ناهنجاريهاي سياسي؛ واژه ناهنجاري از كجا نشات ميگيرد و چه عواملي باعث ميشود جريانات و فعالان سياسي امري را به ناهنجاري تبديل كنند. برخي ديدگاهها حاكي از آن است كه به دليل مشخص نبودن اصول و چارچوبهاي فعاليت سياسي در ميان برخي احزاب، اين ناهنجاريها بروز و ظهور پيدا ميكنند. جهت آسيبشناسي اين امر و اينكه چه گروههايي و چه نوع رفتارهايي در امر سياست ميتواند ناهنجاري تلقي شود را با اسدالله بادامچيان، قائم مقام حزب موتلفه اسلامي مطرح كرديم. گفتوگو با وي جهت دارا بودن ديدگاه يكي از نمايندگان جبهه اصولگرايي پس از يك پروسه طولاني انجام شد و در نهايت نپذيرفتند كه به صورت حضوري صحبت كنند. گفتوگوي پيش رو حاصل پاسخهاي كتبي ايشان است كه تا حدودي يكطرفه پيش رفته و فرصت پاسخگويي مصاحبهكننده به برخي پاسخهايشان وجود نداشته است.
تعريف هنجار سياسي از منظر شما چيست و چه عواملي باعث ميشود به ناهنجاري تبديل شود؟
هنجار طبق تعريف كتب لغت، هرگونه قانون، اصل و روشي كه توسط همه يا اكثريت افراد پذيرفتني و معتبر و طبق روش و آيين درست باشد.
هنجار سياسي يعني رفتار، گفتار و هر نوع اقدام سياسي صحيح و مورد پذيرش عامه مردم، يا اصحاب سياست.
عوامل تبديل هنجار به ناهنجاري سياسي متعدد است: ازجمله
- خروج از مباني و اصول پذيرفته شده سياسي در قانون اساسي و مباني نظام سياسي مشروع و مقبول
- ابزار كردن هنجارهاي سياسي در جهت اميال، اهداف، مقاصد نامشروع و سوءاستفاده از آنها
- نبودن ميدان باز و آزادي عمل و بيان براي افراد سياسي و جريانهاي سالم و بهنجار سياسي
- استبداد، هرج و مرج، بيضابطگي، مسووليتنپذيري در محيط سياسي
آيا براي رفتارهاي سياسي بهنجار از سوي فعالان سياسي كشور ابزار لازم در اختيار است؟
در نظام جمهوري اسلامي ايران، ابزار لازم براي رفتارها و گفتارهاي بهنجار سياسي كاملا در اختيار است مانند نظام كه بر پايه اسلام آزاديبخش و قانون اساسي مترقي و مانع ديكتاتوري است و اصل ولايت فقيه عادل كه ضمانت اساسي آزاديها و هنجارهاست. مردم خوب ايران زمين ملتي هوشيار، با بصيرت و داراي ادب و تمدن كهن و اخلاق اسلامي و وجدان بيدار هستند.
برخي ديدگاهها نشاندهنده اين است كه جريانات سياسي كشور ما هويت مبهمي دارند و مواضع و اصول آنها مطابق با رويدادهاي اجتماعي و حوادث سياسي تغيير ميكند. ارزيابي شما از اين مساله چيست؟
جريانهاي سياسي كشور ما انواع مختلفي دارد. جريانهاي سالم، مترقي، مردمسالار اسلامي، همچنين جريانهاي التقاطي، انحرافي و جريانهاي سالم ولي داراي سلايق و اهداف متفاوت. جريانهايي كه دانسته يا ندانسته در خدمت استكبار و استعمار سلطهگر غربي هستند و از طرف آنها حمايت ميشوند مانند فتنهگران 78 و 88، جريانات سالم براساس خطمشي سلامت سياسي، هويت شفاف دارند ولي بقيه جريانات بهعلتهاي گوناگون ازجمله ماهي گرفتن از آب گلآلود فضا و محيط را مبهم ميخواهند.
اصول يا پرنسيبهاي سياسي ارزشهايي هستند كه فلسفه وجودي يك جريان سياسي را رقم ميزنند و بدون آنها رفتارهاي سياسي براي مردم مبهم است. دليل اين ضعف و بيچارچوبي و ساختارمند نبودن فعاليتهاي سياسي را در ميان برخي احزاب و فعالان چه ميدانيد؟
اينكه شما احزاب و فعالان سياسي كشور را بهطور مطلق و عام، داراي ضعف و بيچارچوبي و ساختاري نبودن فعاليتهاي سياسي آنان بدانيد، غير از تهمت به همه فعالان سياسي و احزاب نوعي توهين و اهانت به آنهاست.
حداقل به خودتان كه ازجمله فعالان سياسي و در احزاب اصلاحطلب هستيد توهين نكنيد. با پوزش، اصول با پرنسيب تفاوت دارد. پرنسيب يعني شخصيت و ويژگي بارز فرد سياسي و پرنسيب فلسفه وجودي يك جريان سياسي را رقم نميزند، اعتبارش را تقويت ميكند و اصول اساسي و فلسفي جريان سياسي است كه فلسفه وجودي آن را رقم ميزند. اصول خود چارچوب و ساختاردهنده به احزاب است. اينكه برخي احزاب و جريانهاي سياسي با فعالان سياسي دچار ضعف و بيساختاري و بيچارچوبي هستند به علل متفاوت ازجمله فاصله گرفتن با اصول صحيح سياست و در جامعه اسلامي ما جدايي عمدي يا غيرعمدي از مباني و اصول ارزشمند سياست صحيح اسلامي و تحزب خدا محور و ارزشگراست.
