counter create hit اتمام حجت انتخاباتی آیت الله هاشمی
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۵
کد خبر: ۲۱۵۰۴۳

اتمام حجت انتخاباتی آیت الله هاشمی

خرداد: عیسی کلانتری وزیر کشاورزی در دولت سازندگی و از چهره های شاخص جریان اصلاح طلب معتقد است که عده ای به دنبال آن هستند که با قبیله گرایی و طرح شعارهای قومیتی انتخابات را به مرحله دوم بکشانند.

به گزارش خرداد؛ کلانتری در گفت و گویی که با آرمان امروز داشته، معتقد است که در نهایت انتخابات دو قطبی شده و رقابت میان روحانی و رئیسی خواهد بود و او تاکید دارد که آیت الله پیش از فوت ناگهانی آنچه را که باید در خصوص انتخابات گفته و با مردم اتمام حجت کرده است.

در ادامه متن کامل این گفت و گو را می خوانید.

ارزیابی شما از نتایج تایید صلاحیت‌ها چیست؟

به نظر من شورای نگهبان عملکرد قابل قبولی در این زمینه از خود نشان داد و با تایید شش کاندیدا فضا را برای برگزاری یک انتخابات پر شور و با شکوه مهیا کرد. ممکن است برخی عنوان کنند که تعداد شش کاندیدا برای رقابت‌های انتخاباتی کم است و شورای نگهبان باید تعداد بیشتری را تایید صلاحیت می‌کرد. این در حالی است که شورای نگهبان از بین کسانی که در انتخابات ثبت نام کرده اند صالح‌ترین افراد را انتخاب کرده است که این مساله می‌تواند به بهبود اوضاع کشور و حل مشکلات مردم کمک کند. با این وجود شاید مهم‌ترین بخش از عملکرد شورای نگهبان عدم تایید صلاحیت آقای احمدی‌نژاد و بقایی بوده است. به نظر من این مساله از قبل نیز قابل پیش‌بینی بود و با توجه به عملکرد آقای احمدی‌نژاد در هشت سال ریاست‌جمهوری خود و همچنین عمل نکردن به توصیه رهبر معظم انقلاب ردصلاحیت ایشان توسط شورای نگهبان غیرمنتظره نبوده است. از سوی دیگر این احتمال نیز وجود داشت که با حضور احمدی‌نژاد در انتخابات فضای انتخاباتی با هیاهو و جنجال بیشتری همراه شود. در نتیجه عدم حضور احمدی‌نژاد در انتخابات می‌تواند به آرامش بیشتر انتخابات کمک کند. از سوی دیگر به نظر من هر شش کاندیدایی که مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته‌اند در نهایت تا آخر رقابت‌های انتخاباتی حضور نخواهند داشت و به احتمال زیاد دو کاندیدا به سوی دیگران صحنه انتخابات را ترک خواهند کرد. به نظر من از بین آقای رئیسی و قالیباف یکی به سود دیگری کنار خواهد رفت که به نظر می‌رسد احتمال کناره گیری آقای قالیباف بیشتر خواهد بود.

آیا ترکیب کاندیداها در نهایت به سود روحانی خواهد بود، یا اینکه این ترکیب می‌تواند برای آقای روحانی چالش برانگیز باشد؟

به نظر من این شورای نگهبان ترکیب خوبی از کاندیدای انتخاباتی را ارائه کرده است. با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که کسی که قصد دارد برای ریاست‌جمهوری مبارزه کند باید خود را برای همه نوع چالش و انتقاد آماده کند و با آمادگی کامل در انتخابات شرکت کند. از سوی دیگر حضور هم‌زمان آقای جهانگیری و آقای هاشمی طبا در انتخابات که هر دو دارای مشی اصلاح طلبی هستند می‌تواند فضا را برای آقای روحانی در رقابت با سه گزینه اصولگرای دیگر تلطیف کند و آقای روحانی را در این زمینه یاری برساند.

