counter create hit نقش آفريني ايران در نظم جديد جهاني
۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۴
کد خبر: ۸۷۹۳۹

نقش آفريني ايران در نظم جديد جهاني

تمام جهان جمع مي‌شوند كه صدام را سرپا نگه دارند اما او نابود مي‌شود، تمام جهان جمع مي‌شوند تا نظام سوريه را ساقط كنند اما اين نظام مي ماند و به عنوان يك محور مقاومت حفظ مي شود.

محمدكاظم انبارلويي در سرمقاله رسالت نوشت:

امام خميني (ره) آن هنگام كه راهبرد "نه شرقي -نه غربي" را در دهه 40، روزهاي آغازين انقلاب اسلامي مطرح فرمود، دوقطبي در نظم جهاني آن روزگاران را هدف قرار داده بود. امام خميني (ره) آن هنگام كه مردانه درباره قرارداد ننگين كاپيتولاسيون تمام قد در برابر رژيم تا بن دندان مسلح پهلوي ايستاد و فرمود: "آمريكا از انگليس بدتر، انگليس از آمريكا بدتر، شوروي از هردو بدتر، همه از هم بدتر و پليدتر و ..." قداره بندان جهاني و سردمداران استبداد جهاني را هدف قرار داد و نام خود را به عنوان برهم زننده اصلي نظم جهاني در تاريخ ثبت كرد.

آن هنگام كساني در ايران بودند كه در راهبرد سياسي خود مي گفتند ما بايد زير پرچم آمريكا باشيم تا از شر انگليس و شوروي رهايي يابيم. آنها نمي دانستند انگليس و شوروي دستشان گاهي در يك كاسه براي غارت جهان قرار دارد. آن هنگام برخي هم بر اين داستان بودند كه بايد زير پرچم شوروي باشيم تا از شر آمريكا و انگليس رهايي يابيم. برخي هم زير پرچم انگليس بودند كه به آمريكا و شوروي فحش مي دادند اما از هر دو جيره و مواجب داشتند و در ايران پيچيده ترين نقش هاي سياسي را برعهده گرفتند.

امام (ره) آمد و چون خورشيدي طلوع كرد و به جنگ سياهي هاي استبداد جهاني در ايران،منطقه وجهان رفت. او وابستگان به اجانب در ايران را رسوا كرد و پايه‌هاي "استقلال"، "آزادي" و جمهوري اسلامي را روي راهبرد "نه شرقي ، نه غربي، جمهوري اسلامي" بنا نهاد. انقلاب اسلامي به سرعت برق و باد پيش رفت و اولين نظام الهي براساس نفي طواغيت جهاني در ايران بنيان نهاده شد. شرق و غرب عالم به يكباره به ايران حمله ور شدند. اما چيزي نگذشت پژواك صداي شكستن استخوانهاي اولين ابرقدرت جهان در اقصي نقاط گيتي شنيده شد. يك امپراتوري 70 ساله فروپاشيد و از دل آن، 15 دولت مستقل بيرون آمد. آمريكاييها به زعم اينكه اين فروپاشي كار آنهاست، شروع كردند به سناريونويسي براي نظم نوين جهاني و ابتدا از خاورميانه شروع كردند و سخن از خاورميانه جديد به ميان آوردند. از آن طرف هم شروع كردند با ساماندهي گروه 8 و گروه 20 تعريف جديدي از نظام تك قطبي جهان ارائه دادند اما حوادثي رخ داد كه آنها را از اين خواب گران بيرون آورد.

به مدت كوتاهي صدام از يك متحد خونخوار غرب كه 8 سال با ملت ايران جنگيد بيرون آمد و ناگهان آمريكا و متحدانش با اردوكشي به خليج فارس او را ساقط كردند. واقعه 11 سپتامبر پديد آمد و نمادهاي قدرت آمريكا در داخل خاك اين كشور فرو ريخت و آنها به همين بهانه به افغانستان حمله كردند. افغانستاني كه فكر مي كردند با ظهور طالبان و دست پرورده هاي خود، براي جمهوري اسلامي تهديد و براي آنها فرصت به وجود مي‌آورد.جنگ 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و نهايتاً 50 روزه بوجود آمد و افسانه شكست ناپذيري ارتش اسرائيل برباد رفت. قرار بود رژيم صهيونيستي در فرصت پديد آمده از نظم تك قطبي جهان، امپراتوري نيل تا فرات را عملياتي كند و به نام خاورميانه جديد از قدرت نظام تك قطبي در اين نقطه جهان رونمايي نمايد.

