تماشاگرانی که روز جمعه به استادیوم آزادی رفتند تا بازی دو تیم مطرح لیگ برتر یعنی تراکتور سازی تبریز و استقلال تهران را ببینند، با شعارهایی از سوی جمعی محدود روبرو شدند، که با هیچ عرف و منطقی همخوانی نداشته و در مغایرت تام و تمام با منافع ملی و هویت ایرانی قرار می گرفت.
سرویس سیاسی خرداد: برخی معتقدند راهکار مهار آسیب های اجتماعی و
معضلاتی که حیات شهروندی و حتی امنیت ملی کشور را تهدید می کند اما بروز و
ظهور عام و فراگیر ندارد و تنها توسط عده ای معدود دنبال می شود، عدم آشکار
سازی این اتفاقات و سکوت علنی در برابر آن و حل و فصل ماجرا در پشت پرده
است؛ نکته ای که در دنیای امروز و با توجه به تغییرات در مناسبات عمومی و
ارتباطات مردمی معقولانه و منطقی به نظر نمی رسد.
به گزارش خرداد؛
تماشاگرانی که روز جمعه به استادیوم آزادی رفتند تا بازی دو تیم مطرح لیگ
برتر یعنی تراکتور سازی تبریز و استقلال تهران را ببینند، با شعارهایی از
سوی جمعی محدود روبرو شدند، که با هیچ عرف و منطقی همخوانی نداشته و در
مغایرت تام و تمام با منافع ملی و هویت ایرانی قرار می گرفت.
جمع
اندکی از هوادران تراکتورسازی تبریز در استادیوم آزادی تهران شعار مجعول «
خلیج ع ر ب ی» سر داده و بدین سان به زعم خود به آنچه اجحاف های قومی می
خوانند؛ اعتراض کردند!!.
انتشار فیلم های کوتاه از این واقعه در
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی واکنش هایی در پی داشته و این نکته را بیش
از پیش هویدا می کند که با وجود شبکه های اجتماعی و وسایل ارتباطی نوین هیچ
چیز از دید عموم مردم پنهان نمی ماند و با این وصف به وضوح مشخص است که
عدم توجه و پرده پوشی نسبت به این گونه اتفاقات نه تنها معقول و منطقی نیست
که دوران چنین رویکردهای منفعلانه ای به پایان رسیده؛ نتیجه منطقی هم آنست
که به جای ترس و واهمه در مواجهه با این گونه ناهنجاری ها می بایست به
استقبال آن رفته و پاسخی درخور به اینگونه اقدامات ناپسند و مغایر با ارزش
های عمومی جامعه را مبذول داشته و اتفاقا از ظرفیت عظیم دلباختگان به هویت
ملی و میهنی در اقصی نقاط ایران برای مهار اینگونه سوء استفاده گران قلیل
بهره گرفت
تا این اقلیت محدود نتوانند به موج سواری خود در فضایی
که اکثریت مردم سکوت کرده و رسانه ها از ورود به این بحث پرهیز می کنند،
ادامه داده و دچار توهم خود بزرگ پنداری شوند.
در خصوص شعار سر
داده شده در استادیوم آزادی در روز گذشته که بنابر شواهد و قرائن و فیلم
های آرشیوی تنها به همین برهه معطوف نبوده و چند صباحی است که فضای ورزشگاه
های تبریز را نیز آلوده کرده، بیان نکاتی چند دور از لطف نیست.
1-
همزیستی مسالمت امیز و همنوایی و همدلی میان اقوام و قومیت های مختلف در
پهنه سرزمینی که ایران خوانده می شود از اصول غیر قابل تشکیک و مولفه های
ممتاز و متمایز ملیت ایرانی در همه ادوار تاریخ خود بوده و این نکته را
هیچ کس نمی تواند منکر شود. ایران در میان ملل کهن زیست جهان یگانه کشوری
در منطقه و شاید جهان باشد که هیچ سابقه اجحاف نژادی و قومیتی و نسل کشی
آنگونه که دیگران داشته و در تاریخ نقل ها پیرامون آن نگاشته اند، نداشته
اند و بدین سان طرح شعارهای قوم گرایانه و تجزیه خواهانه هیچ موضوعیت منطقی
و حداقلی بر اساس عرف بین المللی در این کشور نه موضوعیت که مشروعیت هم
نداشته و نخواهد داشت.