دیدگاه شما درباره حضور آقای جهانگیری در کنار آقای روحانی در انتخابات چیست؟

بنده نمی‌توانم به صورت قطعی عنوان کنم که آقای جهانگیری تا پایان انتخابات در کنار آقای روحانی باقی خواهند ماند و به نظر می‌رسد که ایشان در یک مقطع به سود آقای روحانی کناره گیری خواهند کرد.با این وجود حضور آقای جهانگیری در مناظرات انتخاباتی می‌تواند به آقای روحانی کمک کند تا رقبای ایشان عرصه را بر آقای روحانی تنگ نکنند. از سوی دیگر آقای جهانگیری می‌تواند دستاوردهای دولت را برای مردم تشریح و تبیین کند و درباره نابسامانی‌های دولت گذشته به مردم گزارش بدهد. نکته دیگر اینکه جریان اعتدالگرای کشور باید تمامی جوانب انتخابات ریاست‌جمهوری را در نظر بگیرند و برای اتفاقات غیرمنتظره در فضای انتخابات برنامه ریزی لازم را انجام بدهند. در نتیجه حضور آقای جهانگیری در انتخابات با عقلانیت و تدبیر همراه بوده است. این امکان وجود دارد که در مناظرات انتخاباتی شش تا هفت کاندیدا از جریان مقابل حضور داشته باشند و همه این افراد نیز انتقادات جدی به دولت آقای روحانی وارد کنند. در نتیجه حضور آقای جهانگیری در مناظرات انتخاباتی می‌تواند کمک بسیار موثری به پیشبرد اهداف جریان اعتدالگرای کشور کند. به نظر من هر سه کاندیدای پوششی در نهایت به سود گزینه‌های اصلی کنار خواهند رفت. این سخن به این معناست که آقای جهانگیری به سود آقای روحانی و آقای قالیباف به سودآقای رئیسی از انتخابات کناره گیری خواهند کرد.

دلیل حضور آقای قالیباف در انتخابات96 به رغم دوبار شکست در انتخابات گذشته چه بوده است؟هدف وی از این حضور چیست و این اقدام چه پیامدهایی برای ایشان به همراه خواهد داشت؟

آقای قالیباف یک چهره نظامی بودند که به مرور زمان به یک چهره سیاسی تبدیل شدند. با این وجود ایشان در انتخابات 96 برای بار سوم در انتخابات ثبت نام کردند و قصد دارند دوباره شانس خود را امتحان کنند. این در حالی است که مساله تعیین کننده برای ایشان در انتخابات پیش رو بیش از رقابت با آقای روحانی شرایط ایشان با آقای رئیسی است که آیا در نهایت آقای قالیباف به سود آقای رئیسی از انتخابات کناره‌گیری می‌کند یا اینکه این آقای رئیسی است که به سود آقای قالیباف کناره‌گیری خواهد کرد. شاید مهم‌ترین تصمیم اصولگرایان در انتخابات96 همین مساله باشد. این درحالی است که اگر این دو کاندیدای جدی اصولگرایان هر دو تا پایان انتخابات در انتخابات حضور داشته باشند شکست هر دو و اصولگرایان و پیروزی آقای روحانی قطعی خواهد بود. در نتیجه کارکرد آقای قالیباف در انتخابات پیش رو با کارکرد ایشان در انتخابات گذشته تفاوت پیدا کرده است.از نظر پایگاه اجتماعی نیز در سال‌های اخیر تغییر محسوسی در پایگاه اجتماعی آقای قالیباف رخ نداده است واتفاقا به دلیل برخی مسائل موجود در شهرداری تهران پایگاه رای ایشان با تردید‌های جدی‌تری نیز نسبت به گذشته همراه شده است.

اصولگرایان با اجماع نسبی بر آقای رئیسی تلاش کردند رقابت جدی با آقای روحانی انجام بدهند. به نظر شما آقای رئیسی در انتخابات پیش رو با چه چالش‌ها و فرصت هایی روبه‌رو خواهد شد؟

به نظر من انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 در نهایت یک انتخابات دو قطبی خواهد شد که در یک طرف آقای روحانی حضور دارد و در طرف دیگر نیز آقای رئیسی حضور خواهد داشت.در چنین شرایطی نیز شانس پیروزی آقای روحانی در انتخابات به دلیل حمایت اقشار تحصیلکرده و آگاه جامعه از آقای رئیسی بیشتر خواهد بود.از سوی دیگر عملکرد چهار ساله آقای روحانی پیش روی مردم است و مردم با مقایسه عملکرد ایشان به عنوان نماینده جریان اصلاحات با عملکرد دولت احمدی نزاد به عنوان نماینده اصولگرا به این نتیجه خواهند رسید که حمایت از آقای روحانی به سود کشور است و ادامه رویکرد مدیریتی آقای روحانی می‌تواند به حل شدن مشکلات مردم کمک کند. با این وجود این نکته را باید در نظر گرفت که هرچه میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر باشد شانس آقای روحانی بیشتر خواهد بود و هر چه میزان شرکت‌کننده در انتخابات کمتر باشد آقای رئیسی از شانس بیشتری در انتخابات برخودار خواهد بود. به نظر من حضور یا عدم حضور آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری تاثیر چندانی درپایگاه رای آقای روحانی نخواهد داشت و اتفاقا پایگاه رای آقای رئیسی کاهش خواهد داشت. این در حالی است که پایگاه رای احمدی‌نژاد روزبه‌روز در حال کاهش پیدا کردن است و نمی‌تواند در انتخابات آینده از تاثیرگذاری زیادی برخوردار باشد.