اما شمارش معكوس نابودي صهيونيسم با شكل گيري مقاومت آغاز شد و رژيم صهيونيستي نه تنها نمي تواند براي همسايگان خود مزاحمتي فراهم كند بلكه در درون مرزهاي خود مورد تهديد از سوي مقاومت و مورد تحريم و محكوميت از سوي جامعه جهاني قرار گرفت. رسوايي جنايات رژيم صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي و درجنگ غزه اكنون در هر كوي و برزني در جهان مطرح است و اين رژيم ، منفورترين و مردم آن، تبهكارترين آدمها در جهان هستند. اين رسوايي به جايي رسيده است كه حتي اتحاديه اروپا كه حامي اين رژيم است معتقد مي‌باشد سران اين رژيم مرتكب جنايات جنگي و نسل كشي شده اند و بايد محاكمه و مجازات شوند. امام (ره) در آخرين روزهاي حيات افتخارآميز خود مرگ نظام دوقطبي جهان را فهميده بود و لذا در نامه به گورباچف قبل از فروپاشي شوروي، انهدام و مرگ اين امپراتوري را پيش بيني كرد. امام (ره) روزهاي باشكوه بيداري اسلامي را در جهان اسلام و بيداري انساني در كل جهان پيش بيني كرده بود كه همه آنها تحقق يافت.

مقابله آمريكا با جمهوري اسلامي و منحرف كردن بيداري اسلامي ره به جايي نمي برد و حتي نمي تواند اين روند را متوقف كند. بزودي شاهد حركت هايي خواهيم بود كه فرآيند رهايي جهان اسلام از يوغ امپرياليسم جهاني سير تاريخي خود را طي مي‌كند. امروزه حوادثي كه در يمن ديده مي‌شود در حقيقت نوعي آغاز و بازگشت و جبران خطاهاي راهبردي در فرآيند بيداري اسلامي است. اين حركت در ديگر كشورهايي كه آمريكاييها فكر مي‌كنند موفق به مهار بيداري اسلامي شده اند، رخ خواهد داد. نقشه بي ثبات سازي سياسي از طريق حمايت و تقويت گروههاي تروريستي خيلي زود رسوا شد و اكنون همان تروريستهايي كه در محور مقاومت مشكل آفرين بودند، به نوعي مشكل آمريكا وغرب هم شده اند.

آمريكايي‌ها طي سه دهه گذشته لوله هر تفنگي را كه در جهان اسلام به سمت ايران و جبهه مقاومت گرفته بودند به سوي خود آنها برگشته و آنان را هدف قرار داده است.

از حوادث جالب اين دوران ظهور بحرانهايي در روابط قدرتهاي شرق و غرب است. حوادثي چون گرجستان و اوكراين و ... نشان مي‌دهد كه نظم كاغذي نظام تك قطبي متزلزل تر از آن است كه فكر مي كنيم ظهور قدرتهاي جديد چون چين، هند، برزيل و ... نظم و ثبات در نظام تك قطبي جهان را زير سوال مي برد.

از همه مهمتر ظهور جنبش هاي ضد سرمايه داري كه به ظاهر تا حدودي سركوب شده، از درون قدرتهاي مدعي را مورد هدف قرار داده است.وقايع نگاري سه دهه گذشته منطقه و جهان نشان مي‌دهد كه هر قدرتي در حال افول است جز قدرت جمهوري اسلامي.

دولت و ملت ايران طي سه دهه اخير در منطقه و جهان به عنوان يك «متغير»اصلي ظهور كرده است در حالي كه پيش از آن خود «تابع»ي از متغير نظام دوقطبي جهان بود.

