سازمان بازرسي کل کشور در گزارش 93 صفحهاي خود در مورد شرکت بهرهبرداري متروي تهران نسبت به جذب 4200 نفر نيروي مازاد در سالهاي 91 و 92 اعلام تخلف کرده است.
خرداد:تاکنون فقط رسانهها و برخي از اعضاي شوراي شهر تهران بودند که نسبت به وجود فساد در شرکت بهرهبرداري متروي تهران اعتراض ميکردند؛ نمونهاش جنجالي که رحمتالله حافظي در صحن علني شوراي شهر بهراه انداخت و تا مرز درگيري با مهدي چمران، رئيس شوراي شهر هم پيش رفت. او ماجرايي را زنده کرد که از سال 92 پايش به رسانهها باز شده بود؛ يعني استخدامهاي بيرويه و خارج از ضابطه در متروي تهران.
به گزارش خرداد، وقایع اتفاقیه نوشت: او در جلسهاي گفت: «سازمان بازرسي کل کشور در گزارش 93 صفحهاي خود در مورد شرکت بهرهبرداري متروي تهران نسبت به جذب 4200 نفر نيروي مازاد در سالهاي 91 و 92 اعلام تخلف کرده است. پرسنلي که تعداد آنها 82 درصد افزايش داشته و ميزان حقوق و اضافهکاري آنها از حدود چهار ميليارد تومان در سال 90 به حدود 15 ميليارد تومان در سال 92 رسيده؛ يعني معادل 275 درصد افزايش يافته است. چنانچه سرانه حقوق اين پرسنل اين شرکت بين 9 تا 11 ميليون تومان است. 400 نفر از پرسنل جذبشده اين شرکت بالاي 40 سال دارند که مدرک تحصيلي 50 درصد اين افراد زير ديپلم بوده. همچنين 30 درصد نيز زير پنجم ابتدايي يا بيسواد هستند اما نکته مهم ديگر اينکه 300 نفر از نيروهاي شرکت بهرهبرداري مترو، منتسب به افراد خاص هستند که در گزارش سازمان بازرسي کل کشور با ذکر نام از آنها ياد شده است.»
بعد از اين حرفها، شخص شهردار تهران و مسئولان اين نهاد در مقام پاسخگويي برآمدند و گفتند چون شهرداري در حال گسترش خطوط و ايستگاههاي مترو بوده و اين کار را ضربتي دنبال ميکرده، نياز به اضافهکردن پرسنل داشته است. قاليباف جايي در حرفهايش گفت: «تهمتهايي مثل همين استخدامهاي بيرويه و آوردن افراد کمسواد در شرکت بهرهبرداري، ظلم به کارکنان متخصص مترو است و آنها اين ظلم را تحمل نميکنند.» اما تجمع ديروز کارکنان شرکت بهرهبرداري متروي تهران نشان داد که آنها از ظلمي که خود مسئولان شهرداري و مترو به آنها ميکنند به جان آمدهاند و آنچه نميتوانند تحمل کنند، ضايعشدن حقوقشان بهواسطه همين استخدامهايي است که هم اعضاي شوراي شهر نسبت به آنها اعتراض کرده بودند و هم سازمان بازرسي کشور آن را تأييد کرده بود.
يکي از معترضاني که ديروز، ساعت 11 صبح، مقابل شرکت بهرهبرداري مترو ايستاده بود، خودش را يکي از راهبران قديمي قطار در مجموعه مترو معرفي ميکند و ميگويد: «جانمان به لبمان رسيده است. از وقتي آقاي هاشميرفسنجاني از متروي تهران رفت بدبختيهاي ما شروع شد. انگار ما دستگاهي هستيم در خدمت شهرداري تا از ما براي افتتاح دائمي خطوط مترو استفاده کند و پزش را بدهد درحاليکه ما زير چرخهاي اين توسعه و پيشرفت که شهرداري به آن افتخار ميکند، له شدهايم. مجبوريم ساعتها اضافهکاري کنيم و کارانهاش را هم با تعويق بسيار زياد دريافت کنيم. ما هم جزء شهروندان هستيم و به بهانه رفاه حال مردم و راحتشدن حملونقلشان نبايد از ما سوءاستفاده بشود.»
هيچکدام از کساني که در گفتوگو با «وقايعاتفاقيه» از مشکلاتشان در متروي تهران ميگويند، نميخواهند اسمشان آورده شود. يکي از آنها ميگويد: «چه در زمان آقاي قليها و چه بعد از آن، هر روز تعداد زيادي پرسنل به مترو اضافه شده است. چند هزار دختر جوان، بدون داشتن تخصص و صرفا بهدليل آشنايي خانوادهشان با فلان مسئول به بخش اداري اضافه شدهاند. قبلا يک واحد در اختيار دو نفر بود و آنها کارشان را خوب انجام ميدهند الان در همان واحد، 10 نفر مشغول کار هستند اما حقوق و مزاياي درست دريافت نميکنند؛ البته نورچشميها حقوقهاي خوب ميگيرند. خبر داريم که خيلي از آنها درحاليکه چهار سال است استخدام شدهاند و مسئوليت بهخصوصی هم ندارند بين پنج تا هفت ميليون تومان حقوق ميگيرند درحاليکه حقوقهاي ما دچار مشکل شده است.»
