سرویس بین الملل خرداد؛ محمد محمدی: ترامپ نشان داده که سیاستمدار قابل اعتمادی نیست و اگر چه آمریکایی ها شاید مجبور باشند که او را به عنوان رئیس جمهوری بپذیرند اما طبیعی است که دنیا تعهد نداده که در قالب هژمونی آمریکا در عرصه سیاست خارجی گام بردارد و به نظر می رسد با ضعف و دمدمی مزاجی ترامپ شماری از سیاستمداران در پی نقش آفرینی جدی تر در معادلات جهانی در پی خلاء ایجاد شده از پی حضور ترامپ در کاخ سفید هستند.
به گزارش خرداد؛ این روزها علاوه بر روسیه که در دو سال اخیر راه خود را از آمریکا سوا کرده و به دنبال نقش آفرینی جدی تر در معادلات جهانی است و نیز چینی که بسیار به تفوق سیاسی خود به موازات پیشرفت خیر کننده در عرصه اقتصادی امید دارد و در روزهای ابتدایی روی کارآمدن ترامپ برای اولین بار رهبر آن از آمادگی چین برای نقش آفرینی در پیشانی نظم نوین جهانی گفت!
دولت های اروپایی و غربی نیز به فکر نقش آفرینی جدی تر افتاده اند، به خصوص که بریتانیای ترزا می هم با توجه به انتخابات اخیر و درگیری های خروج از برگزیت، امکان نقش آفرینی موثر را ندارد.
امانوئل مکرون رئیس جمهوری جوان و تازه آمده به کاخ الیزه البته شانس خود را می آزماید اما جلوتر از او سیاستمداری ایستاده که لقب روزهای دور مارگارت تاچر برای او زیبنده است؛ بانوی آهنین این روزها و سال های برلین به نظر می رسد که می خواهد جدی تر به نقش آفرینی در عرصه معادلات جهانی فکر کند.
هر چند وزیر امورخارجه آن پس از دیدار با همتایان سعودی و قطری برای پایان دهی به چالش خاورمیانه ای گفت که آلمان قصد ندارد در نقش یک میانجی اصلی ایفای نقش کند اما روند دیدارها و اظهارات مقامات آلمانی نشانگر چیز دیگری است.
خروج ترامپ از توافق پاریس به مثابه زنگ خطر جدی برای سران دول های راقیه بود و آنان را به فکر واداشت که دیگر نمی توانند به آمریکا به چشم برادر بزرگتر نگاه کرده و پای اقدامات آن بایستند
حال با وقوع بحران در خاورمیانه و میان کشورهای عربی در حیطه نفوذ سنتی ایالات متحده و عاجز بودن ترامپ از حل و فصل معقولانه این چالش و اظهارات دمدمی مزاجانه و بچه گانه وی که حتی بدون هماهنگی با اعضای کابینه اش به انجام رسیده و ساعتی بعد از اظهارات مداراجویانه و بینابینی تیلرسون او به یکباره حملات تندو گزنده ای را متوجه قطر کرده و در قامت یک طرف منازعه ظاهر شد، بیش از پیش نشان داده که ترامپ به هیچ روی قابل اعتماد نبوده و قدرت مدیریت بحران ها را ندارد، اینجاست که افرادی چون آنگلا مرکل به میدان آمده و می خواهند دنیا را از ورود به بحران های بیهوده و آسیب زا بدور کنند.
مرکلی که می داند و می فهمد که 35 درصد گاز جهان از قطر می آید و هر بحرانی در این شیخ نشین پر ثروت می تواند تبعات خارجی داشته باشد در حالیکه ترامپ حتی به فکر آن هم نیست که بزرگترین پایگاه نظامی جهان را خارج از مرزهایش در قطر دارد ( البته یکی از رسانه های آمریکایی به نقل از یک منبع آگاه؛ مدعی شده بود که ترامپ حتی نمی دانسته آمریکا در قطر پایگاه نظامی دارد)
صدر اعظم آلمان در سفری که به مکزیک داشته از قطر و ترکیه خواسته است که در بحران قطر بهمیدانآمده و در راستای حل و فصل بحران عمل کنند، در حالیکه ساعتی قبل از آن ترامپ قطر را آماج حملات کلامی خود کرده بود.
حال به نظر می رسد که دنیا با حضور ترامپ شاهد تغییر و تحولات بزرگی در عرصه سیاست خارجی باشد و آن نقش کانونی آمریکا دیگر حتی توسط شرکای راهبردی و قدیمی هم جدی گرفته نشودو در این وانفسا هر کشوری به دنبال استحکام جایگاه خود است و طبیعی است که مرکل در این میان پتانسیل های خوب و کارت های بازی قابل قبولی برای نقش آفرینی داشته باشد، قطعا و حتما ایران و ترکیه نیز می توانند در این بازی های منطقه ای نقش آفرین باشند و البته ایران باید حواسش باشد که در مقابل عربستان شرکایی چون قطر و ترکیه که دلایل متعددی برای به هم پیوستگی دارند در راستای منافع خود بازی می کنند و ...