استراتژي اصولگرايان براي حضور در رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ چيست؟ اصولگرايان چگونه ميتوانند از چالشهاي درون گروهي عبور كنند و به يك اجماع منطقي در انتخابات دست پيدا كنند؟
جريان اصولگرايي داراي طيفهاي متنوعي است كه هر كدام داراي ديدگاههاي متفاوتي در زمينه مديريت كشور هستند. با اين وجود حضور اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري۹۶ به صورت «فرااصولگرايي» خواهد بود و تنها مختص به اصولگرايان نخواهد بود. در كنار اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري آينده نيروهاي ارزشي و انقلابي و برآمده از گفتمان انقلاب نيز حضور دارند كه با آقاي روحاني رقابت خواهند كرد. در نتيجه آقاي روحاني تنها با اصولگرايان رقابت نخواهد كرد، بلكه با يك گفتمان عامتر به نام گفتمان ارزشي نيروهاي انقلاب مواجه خواهد بود. اين جبهه «فرااصولگرايي» براي پيروزي در انتخابات آينده چند راهبرد و استراتژي براي خود تعيين كرده است. نخستين راهبرد همسويي و همكاري درون گروهي در اين جبهه گسترده است. راهبرد دوم پيگيري و مطرح كردن مطالبات جدي مردم در همه زمينهها اعم از اقتصادي، سياسي و اجتماعي خواهد بود. بدون شك وضعيت موجود، وضعيت مطلوب و خوشايندي براي مردم نيست. به همين دليل اصولگرايان براي برون رفت مردم از اين وضعيت راهكارهاي مناسبی انديشيدهاند و تلاش خواهند كرد وضعيت موجود را تغيير بدهند. راهبرد سوم اصولگرايان اجماع روي فردي است كه از يكسو بتواند در راستاي اهداف اصولگرايان حركت كند و از سوي ديگر داراي مقبوليت مردمي باشد. راهبرد چهارم اصولگرايان براي انتخابات رياستجمهوري حركت برنامه محور و كار گروهي در عرصه انتخابات است.
آقاي روحاني از سابقون انقلاب بوده و از دل گفتمان انقلاب بيرون آمده است. چرا گفتمان انقلاب قصد دارد در انتخابات رياستجمهوري با آقاي روحاني رقابت كند؟
در اين مساله كه آقاي روحاني از سابقون انقلاب اسلامي بوده هيچ شكي وجود ندارد. با اين وجود مواضع ايشان و برخي افراد ديگر به مرور زمان نسبت به اصول و مباني انقلاب تغيير كرده و ديدگاههاي ديگري پيدا كردهاند. در شرايط كنوني مواضع آقاي روحاني با مواضعي كه ايشان در ابتداي انقلاب اتخاذ ميكردند بسيار متفاوت است. گفتمان انقلاب همواره روي اصول و مباني خود ايستاده است. اين در حالي است كه اين مساله در مورد آقاي روحاني وبرخي افراد ديگر نسبت به گذشته كمرنگتر شده است. بدون شك يكي از مباني اصلي انقلاب اسلامي استكبار ستيزي و مبارزه با استكبار جهاني است. اين در حالي است كه روحيه استكبار ستيزي آقاي روحاني نسبت به گذشته كمرنگتر شده و ايشان مواضع ديگري در اين زمينه پيدا كردهاند. در طول۳۷ سال گذشته هر زمان كه ما به صورت جدي در مقابل آمريكا ايستادگي كرديم موفق شديم به اهداف خود دست پيدا كنيم. در مقابل هر زمان نيز كه از موضع ضعف و انفعال با آمريكا برخورد كرديم دچار خسران و ضرر و زيان شديم. در شرايط كنوني ما در دولت تدبير و اميد استحكام و قاطعيت در مقابله با آمريكا مشاهده نميكنيم.