چرا ابراهیم رئیسی آینده سیاسی خود را به انتخابات ریاست‌جمهوری گره زده است، در حالی که می‌توانست از مسیر دیگری آینده خود را دنبال کند؟

به نظر من آقای رئیسی با برنامه و حساب و کتاب در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کرده و بی گدار به آب نزده است. ایشان یکی از افرادی است که در طول تاریخ انقلاب اسلامی همواره در قوه قضائیه حضور داشته و یکی ازکسانی است که در مسائل قضائی دارای سابقه خوبی است. با این وجود آقای رئیسی باید این نکته را در نظر داشته باشد که اگر در اولین حضور خود در انتخابات ریاست‌جمهوری شکست بخورد به پایان عمر سیاسی خود رسیده است. مردم ایران همواره نشان داده اند هنگامی که در یک انتخابات به یک فرد رای نمی‌دهند در آینده و در انتخابات بعدی نیز به وی رای نخواهد داد.

به نظر شما رقبای انتخاباتی آقای روحانی در مناظرات پیش رو و فضای انتخاباتی بیشتر روی کدام یک از نقاط ضعف دولت مانور تبلیغاتی خواهند داد؟

بزرگ‌ترین اشتباه دولت آقای روحانی این بود که پشت پرده دولت گذشته را برای مردم بازگو نکرد و شرایط نگران کننده کشور را در زمانی که دولت را تحویل گرفت برای مردم تشریح نکرد. متاسفانه جز آقای جهانگیری، زنگنه و آخوندی که در این زمینه سخن گفتند بقیه وزرا سکوت کردند و شرایط را برای مردم بازگو نکردند. این در حالی است که آواربرداری از مخروبه دولت گذشته حداقل پنج یا شش سال طول خواهد کشید و در یک دولت چهار ساله مشخص نخواهد شد. از سوی دیگر تیم اطلاع رسانی دولت عملکرد ضعیفی از خود نشان داد. این در حالی است که تیم اقتصادی دولت آقای روحانی نیز از نظم و هارمونی قابل قبولی برخودار نبودند و همه این مسائل می‌تواند دستاویز حمله به دولت توسط رقبای انتخاباتی آقای روحانی باشد.آقای روحانی تجربه زیادی در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور دارد و فرد کم تجربه‌ای نیست.ایشان در گذشته نایب رئیس مجلس، معاون جانشین فرمانده کل قوا، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام بوده است. با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که اگر در مقابل هتاکی‌ها سکوت کند در نهایت به ضررش تمام خواهد شد. از سوی دیگر به نظر می‌رسد برخی از کاندیداها تلاش خواهند کرد انتخابات را قبیله‌ای کنند و با تاکید برقوم‌گرایی انتخابات را به دور دوم بکشانند.بدون شک اگر این اتفاق رخ بدهد کار برای آقای سخت خواهد شد و اصولگرایان به هدف خود دست پیدا خواهند کرد.

با درگذشت آیت‌ا... هاشمی،آقای روحانی مهم‌ترین حامی انتخاباتی خود را از دست داده‌اند. به نظر شما فقدان آیت‌ا... هاشمی چگونه در انتخابات پر خواهد شد؟

