counter create hit آیت الله هاشمی درباره 12 بهمن 57 چه نوشت
۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۲
کد خبر: ۲۰۱۷۸۸

آیت الله هاشمی درباره 12 بهمن 57 چه نوشت

این روزها گرامیداشت سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حالی آغاز شده که یکی از بنیانگذاران انقلاب دیگر در میان ما نیست.

به گزارش خرداد؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی علاوه بر سوابق درخشان در دوران مبارزه و سپس عهده داری وظایف مهم پس از پیروزی انقلاب، یگانه فردی از السابقون نظام بود که اهتمام ویژه ای به ثبت خاطرات خود از مراحل مختلف دوران مبارزه و سپس پیروزی انقلاب داشت. خاطراتی که اکنون به عنوان سندی دست اول پیش روی ماست.

مرحوم آیت‌الله هاشمی در بخشی از خاطره‌ای که در سال ۱۳۸۹ در کتاب"تقویم تارخ،تحلیل تاریخ" منتشر شده آورده است:

سرانجام روز ۱۲ بهمن ۵۷ فرا رسید؛ مردم تهران به آسمان و مردم ایران به تهران خیره شده بودند که کی هواپیمای حامل امام بر خاک وطن و قلوب مردم می‌نشیند.

یاد همرزمان شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و آیت‌الله دکتر باهنر و بزرگانی چون آیت‌الله طالقانی را گرامی می‌دارم که در آن لحظات به همراه آیت‌الله موسوی اردبیلی گوشه‌ای در امواج مردمی به اتفاقاتی می‌نگریستم که اگر وعده  خداوندی در "انا له لحافظون " نبود ، هر حادثه‌ای پیش می‌آمد .

اعتراف می‌کنم که با همه برنامه‌ریزی‌هایی که در شورای انقلاب داشتیم، روند امور در اختیار ما نبود و وقتی از کاروان مردمی که به همراه قافله‌سالار خویش به بهشت زهرا می‌رفتند، جا ماندیم، به منزل آیت‌الله موسوی اردبیلی در حوالی میدان توحید رفتیم و دلهره‌آورترین ساعات زندگی را به خصوص بعد از خبر گم شدن امام در مسیر برگشت، گذراندیم تا اینکه اواخر شب خبر آوردند ایشان در سلامت کامل مهمان برادر خویش می‌باشند .

فردای آن روز، وقتی پس از فراق طولانی، در مدرسه رفاه به خدمت ایشان رسیدیم ، هنوز شیرینی آن کلام همراه با عتاب و عطوفتشان را در دل دارم که "کجایی ؟! دو روزه اینجاییم و شما را نمی‌بینیم ؟"

امام آمد و پس از سال‌ها بی‌پناهی در مبارزات نفس‌گیر ، پناهگاه مردم و مبارزان شد . آثار وجودی ۱۰ سال رهبری مستقیم ایشان در ایران چنان تا عمق جان جامعه نفوذ کرد که پس از ۲۱ سال از رحلت جانسوزشان، هنوز و تا همیشه خاطرات، سخنان و مهم‌تر از همه مدیریت شبه آسمانی شان گره گشا در تنگناهاست .

آیت‌الله هاشمی در جای دیگری در روایتی بیان می‌کند:

روز دوازده بهمن وقتی موج جمعیت را در میدان آزادی و حوالی دیدیم اضطراب ما برای نشستن سالم هواپیما بیشتر شد. با همان دلهره خود را به فرودگاه رساندیم و وقتی هواپیمای حامل امام نشست فریاد شکر و شادمانی از ما مردم و ما برخاست.

موج جمعیت به گونه‌ای بود که نمی‌توانستیم به امام نزدیک شویم و از همان دور دیدیدم که امام از هواپبما پیاده و سوار ماشین شد تصمیم گرفته بودیم که خود را به امام در بهشت زهرا برسانیم و جمعیت به گونه‌ای بود که می‌دانستیم به بهشت زهرا نمی‌رسیم.

من و چند تن از مبارزان به همراه آیت‌الله موسوی اردبیلی تصمیم گرفتیم به منزل ایشان در حوالی میدان توحید برویم تا آنجا از طریق رادیو مراسم بهشت زهرا را گوش کنیم در آنجا بودیم که پیغام دادند هلی‌کوپتری امام را برد و فعلا هیچ خبری از امام نداریم، اضطراب ما زیاد شد از طریق تلفن به هر جا که فکرمان می‌رسید تماس گرفتیم تا بالاخره حوالی بعد ازظهر به ما خبر دادند که امام در منزل برادارشان در دروس هستند.

فردا و پس فردای آن نیز سرگرم مسائل بودم روز چهاردهم خدمت امام در مدرسه علوی رفتم وقتی ایشان مرا دید گفت ما دو روز است که اینجاییم و شما را نمی‌بینیم و شما کجایید؟ سلام کردم و گفتم مسائل زیاد است انشالله خدمت میرسم و همه چیز را می گویم.

پس از آن بود که دیدارهای مشورتی و جلسات برای چگونگی تنظیم امور درهمان مدرسه شروع شد تا شب بیست و یکم بهمن که خبر حکومت نظامی واحتمال حمله  نیروهای هوایی درشهر پخش شد. نگران بودیم رفتیم پیش امام که شما امشب باید از این مدرسه بروید و ایشان با صلابتی که همیشه سراغ داشتیم گفت: من هیچ جا نمی روم و همینجا می مانم و به مردم هم باید بگویید که هیچ توجهی به حکومت نظامی نکنند.

صلابت و تدبیرامام باعث شد ما در ۲۲ بهمن خیلی زود، سریع و بدون کمترین تلفات جانی و مالی در سطح شهر تهران به پیروزی تاریخی برسیم.

عی بابا صفحه خبر
اسنپ دکتر صفحه خبر
خرید آنلاین
کارن تجارت
پرواز بیتاسیر
ویزا کانادا
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2