در شرايط كنوني اصولگرايان با فقدان كانديدا براي اجماع و رقابت با آقاي روحاني مواجه هستند. اصولگرايان چگونه از اين چالش مهم عبور خواهند كرد؟
در همه انتخاباتها شرايط به گونهاي است كه آراي افراد در يك يا دو هفته پاياني انتخابات شكل ميگيرد. به همين دليل نبايد شرايط چندماه قبل از انتخابات را در نظر گرفت. اين شرايط درباره خود آقاي روحاني نيز وجود داشت و هنگامي كه ايشان در انتخابات رياستجمهوري ثبت نام كردند كسي گمان نميكرد ايشان ميتواند به رياستجمهوري برسد. با اين وجود در هفتههاي آخر شرايط به شكلي رقم خورد كه ايشان به رياستجمهوري دست پيدا كردند. در سال۸۴ آقاي احمدينژاد در بين نظرسنجيهاي صورت گرفته پايينترين درصد را به خود اختصاص داده بود. با اين وجود در روزهاي پاياني انتخابات شرايط به گونهاي رقم خورد كه انتخابات به دور دوم رفت و ايشان به رياستجمهوري رسيدند. به همين دليل از هماكنون نميتوان عنوان كرد كه جريان اصولگرايي فاقد گزينه راي آوري است. اين در حالي است كه شرايط آقاي روحاني مانند چهار سال گذشته نيست كه ايشان فقط نسبت به سياستهاي دولت گذشته انتقاد كند و شعار بدهد. بدون شك در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ آقاي روحاني براي برخي عملكردهاي خود در معرض انتقاد قرار خواهد گرفت. در نتيجه ايشان بايد آمادگي پاسخگويي به انتقادات را در درون خود به وجود بياورد. در شرايط كنوني دولت با چالشهاي مهم اقتصادي مواجه است و نتوانسته به بسياري از مطالبات اقتصادي مردم پاسخ مناسب بدهد. شرايط به گونهاي است كه رسانههاي اصلاحطلب كه حامي دولت هستند نيز به اين نكته اذعان دارند و از دولت ميخواهند كه هر چه سريعتر وضعيت معيشتي مردم را بهبود ببخشد. از سوي ديگر آقاي روحاني تاكيد زيادي بر مهار تورم و رشد اقتصادي كشور دارد. اين در حالي است كه اگر ما با همان منطق آقاي روحاني به رشد اقتصادي نگاه كنيم متوجه ميشويم كه رشد۶ درصدي كه آقاي روحاني مطرح ميكند هنوز براي مردم محسوس نيست و در زندگي مردم تاثير نداشته است. به همين دليل آقاي روحاني نسبت به اين مسائل بايد در انتخابات آينده به مردم پاسخ بدهد.
بدون شك مناقشه آميزترين موضوع انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ مساله برجام خواهد بود كه موافقان و مخالفان آن ديدگاههاي خود را در اين زمينه مطرح خواهند كرد. آيا آقاي روحاني از اين مناقشه سربلند بيرون خواهد آمد؟
بنده هم با شما موافق هستم كه مهمترين موضوع انتخابات آينده مساله برجام خواهد بود. به نظر ميرسد منتقدان برجام به ارزيابي جنبههاي مختلف برجام خواهند پرداخت و آقاي روحاني نيز بايد پاسخگوي عملكرد خود درباره اين مساله باشد. آقاي روحاني به خوبي به اين مساله آگاهي دارد كه «شاه بيت» عملكرد دولت در طول چهار سال گذشته مساله برجام بوده است. دليل اين مساله نيز اين بود كه آقاي روحاني «زلف» اغلب مشكلات كشور را به برجام گره زده بودند و عنوان ميكردند كه اگر برجام به نتيجه برسد بقيه مشكلات كشور نيز به مرور زمان حل خواهد شد. اين در حالي است كه در عمل چنين اتفاقي رخ نداد و مشكلات مردم پس از برجام به صورت اساسي برطرف نشد و مردم همچنان با مشكلات معيشتي به صورت جدي مواجه هستند. دليل اصلي موافقت نظام با برجام برداشته شدن تحريمها بوده است. آقاي روحاني نيز بارها عنوان كردند كه هدف اصلي از مذاكره با قدرتهاي جهاني اين است كه تحريمهاي ظالمانه عليه ايران برداشته شود. اين در حالي است كه پس از برجام هنوز بسياري از تحريمهاي ايران باقي مانده و برداشته نشده است. به همين دليل آقاي روحاني بايد در سال۹۶ به مردم توضيح دهد كه چرا با نهايي شدن برجام همچنان تحريمهاي