکنند که باید هرچه سریعتر مذاکرات را به سرانجام برسانند؛ اما با رعایت منافع خودشان. سخنان روز سهشنبه «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه ایران و «جان کری» وزیر خارجه آمریکا موید این نکته در دو جبهه اصلی ماجرا که تهران و واشنگتن باشند، بود. چشمانداز رسیدن یا نرسیدن به توافق و همچنین چگونگی رسیدن به توافق در دوره تمدید، موضوع پرسش از سه کارشناس و دیپلمات ایرانی شد.
شرق در ادامه نوشت: آنها به این دو پرسش پاسخ دادند: «چقدر برای رسیدن به توافق شانس قایل هستید و این شانس را بر چه اساسی میدانید؟» و همچنین «با قوت گرفتن احتمال تمدید توافق ژنو، راه رسیدن به توافق در این مدت ششماهه سهلتر میشود یا سختتر؟»
50 - 50
حمیدرضا آصفی، سخنگو و معاون اسبق وزارت خارجه
مذاکره ایران و گروه 1+5 به شرایط دشوار و حساسی رسیده است. برخی نکات نشاندهنده و موید این است که مذاکرات به نتیجه مطلوب خواهد رسید. این نکات به این شرح هستند:
فتوای رهبری و تاکید جان کری، وزیر خارجه آمریکا روی آن. اظهارات کری که طبق بند 4 از انپیتی ایران حق فعالیتهای هستهای دارد؛ موردی که جمهوری اسلامی همیشه بر آن تاکید و شفافسازی کرده است. همچنین ایران همواره همکاریهای لازم را با آژانس داشته است. پافشاری و مقاومت ایران بر حقوق هستهای خود در 11 سال گذشته که گروه 1+5 از آن مطلع است. پیشرفت علمی و بومیسازیشده با وجود تحریمهای گسترده غرب علیه ایران. نیاز اوباما برای دستیابی به توافق که از آن برای انتخابات ماه نوامبر کنگره استفاده کند. اوباما در سیاست خارجی ناکام بوده و بهعنوان ناکامترین رییسجمهوریهای آمریکا بوده است. او خیلی علاقه دارد که با رسیدن به توافق از آن در داخل آمریکا استفاده کند. چراکه این برگ برنده میتواند به پیروزی دموکراتها در انتخابات کمک کند، چون ممکن است که تندروهای مخالف توافق در کنگره روی کار بیایند. از طرف دیگر برخی نکات هست که ممکن است رسیدن به توافق را دور کند:
نبود اراده لازم از سوی «حاکمیت» آمریکا برای حل و فصل مساله. نفوذ لابی اسراییل در کنگره و برخی مراکز تصمیمگیری در آمریکا و اسراییل و محدودبودن سیاست خارجی آمریکا. تلاش برخی کشورهای عرب منطقه برای زیرفشارگذاشتن آمریکا و القای نگرانی بیجهت به مسوولان آمریکایی. فقدان دیدگاه واحد در میان کشورهای 1+5 و عدم انسجام کامل آنها که میتواند توفیق مذاکرات را به چالش بکشاند. حضورنداشتن وزرای خارجه روسیه و چین باوجود تمام توجیهات و تفسیرهای اعلامی را باید در راستای همین عدمانسجام بررسی کرد. اظهارات جان کری که گفته بود که گرچه پیشرفت ملموسی داشتیم اما شکاف و فاصله عمیق همچنان وج
ود دارد، به این معنا میتواند باشد که غیر از مساله سانتریفیوژها، مسایل دیگری نظیر دوره راستیآزمایی و چگونگی لغو تحریمها هم چالشبرانگیز است. هفتنکته که در بالا اشاره شد این برداشت را میرساند که مذاکره در زمان مقدور به نتیجه نمیرسد. در امر سیاسی پیشبینی بسیار سخت است. در هر صورت به نظر من فعلا بهنتیجهرسیدن یا شکست مذاکرات 50-50 است. چراکه مذاکرات در وین نیست بلکه در تهران و واشنگتن است که سرانجام مذاکرات رقم میخورد.