فقدان آیت‌ا... هاشمی به صورت محسوسی در مدیریت کشور مشهود است و این مساله مختص به انتخابات نیست. با این وجود آیت‌ا... هاشمی بزرگ‌ترین حامی آقای روحانی برای ادامه دولت خود بودند و درگذشت ایشان می‌تواند در پایگاه رای آقای روحانی تاثیرگذار باشد. به نظر من آیت‌ا... هاشمی در زمینه انتخابات حجت را با مردم تمام کرده‌اند و بارها به مردم عنوان کرده اند که اگر رویکرد مدیریتی آقای روحانی و اعتدالگرایان در کشور قطع شود کشور دوباره به دست افراطیون خواهد افتاد وافراطیون دوباره کشور را با مشکلات جدی مواجه خواهند کرد. در نتیجه آیت‌ا... هاشمی قبل از رحلتشان با حمایت از رویکرد آقای روحانی از مردم خواستند که با حمایت از آقای روحانی اجازه ندهند کشور و نظام به دست نااهلان و افراطیون بیفتد. به همین دلیل روح بزرگ آیت‌ا... هاشمی همچنان در انتخابات حضور خواهد داشت و برای مردم الهام‌بخش حمایت از گفتمان اعتدال خواهد بود.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۲ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶
۰
۰
"به اجماع تمامی نخبگان فکری و ایزاری جمهوری اسلامی ایران، قویترین مدیر اجرایی کشور، آقای قالیباف است" .
این حرف بنده نیست، در یکی از مقالات علمی آمده و در چند جا نیز آقای صادق زیبا کلام به ان اشاره کرده اند.
چند نکته لازم است درباره انتخابات ریاست جمهوری ایران و شخص اقای قالیباف بگویم.
1. اینکه گفته می شود: در جمهوری اسلامی ایران روسای جمهور 2 دوره ای هستند؛ نظامیان هیچوقت رای نمی آورند؛ هر کسی یکبار شکست بخورد دیگر نمی تواند مجددا رای بیاورد و برخی از ادعاهایی دیگر را به طور قاطع رد می کنم. علت آنکه زمانی از "تاریخ" قوانین عام را بیرون می کشند که یک دوره حدودا 200 تا 250 ساله برای یک کشور یا تحولات بین المللی به سر امده باشد. مثلا یک قانون عام بین المللی که طی بررسی های حدود 5 قرنی بدست امده این است که " بعد از جنگ های بزرگ بین المللی، نظم نوینی شکل می گیرد"؛ این مساله در تاریخ با توجه به تکرار بیش از 10 بار، به اثبات رسیده است. نمونه ان جنگ های اول و دوم جهانی هستند. بعد از این جنگ ها نظمی نوین بر دنیای سیاست بین الملل حاکم گردید...
2. در رابطه با ادعاهای فوق نیز این مساله را می توان بیان داشت که مگر عمر ج.ا. ایران چقدر هست که اینگونه قانون عام و همیشگی از آن بیرون می کشید. مگر می شود با بررسی عمر 38 ساله انقلاب گفت که چون آقای قالیباف سابقه نظامی داشته و یا شکست خورده مجددا شکست خواهد خورد. همه می دانند که در انتخابات 84 و 92 ایشان شانس اول رئیس جمهوری بودند اما بنا به تحولات مقطعی و نفوذ جریانات سیاسی با ایجاد موج های کاذب توانستند رای اول را از ایشان بگیرند.
3. در سال 84، مقرر شده بود، اقایان احمدی نژاد و لاریجانی به سود آقای قالیباف کنار بروند که متاسفانه با کارشکنی آقای احمدی نژاد به سرانجام نرسید. 4. در سال 92 اقایان ولایتی و جلیلی ـ اولی عمدا و دومی سهواً ـ باعث پیروزی روحانی و شکست آقای قالیباف شدند. از سوی دیگر با موجی که مرحوم هاشمی و اقای خاتمی بسود اقای روحانی در کم تر از 1 هفته (که بنا به ادعای مرحوم هاشمی کم تر از 3 درصد رای داشتند) ایجاد کردند، پیروزی روحانی را قطعی کرد.
5. در سال 95 طی سلسله جلسانی که با ریاست اقای نجفی در پاستور گرفته شده بود، 2 نفر به عنوان تهدید اصلی برای انتخاب مجدد آقای روحانی شناخته شدند؛ آقایان احمدی نژاد و قالیباف.
6. طبق برآورد دولتی ها و عموم نخبگان جامعه، آقای احمدی نژاد بعد از توصیه مقام معظم رهبری دیگر تصمیمی برای ورود به انتخابات نداشتند؛ از این حیث، تنها گزینه رقیب جدی روحانی ـ به زعم آن ها ـ اقای قالیباف بود.