ايران در زمينههاي مختلف باقي مانده است. هنوزهيچ كدام از بانكهاي تاثيرگذار خارجي ارتباط بانكي خود را ايران فعال نكرده است و ما در زمينه مراودات بينالمللي بانكي خود با مشكلات جدي مواجه هستيم. از سوي ديگر ما مشاهد ه ميكنيم كه آمريكا به شكلهاي مختلف بر عليه برجام رفتار ميكند. به عنوان مثال تمديد تحريمهاي ۱۰ ساله يكي از اقدامات جدي آمريكا عليه برجام بوده است. اين مساله نشان ميدهد كه مذاكرهكنندگان هستهاي ايران در طول مذاكرات به همه جوانب مساله دقت نكردهاند و همه مسائل را در نظر نگرفتهاند. در مذاكرات هستهاي هر دو طرف درخواستهايي داشتند كه ما بايد عدم تمديد تحريمهاي۱۰ ساله را نيز به عنوان يكي از درخواستهاي خود مطرح ميكرديم كه چنين اتفاقي رخ نداده است. به همين دليل مذاكرهكنندگان ما از موضع انقلابيگري با طرف مقابل برخورد نكردهاند. البته از اين مساله نيز نبايد عبور كنيم كه برجام تصميم نظام بوده و دولت موظف به اجراي آن بوده است. نظام جمهوري اسلامي تصميم گرفته كه در مقطع كنوني بايد از يك پيچ مهم تاريخي عبور كند كه با تحقق برجام اين اتفاق رخ داده است. در نتيجه دولت موفق شده يكي از اهداف مهم نظام را در مقطع كنوني محقق كند.
اصولگرايان و بهويژه جامعه روحانيت مبارز در یک مقطع زماني به آقاي روحاني نزديك شدند. اين در حالي است كه در ماههاي اخير با يك چرخش استراتژيك به سمت آقاي قاليباف گرايش پيدا كردند. دليل اين گردش اصولگرايان چيست؟ چرا اصولگرايان قاليباف را به روحاني ترجيح دادند؟
اصولگرايان و بهويژه جامعه روحانيت مبارز به عنوان يكي از مهمترين تشكلهاي اصولگرايي در ماههاي گذشته به دنبال رصد و تحليل و بررسي شرايط انتخابات رياستجمهوري بودند. در نتيجه يكي از احتمالات نزديك شدن به آقاي روحاني براي رسيدن به اهداف سياسي بود. از سوي ديگر اصولگرايان به اين نكته آگاهي دارند كه راي آقاي روحاني در سال۹۲ بسيار نزديك و شكننده بود و در نتيجه در انتخابات۹۶ طيف مقابل ايشان در حدود۵۰درصد راي دارد. بدون شك شرايط براي هيچ كدام از روساي جمهور گذشته در انتخابات دور دوم مانند آقاي روحاني سخت و دشوار نبوده است. از سوي ديگر آراي آقاي روحاني در چهار سال گذشته به دلايل مختلف با ريزش مواجه بوده و اين مساله را حاميان دولت نيز باور دارند. در نتيجه اين احتمال وجود دارد كه آقاي روحاني نخستين رئيسجمهور چهار ساله ايران باشد. در انتخابات رياستجمهوري آينده۵۰ درصد از آرايي كه در سال۹۲ به آقاي روحاني تعلق نداشت، به همراه آرايي كه از ايشان در طول چهار سال گذشته ريزش داشته وجود خواهد داشت. در نتيجه جريان رقيب آقاي روحاني با يك پايگاه راي گسترده در انتخابات آينده حضور خواهد داشت. با اين وجود اصولگرايان اشتباه سال۹۲ را تكرار نخواهند كرد و با تعدد كانديدا در انتخابات حضور پيدا نخواهند كرد. در سال۹۲ اصولگرايان با تعدد كانديدا مواجه بودند و از سوي ديگر اصلاحطلبان موفق شدند در نهايت به اجماع روي كانديداي واحد دست پيدا كنند. به همين دليل نيز آقاي عارف به سود آقاي روحاني از انتخابات كنارهگيري كردند و آقاي روحاني به رياستجمهوري دست پيدا كردند. بدون شك اصولگرايان عزم خود را جزم كردهاند كه آقاي روحاني را به نخستين رئيسجمهور چهار ساله ايران تبديل كنند و مسيري كه اين دولت طي كرده را دوباره به مسير اصيل انقلاب باز گردانند. درباره آقاي قاليباف نيز بايد عنوان كنم شرط آقاي قاليباف براي حضور در انتخابات اين است كه اصولگرايان روي ايشان اجماع كامل كنند و همه طيفهاي اصولگرايي از ايشان حمايت كنند. بدون شك آقاي قاليباف تنها در چنين شرايطي ريسك حضور در انتخابات را خواهد پذيرفت و در انتخابات شركت خواهد كرد.