مشورت با پایتختها
علی خرم، دیپلمات
مذاکرات چیزی نیست که در یک کادر زمانی بگنجد و بگوییم که حتما باید فلان روز تمام شود. بهنتیجهرسیدن مذاکرات بهلحاظ محتوایی نیاز به مشورت با تهران و واشنگتن دارد. جان کری باید برود با اوباما و کنگره مشورت کند تا برای رفع تحریمها به یک فرمول برسند و به ایران تعهد دهند که تحریمها چگونه برداشته شوند. چرا که ایران بدون داشتن یک جدول زمانبندی برای لغو تحریمها توافقی را امضا نمیکند. برای رفع تحریمها واجب است کری چنین تعهدی بدهد. از آنسو جان کری هم به ظریف پیشنهادهایی برای پذیرش یکسری محدودیتها داده است. وزیر خارجه ایران هم باید این مسایل را در ایران مطرح کند. این رفتوبرگشتها باید انجام و مسایل در پایتختها بررسی شود. یکموقع ممکن است سهروز بعد یا ممکن است دو هفته بعد به نتیجه برسند. به موضوع توافق باید به شکل محتوایی نگاه کرد نه بهصورت شکلی. ارزیابی زمانی برای توافق مناسب نیست و نباید زمان ارایه شود.
مسلما هروقت که جوابها آماده باشد، توافق نیز سرنوشتش معلوم میشود. بههرحال بررسی پیشنهادها برای بهنتیجهرسیدن در تهران و واشنگتن اگر از مرز یکشنبه هم عبور کند، تمدید میشود.
چون هم ایران و هم طرف مقابل به احتمال خیلی زیاد موافقت میکنند. اگر دو طرف آماده شوند ظرف یک تا دو هفته تمدید میشود. زمان مذاکرات نباید سقف داشته باشد و باید باز باشد. چرا که ممکن است در مورد پنج موضوع، پیشنهاداتی ارایه و در پایتختها بررسی شود. حالا ممکن است دو مورد حل شود و سه مورد بماند که دوباره مستلزم رفتوآمد و مشورت در پایتختهاست. موضوع و محتوای این گفتوگوها درخصوص منافع و امنیتملی ایران و طرف مقابل است.
برای چنین موضوعی ششماه و هشتماه نمیشود سقف زمانی تعیین کرد. چراکه زمانی ایران توافق را امضا میکند که فاکتورهای مدنظرش تامین شده باشد. از طرفی مذاکرهکنندگان ظرف چندهفته یا یکی، دوماه بعد از آن باید به توافق برسند چون طولکشیدن مذاکرات بهنفع هیچکس نیست. در ماه نوامبر انتخابات میاندورهای آمریکا برگزار میشود که میتواند روند این مذاکرات را دچار تغییر کند. در همین حال ممکن است دو طرف با شتاب کار کنند و دقیقه90 به نتیجه برسند. به هر صورت مذاکره به صورت کمی نیست بلکه کیفی است و بستگی به فعلوانفعالات طرفین در پایتختها دارد.
چالشهای تمدید
حسن بهشتیپور، کارشناس روابط بینالملل
شانس توافق 50-50 است. الان با توجه به شرایطی که پیش آمده، موارد اختلاف مشخص و راهکارها هم تعیین شده اما همچنان روی آنها توافق نشده است. بههرروی تا 29تیر برای رسیدن به توافق جامع فرصت هست. یکی از راهها این است که دو طرف باید به سمت همدیگر حرکت کنند. یعنی اینکه الزاما آنچه ما میگوییم و آنچه آنها میگویند ممکن است بهطور صددرصد قابلیت انجام نداشته باشد مثلا در مورد تعداد سانتریفیوژ راهحل پلکانی ارایه شده است. یعنی متناسب با افزایش نیاز ایران، امکانات ایران هم افزایش پیدا کند. این یک راهحل میانه میتواند قلمداد شود که باید روی آن توافق شود. همچنین تعیینتکلیف تحریم بهطور کلی موضوع چالشبرانگیز دیگری است که حل آن میتواند به رسیدن به توافق کمک شایانی کند. در مورد احتمال تمدید مذاکرات هم باید گفت که لزومی ندارد توافق موقت ششماه تمدید شود بلکه میتوان آن را تا مدتی محدود تمدید کرد. به هر صورت در طرف مقابل مذاکرات تغییراتی در راه است.
مثل تغییر کاترین اشتون که البته در سیستم اتحادیه اروپا افراد 10 تا 20 نقش دارند. در آمریکا نیز انتخابات ماه نوامبر کنگره در راه است. اگر تا پیش از انتخابات توافق حاصل شود، اوباما برگ برندهای در دست دارد که میتواند بگوید من یک مساله جهانی را بدون جنگ و از راه دیپلماسی حلوفصل کردم، که این امر میتواند باعث پیروزی دموکراتها در انتخابات شود. بنابر این راهی جز مذاکره وجود ندارد.