برخي جريانات نوپا و تازه تاسيس شده در ميان طيفهاي سياسي، هدف حزبي و فعاليت فراگير و مشخصي ندارند و تنها درصدد مخالفت با طيف مقابل ايجاد شدهاند كه بعضا اعضاي خودشان هم با يكديگر نظرات يكساني ندارند. اين ناهنجاري را چطور تعبير ميكنيد؟
ننوشتهايد كدام جريانات نوپا يا تازه تاسيس شده اهداف مشخص سياسي ندارند، تا بتوانم نظرم را ارائه كنم.
اختلاف و رقابت بين احزاب، تشكلها و جريانهاي سياسي، ماهيت آنهاست بهگونهيي كه برخي ميدان سياست را ميدان ورزش ميدانند كه رقبا باهم رقابت ميكنند. مهم آن است كه اختلاف ديدگاهها و مواضع و برنامهها و روشها و نامزدها (در موارد انتخاباتي) طبق هنجار سياسي اسلامي و مردمسالاري ديني باهم رفتار كنند و رقابتها سالم و ارزشي باشند و به ناهنجاري نينجامد.
اينكه برخي ائتلافهاي حزبي در هنگامه انتخابات چندان شكل اصولي نميگيرند و بعضا يك گروه با چند كانديدا وارد انتخابات ميشود، ناشي از كدام ناهنجاري سياسي است؟
ناهنجاريها در ايام انتخابات بين نامزدها، احزاب و جريانهاي سياسي براثر خروج آنها از مباني و موازين و شرايط قانوني و اخلاق اسلامي است. علت اصلي هم هوس و مقام دولتي برخي نامزدها و سلطهطلبي برخي جريانات سياسي است.
در ايران اسلامي، مطامع استكبار جهاني و جريانهاي وابسته به غرب و توطئههاي آنان نيز در اين ناهنجاريها نقش اساسي دارند همانطور كه در بعضي كشورها با نام انقلابهاي رنگي نقشآفريني ناهنجار كردند.
افراطگرايي و ركود در فعاليتهاي سياسي در جامعه ايران را چطور ارزيابي ميكنيد؟ اينكه بر اساس مقتضيات زمان، در دورهيي فعاليتهاي سياسي فوران ميكند و در دورهيي طولاني در ركود و بيتحركي به سر ميبرند. تا چه ميزان فعالان سياسي ما دچار اين آفت هستند؟
افراطگري يا ركود غير از فوران فعاليتهاي سياسي است كه ميتواند پرشور و فعال با رعايت همه ضوابط ارزشي و اصولي صورت پذيرد. افراطگري امري است كه همواره مردود است زيرا پايه عقلاني و خرد سياسي ندارد تابع هيجان و احساس است.
ركود سياسي نيز دلايل متعددي دارد. ازجمله نااميدي فعالان و احزاب سياسي از ثمردهي فعاليتشان يا نااميدي مردم به خاطر رفتارهاي دوگانه و چندگانه آنها.
وضعيت جامعه و كمبود فعاليتهاي مدني چه ميزان در اين افراط و تفريط تاثيرگذار است؟
جامعه ايران اسلامي، حضوري خوب و فعال در صحنه سياست دارد. علامت آن اشتياق به اخبار سياسي ايران و ساير كشورها و حضور سراسري در تظاهرات جمعي و تعداد بالاي تشكلهاي سياسي است.
افراط و تفريط مربوط به جريانها و برخي تشكلها و جناحهاي سياسي است كه گاه مايوس از مردم خود را منزوي ميكنند و گاه به تصورهاي واقعي يا غيرواقعي بيش از توان فعال ميشوند و در نتيجه زود خسته شده از فعاليت بازميمانند.
اينكه مردم نميتوانند از فعالان سياسي حزبي و مستقل حسابرسي يا پاسخگويي بخواهند و آنها هم خود را مقيد به چارچوب و اصولي جهت پاسخگويي نميدانند و ترمزي جهت برخي فعاليتهاي افراطي وجود ندارد، به نظر شما يك ضعف نيست و نوعي ناهنجاري سياسي محسوب نميشود؟
مردم ميتوانند و حق دارند از فعالان سياسي حزبي و غيرحزبي حسابرسي كنند، پاسخ بخواهند و اين كار معمولا در نظرخواهيها، در پرسش و پاسخ رسانهها، در مناظرهها و مصاحبهها مثل همين مصاحبه روزنامه شما در سطح عادي انجام ميشود. نظارت مردم و پرسشها و حسابرسي آنان بهترين كمك به احزاب و تشكلهاي سياسي سالم است تا خود را هرچه بهتر و بيشتر مردمي كنند. طبعا احزاب و جريانهاي ناسالم و مسالهدار از سوالات مردم و حسابرسي آنها گريزان هستند.