2- از دیر باز تا کنون از سرداران ملی چون
باقر خان و ستارخان تا شهیدان باکری و هزاران هزار دلیر مرد خطه
آذربایجان، نسل در نسل و پشت در پشت مردم آذربایجان در پیشانی و نقطه ثقل
مبارزه با دشمنان این سرزمین و حراست از کیان ملی رشادت ها به خرج داده و
حماسه ها آفریده اند و مشخص نیست عده ای فریب خورده یا مغرض و اندک ماموری
که در این میان به ایفای نقش می پردازند به دنبال چه بوده و چرا دست روی
مردمی گذاشته اند که سوابق درخشان آنان درست در نقطه مقابل پندارها و زیاده
گویی های ضد ملی آنان است. افرادی که به شهادت همین فیلم های انتشار یافته
جمعیت اندک و قلیلی هستند که با همراهی اکثریت روبرو نشده و البته در
اقدامی هوشمندانه و با توجه به برد عمومی فوتبال و توجه مردم به این عرصه
از این بستر برای انعکاس تحرکات خود بهره می جویند.
3- اگر عده ای
تا دیروزها سعی می کردند از بیم واکنش عمومی مردم و روسیاهی خود، رنگ و
لعاب شعارهای مدنی را بر تحرکات خود زده و بدین سان از برخوردها نیز مصون
باشند، اکنون طرح شعار مجعول پیش تر مورد اشاره قرار گرفته؛ عمق کینه ورزی
آنان را هویدا کرده و نشان می دهد که مسئله اینان نه اجحاف های قومی که
کیان ملی است و اینجاست که دیگر سکوت و پرده پوشی موضوعیت خود را از دست می
دهد.
4- فدرسیوان فوتبال و دیگر نهادهای متولی حراست از ساحت ورزش
که با حساسیت دو چندان به ظاهر یک بازیکن و حتی عکس او در کنار یک هوادار
واکنش نشان داده و هیچ چیز از زیر ذره بین آنان به دور نمی ماند، در قبال
اینگونه تحرکاتی که فارغ از هر گزینه و گزاره ای ساحت ورزش را به حواشی زشت
و ناپسند آلوده می کند چرا واکنش نشان نمی دهند؟؟؟.
احساس
نادیده گیری یا حساسیت مضاعف نسبت به کمبود و کاستی ها پدیده ای رایج در
مناطقی است که از مرکزیت سیاسی بدور هستند و معضلات را برآمده از این بعد
جغرافیایی و عدم نگاه متوازن به خود می دانند، نکته ای که نه فقط در کشور
ما که در اغلب کشورهای جهان نمود دارد و در این میان روزنه ای برای سوء
استفاده برخی فرصت طلبان فراهم می آید و راهکار مواجهه با چنین چالش هایی
نیز جلب اطمینان شهروندان به بسط عدالت و فقدان یکسو نگری و تخصیص منابع و
امکانات بر اساس شایستگی های منطقه ای و بومی و ظرفیتهای سخت افزاری و نرم
افزاری بالقوه زیستگاه های مرزی و مناطق بدور از مرکزیت سیاسی است.
خوشبختانه
در کشور ما و به خصوص پس از انقلاب نگاه به مناطق محروم و مرزی از اولویت
های سیاست ورزی نظام جمهوری اسلامی بوده که البته با توجه به مخاطرات متوجه
کشور در عرصه هایی چون جنگ و تحریم و ... تا نقطه ایده آل فاصله بسیار
داریم اما بواقع نمی توان مدعی بود که در اختصاص امکانات یا برنامه های
توسعه ای نگاه قومی و قبلیه ای حکمفرما بوده و منطقه ای بواسطه حضور فلان
قومیت مورد اجحاف قرار گرفته است.
جالب آنکه آذربایجان از جمله
نقاطی در کشور است که بواسطه ظرفیت های منطقه ای و استعدادهای جغرافیایی و
انسانی، استانداردهای زندگی در آن از متوسط جامعه در طراز بالاتری قرار می
گیرد و این نکته ای است که البته تحرکات فرصت طلبان را تا امروز ابتر
گذاشته و خواهد گذاشت
و در نهایت نیز باید گفت برای مقابله با
تحرکات اقلیت های قومیت نگر پر هیاهو، فارغ از لزوم برخورد جدی و محسوس با
غرض ورزانی که دشمنی آنان مشهود و آشکار است، بهترین راهکار توانمند سازی
فرهنگی و رسیدگی به مطالبات به حق و بسط و تقویت جامعه مدنی است و لا
غیر...