به گزارش سرویس ورزشی خرداد به نقل از ملت ایران:
با تصمیم جنجالی کمیتهی انضباطی مبنی بر کسر امتیاز از تیمهائی که هوادارانشان دست به کارهای غیراخلاقی از جمله توهین به کادر داوری، بازیکنان و کادر فنی و ... زدهاند، این نکته را به تمامی اهالی فوتبال یادآور شد که چرا باید نام باشگاهی همچون سایپای کرج را در بین این تیمها دید؟ آیا اساسا سایپا تیم پرهواداری است که با داشتن سکوهای متعصب، تصمیمها یا واکنشهای جنجالی باعث برافروخته شدن اتمسفر سکوها بشوند یا خیر ؟ این نکاتی است که باید با در نظر گرفتن وضعیت هواداری تیمها پاسخ داده شوند.
قدمت، سایهی سرد رقبای همشهری و تعصب؛ همه و همه دلیلی برای کمتوجهی آنچه مسلم است تیمهای کم هوادار بر دو دسته هستند، تیمهای کم هوادار پایتخت که با وجود قدمت چندین ساله نیز نتوانستهاند در سایهی سرخآبیهای پایتخت هوادارانی را جذب کنند. دستهی دیگر تیمهای کوچک و تازهوارد شهرستانی هستند که با وجود نداشتن ریشه و عقبهی قابلتوجه، با توجه به حس ناسیونالیستی دارای هواداران اندکی هستند، هوادارانی که با پیروزی تیمشان خوشحال میشوند اما شکست تیمشان رگ تعصب آنها را در گذر زمان برافراشته نگه نمیدارد.
پایتختنشینهای نگونبخت؛ کرج 72 ملت همچنان زیر سایهی سرد پایتخت تیمهای راهآهن تهران، نفت تهران، سایپای کرج، پیکان تهران جز تیمهائی هستند که همواره در سایهی تیمهای پایتختنشین بودهاند و نتوانستهاند هواداران متعصبی را در اختیار داشته باشند. به سراغ راهآهن میرویم، باشگاهی که 1316 متولد شد و از سال 1318 در مسابقات رسمی باشگاههای تهران شرکت کرد، اما ورزشگاه خانگی این باشگاه همان ورزشگاه اکباتان سابق است که تنها 10 تا 12 هزار نفر ظرفیت دارد، ظرفیتی که شاید یکی از رویاهای خود را تکمیل شدن میداند. باشگاه صنعت نفت تهران نیز یکی دیگر از باشگاههای پر سابقه در لیگ برتر است که قدمت آن به سال 1329 باز میگردد، اما ورزشگاه دستگردی همسایهی اکباتان، تنها 5 هزار نفر ظرفیت دارد که شاید تنها برابر پرسپولیس این ظرفیت به نقطهی تکامل برسد. تیم سایپا حتی با انتقال به کرج نیز نتوانست هوادارهای خاص خود را جذب کند. قدمت سایپا به سال 1367 بازمیگردد، اما نکتهی جالب آنجاست که ورزشگاه انقلاب کرج با وجود داشتن ظرفیتی بالغ بر 15 هزار نفر و حضور در یکی از شهرهای پرجمعیتی که تیم دیگر در لیگ برتر ندارد، به سختی تکمیل میشود و اصولا هواداران سکونشینی باثباتی ندارد. دلیل این امر میتواند جدا از آنکه سایپا در سایهی سرخآبیهای پایتختنشین است، به علت 72 ملت بودن شهر کرج باشد و اینکه کسی به علت نداشتن ریشه در کرج، تعلق خاطری به سایپا نیز نخواهد داشت.
پیکان سقوط کرد، اما هواداری نبود تا گریه کند !
باشگاه پیکان نیز جدا از این قصه نیست. باوجود آنکه محمود خیامی بنیانگذار این باشگاه هوادار تیم شاهین بود و بعد از منحل شدن این باشگاه قصد کرد این باشگاه را با بودجهی خود اداره کند، اما خوب بازیکنان شاهین به پرسپولیس رفتند تا خیامی نیز پیکان را در سال 46 متولد کند و خبر از هوادار نیز نباشد. ورزشگاه پیکان، ورزشگاه ایران خودروی 7000 نفری است.
