درد را از هر ور بخوانی درد است؛ همانطور که فاجعه از هر منظری نگریسته شود، تلخ است و جانکاه، جبران ناپذیر است و دهشتناک، فاجعه می آید بی خبر هم می آید، هر چند می شود با تمهیدات عقلانی و اقدامات عملی از وقوع فاجعه های غیر طبیعی جلوگیری کرد اما وقتی آمد و آتش به جان میلیون ها انسان زد، دیگر کار از کار گذشته و باید برای جبران آلام و دردهای حادثه دیدگان آستین بالا زد و به میدان آمد.
به گزارش خرداد؛ حادثه پلاسکو آنچنان تلخ و ناگوار بود که نه فقط ایرانیان وطن دوست و شهروندان کشورمان که بسیاری از مردم جهان را به واکنش واداشت و غرق در اندوه و ماتم کرد.
ماجرا هنگامی دراماتیک و بهت آور شد و آتش به جان هر شنونده و بیننده ای انداخت که پای جان باختن ققنوس های آتش نشان به میان آمد، دلیر مردانی که بی محابا به دل آتش زدند، به قلب حادثه رفتند، بی فکر اجر و پاداش، بی منت و هیاهو، بی دغدغه از خود و خانواده، از هر آنچه رنگ تعلق پذیرد، برای مردم، برای همنوعان خود به دل حادثه شتافتند و در کسری از دقیقه در زیر خروارها سنگ و آهن و بتون دفن شدند، البته جسم شان و نه روح بلند و اهورایی شان که می فرماید: « وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»
حالا ما مانده ایم و یک دنیا حسرت، یک کوه درد و رنج و غم و وظیفه ای سترگ بر دوشمان.
وفق آنچه تجربه به ما نشان داده و طبیعت زندگی بشری به اثبات رسانیده، تب و تاب این حادثه دیر یا زود فروکش خواهد کرد و خاک سرد، گرمای فاجعه را خواهد ربود، مسئولین هم وفق وظایف عادی و فرمالیته خود آنچه را که می بایست، بی گمان برای گرامیداشت این عزیزان به انجام خواهند رساند و به خانواده های آنان رسیدگی خواهند کرد اما وظیفه ما شهروندان در برابر «علی» ها چیست؟
«علی» که به نهیب همکار گوش فرا نداد و به اخطارش توجه نکرد و گفت :« مال مردم است» به دل آتش و حادثه زد و رفت که رفت.... حالا ما «مردم» باید چه کنیم؟ خودمان را می گوییم، تک تک مان که دردی تلخ بر روح و روانمان چنگ می اندازد، دلمان می خواهد به قدر وسع مان به اندازه توانمان کاری بکنیم، نه در شان و جایگاه آن ابر ایثارگران دلسوز که جبران کردنی نیست اما به اندازه ای که بر آتش دلمان آبی باشد و مرهمی.
آنچه که در این لمحه و فرصت به نظر میرسد، که می تواند در قالب یک حرکت جمعی و ملی و بدون نگرش های فرامتنی از هر نوع و جنسی به انجام رسیده و و اراده جمعی مان را در راستای پاسداشت این قهرمانان پلاسکو محقق کرده و به هم افزایی رساند، تشکیل کمپین ملی حمایت از آتش نشانان است، حال با هر نام و عنوانی که مخاطبان می توانند، پیشنهاد دهند.
فقط کافی است چند فرد وجیه المله از میان هنرمندان یا ورزشکاران پیشقدم شده و هسته اولیه و مرکزی این کمپین را تشکیل دهند، هنرمندانی چون پرویز پرستویی، رضا کیانیان و .. یا ورزشکارانی چون علی دایی، علی کریمی و ...
این ماجرا از چنان ظرفیت و پتانسیل برانگیزنده ای برخوردار هست که شمارگان بسیاری از مردم را به همراهی و همنوایی وادارد؛ هموطنانی که می توانند در قالب های مختلف از کمک های مادی تا ظرفیت سازی های فرهنگی و اجتماعی به یاری خانواده های این آتشنشانان بیایند، ستاد بزرگداشت تشکیل دهند، تندیس و یادواره بسازند و ده ها و ده ها کار دیگر انجام دهند .... تا نام و یاد این بزرگ مردان و ایثارگری آنان که چون موهبتی الهی می تواند جان خسته و آسیب دیده این مردم را التیام بخشد، زنده نگه دارد.
اینجا هم این آتش نشانان هستند که به فریاد ما می رسند، عزت و عظمت آنان است که دست ما را می گیرد و از آتش های مهلک و هراس های بی پایان می رهاند و شاید این کم ترین کاری است که می توانیم نه برای آنان که برای خودمان انجام دهیم....