شايعاتي مبني بر احتمال عدم حضور آقاي روحاني در انتخابات وجود دارد. درچنين شرايطي استراتژي اصولگرايان چه خواهد بود؟
بدون شك اصولگرايان براي چنين شرايطي نيز برنامه خواهند داشت. در شرايط كنوني مهمترين دغدغه جريان اصولگرايي اين است كه فردي را به عنوان گزينه نهايي خود معرفي كنند كه داراي شاخصهاي اصيل انقلابي باشد. هدف اصلي اصولگرايان پيدا كردن چنين گزينهاي است. در نتيجه حضور يا عدم حضور آقاي روحاني در انتخابات براي اصولگرايان در اولويت بعدي قرار دارد. آقاي روحاني خود بايد درباره حضور يا عدم حضور در انتخابات تصميمگيري كند. با اين وجود به صورت قهري اگر رئيسجمهوري كه چهار سال در مديريت اجرايي كشور حضور داشته در انتخابات آينده شركت نكند شرايط براي رقباي ايشان راحتتر خواهد شد و رقابت جديتري بين رقبا شكل خواهد گرفت.
آيا اصولگرايان از گزينه جديدي در انتخابات آينده استفاده ميكنند يا اينكه از گزينههاي قديمي و امتحان پس داده خود استفاده خواهند كرد؟
هنوز در اين زمينه تصميمگيري نهايي صورت نگرفته است. اصولگرايان براي خود شاخصهايي را در نظر گرفتهاند كه گزينه نهايي اين جريان بايد داراي اين شاخصها باشد. به همين دليل اگر اصولگرايان شاخصهاي مهم خود را در يك گزينه جديد پيدا كنند بدون شك از وي حمايت خواهند كرد. اما در شرايطي كه اين شاخصها در گزينههاي جديد وجود نداشته باشد تلاش خواهد شد از بين گزينههاي قديمي و موجود بهترين گزينه را براي حضور در انتخابات معرفي شود.
آقاي احمدينژاد عنوان كردهاند كه حاضر نيستند از ظرفيت سياسي خود براي اجماع و راي آوري گزينه اصولگرايان استفاده كنند. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟
بنده مدت زيادي است كه با آقاي احمدينژاد ارتباط ندارم و اطلاع دقيق ندارم كه ديدگاه ايشان در اين زمينه چيست. با اين وجود به صورت طبيعي هنگامي كه يك جريان سياسي در حال برنامهريزي براي حضور در انتخابات است تلاش ميكند به صورت جبههاي و جمعي حركت كند و زياد بر افراد تاكيد نميكند. در كار گروهي و جمعي نيز كساني كه تمايل دارند كار جمعي و گروهي صورت بگيرد به جمع ميپيوندند و در اين زمينه همراهي ميكنند و كساني كه چنين تمايلي ندارند راه ديگري را در پيش ميگيرند كه در نوع خود نيز قابل احترام است.