از توپ جمعکن تا مسئولان اجرائی، توفیق اجباری برای تماشای کمهوادارها جالب است بدانید در تمامی این ورزشگاهها اگر حضور توپ جمعکنها، خبرنگاران، اعضای تیمها و مسئولان برگزاری بازی نبود، بازیکنان نیز بیخیال برگزاری بازی میشدند. یادمان نمیرود همین برنامهی 90 بارها تماشاگران منتسب به این باشگاهها را به تصویر کشید که کودکانی بودند که اجیر شده بودند به هواداری این تیمها کودکانی اگر در همان لحظهی تشویق از آنها میپرسیدید هوادار کدام تیم هستید، بدون شک میگفتند، پرسپولیس یا استقلال !
تعصب شهرستانیها وجه حمایتی تیمهای کمسابقه حالا به سراغ تیمهای شهرستانی نظیر گسترش فولاد تبریز، فجرسپاسی شیراز، استقلال خوزستان و صبای قم خواهیم رفت. گسترش فولاد که قدمت آن به سال 1387 بازی میگردد و ورزشگاه آن بنیان دیزل تبریز 12 هزار نفری است. طبیعی است که همچون شهرداری تبریز با اقبال آذریها روبرو نشود و همچنان در سایهی تراکتور باشد. فجرسپاسی نیز با وجود اینکه تنها نمایندهی حال حاضر فوتبال فارس در لیگ برتر است، به سبب شرایطی مالی که دارد هیچگاه برای جذابیت در فوتبال نجنگیده است و صرفا برای حماسهی حضور جنگیده است و این طبیعی است که با وجود قدمت بیش از دو دهه (سال تاسیس : 1367) همچنان نتوانسته از برق شیرازی که در لیگ برتر حاضر نیست هوادار جذب کند. ورزشگاه اختصاصی این باشگاه حافظیهی 20 هزار نفری است. استقلال اهواز نیز از این قاعده مستثنی نیست، این تیم در سال 1390 رسمیت یافت و در تختی اهواز بازیهای خود را برگزار میکند و بدون هیچ تردیدی در دربی اهواز تماشاگری نخواهد داشت و همچنان در سایهی فولاد و استقلال اهواز قرار دارد.
قمیها از باد صبا استقبال چندانی نکردند، چون ... ؟
باشگاه صبای قم که پیش از این با نام صبا باتری فعالیت میکرد، گرچه قدمت آن به سال 1353 بازمیگردد اما شروع مجدد فعالیت این باشگاه به سال 1380 باز میگردد. این تیم با انتقال به قم نیز نتوانست با اقبال عمومی روبرو شود چون همانطور که انتظار میرفت در عقبهی فرهنگ این شهر حضوری نداشت. یادگار امام قم نیز ورزشگاهی است که با ظرفیت 10610 نفری، سرنوشتی مانند انقلاب کرج دارد.
شهرستانیهای مدعی و پرهوادار؛ از شمال تا جنوب در مقابل تیمهای شهرستانی هم هستند که پرهوادار اطلاق میشوند. تراکتورسازی تبریز سرآمد آنها است که با داشتن ورزشگاه یادگار امام تبریز (66833 نفری) بستر مشهود ساختن این امر را نیز نشان میدهد به هواداران این تیم جرات میدهد که تراکتور را پرهوادار تر از پرسپولیس بدانند. تیمهای نفت آبادان، استقلال اهواز، فولاد خوزستان، نساجی مازندران، سپاهان اصفهان، ذوبآهن اصفهان، ملوان بندرانزلی، داماش گیلان، گهر درود لرستان، آلومینیوم هرمزگان، ابومسلم مشهد، برق شیراز و... جز تیمهای شهرستانی پرهوادار لقب میگیرند که البته به دلیل نداشتن سیستم هواداران نمیتوان ردهبندی خاصی از هواداران داشت و صرفا باید باتوجه به جمعیت شهرها و ورزشگاهها نظر داد، که البته نظر قاطعی نیست چون میزان فوتبالدوستی در تبریز و آبادان قابل قیاس در شهری همچون شیراز نیست.
هرچند نظرسنجیهای برنامهی 90 بخوبی میزان هواداران را نشان میدهد که حداقل سه تیم پرهوادار ایران به شرح زیر هستند :
1) پرسپولیس
2) استقلال
3) تراکتورسازی تبریز
.
.
.
استقلال خوزستان