تغییرات شناختی دوران بلوغ میتواند منجر به ایجاد و تداوم مشکلات گوناگونی در نوجوانان شود؛ یکی از این مشکلات نوعی تشویش وعدم پایداری روانی و به عبارتی اضطراب است. نوجوانان به دلایل گوناگونی دچار اضطراب میشوند و این در حالیست که آنان معمولاً برای کنترل اضطراب خود، به اطلاعات و ابزار مناسبی مجهز نیستند.
به گزارش ایسنا، عدم توجه کافی به دلایل بروز اضطراب و درمان آن، تأثیر منفی بر ارتباطات، سلامت هیجانی و عزت نفس نوجوان خواهد داشت.
اما برای آشنایی با مفهوم اضطراب نیاز است در ابتدا تفاوت بین فوبیا (هراس بیمارگونه)، وحشتزدگی، ترسهای ساده و اضطراب توضیح داده شود.
عدم آرامش ذهنی همراه با شک و تردید، به مدت دائمی و با شدتی نامعقولانه به یک موقعیت معین، یک فکر، یک جسم و یا یک حیوان مشخص، فوبیا یا هراسبیمارگونه و به عبارتی ترسهای مرضی نامیده میشود. در این بیماری ترس بیش از حد و فلجکننده است به طوری که ممکن است مانع از فعالیت طبیعی فرد شود. بعضی از این فویباهای رایج عبارتاند از ترس از جمع (اضطراب اجتماعی)، ترس از مکانهای عمومی و باز و ترس از مکانهای بسته، ترس از تاریکی، ترس از ارتفاع، ترس از پرواز، ترس از آسانسور، ترس از بیمار شدن، ترس از دندان پزشکی، ترس از سگ، گربه، عنکبوت و… است.
وحشتزدگی یا اختلال هراس که به پانیک آتک هم شناخته میشود، از نام یکی از خدایان یونان گرفته شده که به وجودآورنده ترسهای بیاساس و ناگهانی بود. وحشتزدگی نوعی بیماری روانی از گروه اختلالات اضطرابی است که با هجوم شدید و ناگهانی وحشت به بیمار و ترس شخص از وقوع مجدد آنها مشخص میشود. این حملات که معمولاً بیش از چند دقیقه طول نمیکشند اغلب با تلاش برای ایجاد ایمنی همراه هستند.
علائم وحشتزدگی عبارتاند از تپش قلب، عرق کردن، لرز، احساس تنگی و فشردگی در قفسه سینه و احساس از دست دادن تعادل یا گیجی است.
فکر انسان به طور طبیعی مجهز به یک مکانیسم دوراندیشی و پرهیز است. مکانیسم احساس خطر برای دوام و بقای انسان ضروری است و این احساس خطر است که موجب هراس در انسان میشود. به عبارت دیگر در فرآیند یک اتفاق ناخوشایند نخستین عکسالعمل انسان احساس خطر است و این موجب تپش قلب، افزایش فشارخون، رنگ پریدگی صورت و انقباض عضلات میشود. ضمن این فرآیند، بدن برای گریز و یا ستیز آماده میشود.
ترس واکنشی است که یک موجود زنده در مقابل یک خطر واقعی و طبیعی از خود نشان میدهد و حالتی حاکی ازعدم آرامش ذهنی و همراه با شک و تردید، مانند ترس هنگام زلزله، ترس از طوفان و ترس از رعد و برق است.
ریشه اصلی واژه انگلیسی اضطراب به معنای خفه شدن و یا به حالت خفگی افتادن است؛ اضطراب عبارت است از یک احساس ناخوشایند و مبهم هراس، وحشت، نگرانی و دلواپسی با منشأ ناشناخته که به فرد دست میدهد و شاملعدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی وی میشود.
اضطراب در مقایسه با ترس و نگرانی، واکنش در مقابل خطری است که واقعاً وجود ندارد، ولی علائم ترس بدون علت مشخصی در فرد ظاهر میشود. برای مثال، اگر شخصی در جنگلی در حال قدم زدن باشد و ناگهان خرسی به او نزدیک شود، احساس وی اضطراب نیست، بلکه ترس است، چراکه احساس خطر در برابر خطری به وجود آمده که واقعاً وجود دارد.
ترسهایی مانند ترس از قبول نشدن در امتحان، ترس از جواب رد هنگام درخواست ازدواج و ترس از جواب منفی بعد از مصاحبه را نباید با اضطراب اشتباه گرفت. وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرسزا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است، میتوانند باعث اضطراب شوند. این به این معناست که اضطراب در واقع خیالی نیست و بر اساس یک ترس درونی و یا انگیزه ناآگاه به وجود میآید. همۀ انسانها در زندگی خود گاهی دچار اضطراب میشوند ولی اضطرابهای مزمن و شدید غیرعادی هستند و مشکلساز میشوند، چراکه ترس و اضطراب بیش از سایر هیجانات موجب آسیب به تعاملات بین فردی میشود.
ترسها میتوانند سالهای سال باقی بمانند، ذهن افراد را مشوش سازند و استعدادها را سرکوب کنند. تحقیقات و بررسیها نشان میدهند که اضطراب در زنان، طبقات کمدرآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده میشود.
محققین دریافتهاند که وقتی شخصی مورد حمله اضطرابی قرار میگیرد، توجه او به تصورات و افکار تهدیدآمیز جلب میشود و این خود موجب فعال شدن دستگاههای جسمی - روانی میشود.
اضطرابِ مرضی، یک بیماری مخرب و احساس دردآوری است که به همراه جلوههای جسمانی گوناگونی ظاهر میشود که عبارتاند از رنگپریدگی، لرزش، بحران عصبی، ضربان سریع قلب، عرق کردن، احساس خفگی، درد قفسه سینه و ساق پا، خشکی دهان و تشنج اعضای داخلی.
اضطراب را میتوان یک عامل هشداردهنده برای بدن دانست، اما چه دلایلی در نوجوانان موجب اضطراب میشود؟
عوامل زیست شناختی و فیزیولوژیکی، عوامل محیطی و اجتماعی و عوامل ژنتیکی در کنار موفق نبودن نوجوانان در تنظیم هیجانات، موجب بروز اضطراب در آنان میشوند؛ در زمینه عوامل زیست شناختی و جسمانی، منظور تغییر غیرعادی میزان بعضی از هورمونهای موجود در خون در افراد مضطرب است؛ از این رو هر آنچه باعث اختلال در سیستم هورمونی شود، در بدن ایجاد اضطراب میکند.
در زمینه عوامل محیطی و ارتباطی، عوامل گوناگونی که باعث ایجاد اضطراب در افراد میشوند عبارتاند از مشکلات خانوادگی، احساس جدایی و طرد شدگی، هیجانات درونی، آزردگیهای ناشی ازعدم توان تطبیق خود با مسائل جاری، تغییرات ناگهانی و غیر منتظره همچون زلزله، بیماری، مرگ یکی از نزدیکان.
در زمینه عوامل ژنتیکی و ارثی میتوان به نقش ژنتیک به عنوان یکی دیگر از عوامل بروز اضطراب اشاره کرد چراکه احتمال وجود اضطراب در فرزندان افرادی که مضطرب هستند در مقایسه با فرزندان افرادی که مضطرب نیستند، بالاتر است. علاوه بر این انتظارات و مشکلاتی که نوجوانان در خانواده، مدرسه و یا با گروه همسالان تجربه میکنند نیز سبب اضطراب آنان میشود.
روانشناسان برای مدیریت، کنترل و غلبه بر ترس و اضطراب راهکارهایی را پیشنهاد کردهاند.
نترسیدن از اضطراب: احساس ترس و اضطراب به جهت بروز حمله اضطرابی خود موجب اضطراب میشود.
پذیرفتن ترس و اضطراب: احساس ترس و اضطراب باید به عنوان احساسی طبیعی تجربه شوند. در واقع پذیرفتن این احساسات وعدم مبارزه و مقاومت با آنها موجب کنترل بیشتر آنها میشود.
مالک ترس و اضطراب خود بودن: فرد باید اضطراب را به عنوان یکی از هیجاناتی که در درون اوست، تجربه کند و نه به عنوان «آن» چیزی که جدا و مستقل از فرد است.
پذیرش خود، همانگونه که هست: برای احترام به خود نیازی نیست که فرد کامل و بدون عیب باشد و برای اینکه فرد احساس ارزشمندی کند، لزومی ندارد که کنترل کاملی بر احساسات خود داشته باشد.
اجتناب از فاجعهسازی: این تفکر موجب تشویش و نگرانی بیشتر میشود. در این شرایط میتوان اینگونه عمل کرد:
خود را متقاعد کرد که ابداً این موقعیت فاجعه نیست.
خود را قانع کرد که این موقعیت حتی اگر فاجعه باشد، نباید باعث ناراحتی شخص شود.
علاوه بر این، توصیههایی برای کاهش اضطراب دانش آموزان وجود دارد که عبارتاند از: دادن برنامه به دانش آموز مضطرب، فعالیت ورزشی و جسمانی، پر نکردن تمام وقت دانش آموزان و اختصاص زمانی برای «بیکاری»، آموزش راهبردهای سازماندهی و برنامهریزی، به چالش کشیدن افکار منفی، الگوسازی تفکر مثبت و حل مشکل.
از سوی دیگر روانشناسان در زمینه پیشگیری و کاهش اضطراب، به اهمیت ورزش مداوم اشاره میکنند. آنان معتقدند که ورزش تأثیرات فیزیولوژیکی بر بدن دارد که این تأثیرات فیزیولوژیک فراهم کننده آرامش در افراد هستند و از این رو سبب بهبود سلامت روحی و کاهش اضطراب میشود. ورزش با تأثیر روی اتصالات عصبی در پیشگیری و درمان اضطراب نقشی اساسی دارد.