يکي ديگر، از مشکلاتي مانند نبود بيمه تکميلي ميگويد و اضافه ميکند: «مدتهاست که حق بيمه تکميلي از حقوق ما کم ميشود اما وقتي مراجعه ميکنيم، ميبينيم اين پول به شرکت بيمهگذار پرداخت نشده و ما نميتوانيم از مزاياي بيمه تکميلي استفاده کنيم درحاليکه پولش را دادهايم. شايد باور نکنيد اما برخي مواقع در مورد تمديد دفترچه بيمه پايه هم مشکل داريم چون بعضي از ما ماهها بيمه پايهمان هم رد نشده است. شايد کسي باور نکند که در شرکت مترو اين اتفاقها ميافتد. به هر کس درباره مشکلاتمان ميگوييم ميشنويم که وضع شما بايد خوب باشد. همه مردم درباره حقوقها و استخدامهاي آنچناني در مترو شنيدهاند اما نميدانند که اينها فقط شامل نورچشميهاست.»
معترض ديگري از سختگيري در استخدام افراد معمولي حرف ميزند و آن را با استخدامهاي فلهاي و بدون ضابطه مقايسه ميکند. او ميگويد: «پسر برادرم تمام مراحل استخدام در مترو را بهعنوان راهبر طي کرد. او با وجود اينکه مهندس راهآهن بود اما به همان راهبري هم راضي بود اما او را با وجود داشتن تمام شرايط فقط با اين بهانه که در چند مهره کمرش مشکلي وجود دارد استخدام نکردند درحاليکه ما ميبينيم عدهاي را چطور بدون گذراندن از هفتخوان رستم استخدام کردند و حتي با وجود اينکه چند ماه اول کارآموزي ميکردند حقوق کامل به آنها داده ميشد. اينها دل آدم را ميسوزاند.»
گويا يکي از مشکلات اصلي اعتراضکنندهها مسئله وام مسکن است که شرکت آن را به عهده گرفته بوده است. زني به نام مريم که نام خانوادگياش را نميگويد از همين موضوع بهشدت ناراحت است و ميگويد: «قرار بود به ما وام مسکن تعلق بگيرد اما به چند نفر بيشتر وام داده نشد آن هم درحاليکه آنها هيچ مزيتي نسبت به ما نداشتند؛ بعد هم شرکت بدون اينکه دليل درستي بياورد و با قلدري تمام اعلام کرد که قرارداد پرداخت وام مسکن فسخ شده است. درحاليکه حق نداشتند اين قرارداد را يکطرفه منحل کنند ضمن اينکه ما سپردههايي براي گرفتن وام مسکن داده بوديم که اين پولها هم بلوکه شدند و معلوم نيست کي به ما برگردانده شوند. مگر ما چقدر حقوق ميگيريم که شرکت، بخشي از آن را به اين بهانه پيش خودش نگهدارد؟»
يکي از راهبرها هم حرفهاي اخير شهردار تهران برآشفتهاش کرده است. او ميگويد: «شهردار تهران گفته استخدامها تهمت است و اين حرفها به کارکنان مترو بر ميخورد. بله، به ما برميخورد چون ما جزء اين استخداميها نيستيم و از هزار مرحله گذشتهايم تا به اينحا رسيدهايم اما به آنهايي که فلهاي آمدند برنميخورد. آقاي قاليباف ميگويد راهبرها همگي متخصص هستند. بله، تا زماني بودند اما همين حالا افرادي با نداشتن حتي ديپلم در حال آموزشديدن يا مشغول راهبري هستند که اين آينده مترو و جان مردم را به خطر مياندازد.»
او استخدامهاي فلهاي در مترو را نتيجه فاميلبازي ميداند ميگويد: «در دورهاي که آقاي قليها، مسئول شرکت بهرهبرداري بودند، خيليها با يک نامه و امضا به مجموعه مترو اضافه شدند و ماهها بدون اينکه کار خاصي انجام بدهند، حقوق ميگرفتند. خيلي از آنها آشنايان و اعضاي هيأت يکي از مداحان معروف بودند و با داشتن امضايي از او توانستند وارد مترو شوند و حقوقهاي آنچناني بگيرند. سؤال ما اين است که چرا کسي بر اين وضعيت نظارت نميکند؟ اينهمه اعضاي شوراي شهر اعتراض ميکنند، سازمان بازرسي حکم ميدهد اما کسي کاري نميکند؛ يعني واقعا زورتان به مترو نميرسد؟»