تمام جهان جمع مي‌شوند كه صدام را سرپا نگه دارند اما او نابود مي‌شود، تمام جهان جمع مي‌شوند تا نظام سوريه را ساقط كنند اما اين نظام مي ماند و به عنوان يك محور مقاومت حفظ مي شود. در هر دو اين واقعه‌ها ايران حرف اول را مي زند. تمام طراحي هاي پنتاگون و سيا در همكاري با قدرتهاي جهاني معطوف به تحكيم قدرت رژيم صهيونيستي و بسط اين قدرت در منطقه است اما اين قدرت نه تنها شكل نمي گيرد بلكه شكسته مي‌شود و هر روز مشروعيت خود را در صحنه هاي جهاني از دست مي‌دهد. در اين حادثه بزرگ اين اراده دولت و ملت ايران است كه حرف اول را مي زند. رژيم صهيونيستي و آمريكا مجبور شدند برابر اين اراده زانو بزنند و شرايط حماس را براي آتش بس بپذيرند.

متأسفانه برخي در داخل علي‌رغم دلايل روشن قدرت روبه افزايش جمهوري اسلامي و نقش آفريني آن در منطقه و جهان وپديداري تزلزل جدي در مباني قدرت غرب وشرق هنوز در حال و هواي فضاهاي موهوم جنگ سرد هستند.

هيچ كس نبايد ترديد كند كه دوران حيات امام خميني (ره) دوران زلزله در اركان نظم دو قطبي جهان بود. هيچ كس نبايد در اين وضعيت شك كند كه ما در دوران پس از
امام (ره) با سرانگشت هدايت حضرت آيت الله العظمي
خامنه اي طي دو دهه گذشته از همه توفانهاي سياسي منطقه و جهان پيروز و قدرتمند خارج شديم. ما در اين دوران قدرت خود را در زمين و هوا و دريا تقويت كرديم و در پيشرفتهاي علمي ره صدساله را يك شبه طي كرديم و به همين دليل پنج قدرت اتمي جهان 10 سال است در برابر ما زانو زده اند و التماس مي‌كنند از اين جلوتر نرويد!

هيچ كس نبايد در اين حقيقت ترديد كند كه جمهوري اسلامي اكنون به عنوان يك «متغير» اصلي در منطقه و جهان ظاهر شده است و ديگر «تابع» قدرتهاي منطقه و جهان نيست. اين حقيقت را حتي دشمن فهميده است.

و بالاخره هيچ كس نمي تواند در اين واقعيت ترديد كند كه نظم جديدي در جهان در حال شكل گيري است و
نظم هاي پيشين (دوقطبي-تك قطبي) از بين رفته است لذا دولت جمهوري اسلامي و ملت ايران در اين نظم جديد نه حرف اول را بلكه عمل اول را انجام مي‌دهد.

امروز ديگر سخن از «پايان تاريخ» و روايت فوكوياما نيست.

امروز ديگر سخن از «ابرقدرت هژمون» و قدرت نمايي آمريكا در جهان نيست.

امروز سخن از ظهور يك قدرت فزاينده به نام مقاومت در اقطاب قدرت جهان است. اين قدرت را در جهان، ايران نمايندگي مي‌كند. اين واقعيت را حتي كندذهن ترين استراتژيست هاي جهان به رسميت شناخته اند. فيلسوفان غرب هم صداي طبل بزرگ عصر بازگشت دين به عرصه زندگي را شنيده اند و سخن از عصر«پساسكولاريسم» به ميان آورده اند. عصر كفر و الحاد پايان يافته است. همه چيز دارد رنگ دين مي‌گيرد.اين يعني غلبه گفتمان
امام (ره) و انقلاب بر گفتمان غرب و شرق. اين يعني «آغاز تاريخ» نه پايان آن!

آغاز تاريخي الهي انساني! جهان در آستانه ظهور است. نبايد هيچ ترديدي در اين واقعيت راه يابد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: