ضربه دایه های مهربان تر از مادر به محسن هاشمی
سرویس سیاسی خرداد: تعیین شهردار تهران بیش و پیش ازآنکه برای اعضای شورای شهر حیاتی و مهم باشد، گویا برای شماری از رسانه ها و علاقه مندان به آیت الله هاشمی مهم شده و برای آنان از جان و دل مایه می گذارند.
به گزارش خرداد؛ در حالیکه محسن هاشمی منتخب اول مردم تهران در شورای شهر با صراحت در چندین وهله اعلام کرده که هنوز به هیچ روی بحث انتخاب و گزینش شهردار در جلسات منتخبین شورای شهر مطرح نشده و حتی چنین بحث هایی در این برهه زمانی را انحرافی خوانده اما شماری از رسانه های علاقه مند به آیت الله هاشمی رفسنجانی در این روزها اصرار فراوانی دارندکه نام محسن هاشمی را به عنوان شهردار آینده تهران مطرح و او را یگانه گزینه در این زمینه بخوانند و در این میان طبیعی است که تیر و ترکش هایی نیز نثار و حواله دیگر چهره های اصلاح طلب و حامیان آنان کنند که احتمال گزینه بودن آنان برای شهرداری را در ذهن خود می پرورانند.
این واکنش های اختلاف برانگیز و رویکردهای غیر سازنده رسانه ای پاشنه آشیل انسجام و وحدت راهبردی اصلاح طلبان است، اصلاح طلبانی که به رغم همه دسایس و اختلاف سلیقه ها در بزنگاه، انتخابات شوراها پای لیست واحد ایستادند و مردم نیز با حمایت از این لیست شعور و آگاهی خود را به رخ همگان کشیدند، اصلاح طلبانی که در ارکان و اجزای اصلی و کنش گران مهم آن اختلافی وجود ندارد ؛ البته اگر برخی دایه ها مهربان تر از مادر بگذارند که همه چیز روی روال منطقی آن پیش رود.
بدون شک محسن هاشمی چهره ای توانمند، با سابقه، متعهد و کاربلد برای تصدی سمت شهرداری است اما از چند منظر طرح موضوع شهرداری وی به خصوص در این برهه زمانی به نظر جز خبط و خطای بزرگ، به چیز دیگری نمی ماند.
اول آنکه هنوز همانگونه که خود محسن هاشمی عنوان کرده ورود به بحث گزینش شهردار زود و بلاموضوع است و مسائل بسیار مهم تری پیش روی اصلاح طلبان و اعضای تازه راهیافته شورای شهر قرار دارد که نباید با ورود به بحث شهرداری و چالش های طبیعی آن، این انرژی در شرایط فعلی تحلیل رود و شاکله و انسجام درستی در ابتدای کار در شورای شهر منعقد نشود.
دوم- محسن هاشمی منتخب اول تهران و مورد اعتماد و اعتنای ویژه مردم بوده چرا باید این ظرفیت ویژه که می تواند شورای شهر را با توجه به تجربیات و سوابق محسن هاشمی قوام و استحکامی مرصوص دهد از شورا خارج کرده و یک کارت فوق العاده را سوزاند.
سوم- محسن هاشمی همچون پدر تیز بین و نکته سنج به خوبی می دانست و می توانست حدس بزند که نتیجه انتخابات شوراها چگونه خواهد بود و اگر قصد شهرداری داشت به عنوان بهترین گزینه ممکن ، نیازی نبود که خود به شورای شهر بیاید.
چهارم- امضای میثاق نامه، رای بی سابقه و خروج معنادار تمامی اصولگرایان از شورا، با خروج محسن هاشمی از شورا مخدوش شده و این وجه و اعتبار خوبی برای فرزند آیت الله که می تواند در سال های پیش رو گام های بلندی در صحنه سیاسی بردارد به ارمغان نمی آورد.
در نهایت و مختصر و مفید باید گفت که گویا برخی از سر خیرخواهی و یا نگاه به منافع شخصی موضوع شهرداری محسن هاشمی را آنهم بدون نظر و اطلاع هاشمی مطرح می کنند که جز ضربه به محسن هاشمی در شرایط فعلی چیزی از آن مستفاد نمی شود.
آنهم رسانه هایی که در افکار عمومی مشهور به همسویی با آیت الله بوده اند و واکنش های اینچنینی آنان جز تبعات و هزینه برای فرزند آیت الله ندارد و خوبست هر چه سریعتر به بازنگری رفتار خود بپردازند به خصوص که این روزها دور تازه ای از تعرضات به این خانواده آغاز شده و شاهد حذف یاسر هاشمی از دانشگاه آزاد نیز بوده ایم که نشان می دهد عده ای ناخشنود ازنتایج انتخابات محبوبیت و مقبولیت بیت الله در میان مردم را بر نمی تابند
به گزارش خرداد؛ در حالیکه محسن هاشمی منتخب اول مردم تهران در شورای شهر با صراحت در چندین وهله اعلام کرده که هنوز به هیچ روی بحث انتخاب و گزینش شهردار در جلسات منتخبین شورای شهر مطرح نشده و حتی چنین بحث هایی در این برهه زمانی را انحرافی خوانده اما شماری از رسانه های علاقه مند به آیت الله هاشمی رفسنجانی در این روزها اصرار فراوانی دارندکه نام محسن هاشمی را به عنوان شهردار آینده تهران مطرح و او را یگانه گزینه در این زمینه بخوانند و در این میان طبیعی است که تیر و ترکش هایی نیز نثار و حواله دیگر چهره های اصلاح طلب و حامیان آنان کنند که احتمال گزینه بودن آنان برای شهرداری را در ذهن خود می پرورانند.
این واکنش های اختلاف برانگیز و رویکردهای غیر سازنده رسانه ای پاشنه آشیل انسجام و وحدت راهبردی اصلاح طلبان است، اصلاح طلبانی که به رغم همه دسایس و اختلاف سلیقه ها در بزنگاه، انتخابات شوراها پای لیست واحد ایستادند و مردم نیز با حمایت از این لیست شعور و آگاهی خود را به رخ همگان کشیدند، اصلاح طلبانی که در ارکان و اجزای اصلی و کنش گران مهم آن اختلافی وجود ندارد ؛ البته اگر برخی دایه ها مهربان تر از مادر بگذارند که همه چیز روی روال منطقی آن پیش رود.
بدون شک محسن هاشمی چهره ای توانمند، با سابقه، متعهد و کاربلد برای تصدی سمت شهرداری است اما از چند منظر طرح موضوع شهرداری وی به خصوص در این برهه زمانی به نظر جز خبط و خطای بزرگ، به چیز دیگری نمی ماند.
اول آنکه هنوز همانگونه که خود محسن هاشمی عنوان کرده ورود به بحث گزینش شهردار زود و بلاموضوع است و مسائل بسیار مهم تری پیش روی اصلاح طلبان و اعضای تازه راهیافته شورای شهر قرار دارد که نباید با ورود به بحث شهرداری و چالش های طبیعی آن، این انرژی در شرایط فعلی تحلیل رود و شاکله و انسجام درستی در ابتدای کار در شورای شهر منعقد نشود.
دوم- محسن هاشمی منتخب اول تهران و مورد اعتماد و اعتنای ویژه مردم بوده چرا باید این ظرفیت ویژه که می تواند شورای شهر را با توجه به تجربیات و سوابق محسن هاشمی قوام و استحکامی مرصوص دهد از شورا خارج کرده و یک کارت فوق العاده را سوزاند.
سوم- محسن هاشمی همچون پدر تیز بین و نکته سنج به خوبی می دانست و می توانست حدس بزند که نتیجه انتخابات شوراها چگونه خواهد بود و اگر قصد شهرداری داشت به عنوان بهترین گزینه ممکن ، نیازی نبود که خود به شورای شهر بیاید.
چهارم- امضای میثاق نامه، رای بی سابقه و خروج معنادار تمامی اصولگرایان از شورا، با خروج محسن هاشمی از شورا مخدوش شده و این وجه و اعتبار خوبی برای فرزند آیت الله که می تواند در سال های پیش رو گام های بلندی در صحنه سیاسی بردارد به ارمغان نمی آورد.
در نهایت و مختصر و مفید باید گفت که گویا برخی از سر خیرخواهی و یا نگاه به منافع شخصی موضوع شهرداری محسن هاشمی را آنهم بدون نظر و اطلاع هاشمی مطرح می کنند که جز ضربه به محسن هاشمی در شرایط فعلی چیزی از آن مستفاد نمی شود.
آنهم رسانه هایی که در افکار عمومی مشهور به همسویی با آیت الله بوده اند و واکنش های اینچنینی آنان جز تبعات و هزینه برای فرزند آیت الله ندارد و خوبست هر چه سریعتر به بازنگری رفتار خود بپردازند به خصوص که این روزها دور تازه ای از تعرضات به این خانواده آغاز شده و شاهد حذف یاسر هاشمی از دانشگاه آزاد نیز بوده ایم که نشان می دهد عده ای ناخشنود ازنتایج انتخابات محبوبیت و مقبولیت بیت الله در میان مردم را بر نمی تابند