7. در جمع بندی مشاوران اقای روحانی ـ از جمله آقای آشنا ـ تصمیماتی مبنی بر تخریب آقای قالیباف گرفته شد. اولین تخریب با کلید واژه " املاک نجومی" ـ هر چند با اهدافی چند پهلو ـ صورت گرفت. این مساله، در نهایت مشخص شد که تنها 4 منزل مسکونی بوده که ان هم بدون اطلاع آقای قالیباف، واگذار شده است.
8. بعد از املاک نجومی، خانواده آقای قالیباف ـ همسر، دختر و پسرشون ـ مورد هجمه تخریبی قرار گرفت. در این میان، از بدشانسی آقای قالیباف و یا هر عامل دیگری، مسئله غم انگیز "پلاسکو" پیش آمد. اصلاح طلبان و دولتی ها از این فرصت نهاین بهره برداری را کردند؛ آن ها آوارهای پلاسکو را بر سر آقای قالیباف ـ بدون تحقیقات کمیته حقیقت یاب و در نظر گرفتن شرایط روحی و دلنگرانی مردم ایران ـ دقیقاً بر سر آقای قالیباف، ریختند. در بررسی این رخداد حرف های زیادی هست اما به طور خلاصه طبق بررسی ساختار قوانین کشور مقصر اصلی نه شهرداری، بلکه وزارت کار و راه شهر سازی بودند.
9. پس از املاک نجومی، نوبت به " استخدامی نجومی" رسید؛ در شهرداری استخدامی هایی صورت گرفت که باز هم رسانه های زنجیره ای حامی دولت، چنان این مسئله را بزرگ نمایی کردند که مجدداً به عنوان یک متغیر تخریبی بزرگ بر علیه آقای قالیباف به حساب آمد.
10. اما شرایط فعلی انتخابات؛ به باور این حقیر، اقای قالیباف ـ با وجود این همه تخریب ها ـ هم چنان شانس پیروزی در این انتخابات را دارند. البته اگر اقای احمدی نژاد تایید می شدند، ایشان شاید در همان دور اول و یا نهایتاً در دور دوم، رئیس جمهور می شدند. به هر حال تصمیم شورای محترم نگهبان بر همه ما حجیت قانونی و شرعی دارد. از نظر بنده، تصمیم شورای نگهبان ـ که درست هم بوده ـ شانس هر دو جریان سیاسی برای رقابت پایاپای را فراهم کرده است.
11. تحلیل این حقیر این است که اگر ائتلاف آقایان قالیباف ـ رئیسی، به سود آقای قالیباف تمام شود، به احتمال خیلی زیاد، آقای قالیباف رئیس جمهور دوازدهم خواهند شد؛ چرا که اولاً ارای آقای روحانی به هیچ وجه بالای 50 درصد نیست؛ دوماً برنامه محوری و جذابیت های مدیریتی آقای قالیباف( بخصوص برای اقشار متوسط و ضعیف جامعه که قریب به 90 درصد جامعه را تشکیل می دهند و توجه به آرای قابل ملاحظه وی از عقبه سنتی جریان فکری حامی ایشان)، آرای قابل ملاحظه ای به سبد رای ایشان در مقابل آقای رئیسی خواهند داد؛ سوماً هدایت آرای اقای رئیسی(بخش اعظم مذهبیون، اصولگرایان و بخش هایی از اقشار ضعیف جامعه) به سمت آقای قالیباف امکان پذیر است اما جهت دهی غالب آرای قالیباف به سمت آقای رئیسی، بسیار نامحتمل است.
12. پیشنهاد دیگر ـ در صورت رد کناره گیری آقای رئیسی ـ این است که هم آقای رئیسی و هم اقای قالیباف هر دو، در صحنه انتخابات ـ ضمن وحدت گفتمانی ـ بمانند؛ چرا که مجموع سبد رای این دو بزرگوار، به میزانی هست که بتواند انتخبات را به دور دوم بکشاند؛ این پیشنهاد ریسک بزرگی هم دارد؛ اگر آقای رئیسی به دور دوم بروند، باز هم احتمال اینکه سبد رای اقای قالیباف به سمت ایشان بروند، بسیار غیر محتمل است. حتی پیش بینی بنده این است که ارای آقای قالیباف ممکن است به سمت آقای روحانی برود.
13. بنابراین، به نظر این حقیر شرایط برای 4 ساله شدن آقای روحانی فراهم است اما تنها راه آن، اجماع بر روی شخص آقای قالیباف است.
14. جریان انقلابی، پایداری ها و ... بدانند که شرایط اقتصادی و معیشتی کشور بسیار وخیم است و در این شرایط بایستی تصمیمی عاقلانه و بدور از احساسات گرفت. آقای قالیباف می توانند در صورت اجماع پیروز این میدان شوند و کشور را از این بحران اقتصادی بیرون بکشند. هر چند ممکن است، تمامی رفتارهای اقای قالیباف مطابق امیال فکری و سیاسی ما نباشد.