خرداد: کنفرانس بینالمللی مقابله با گرد و غبار تهران، در حالی برگزار شد كه ايران با سدهاي بسياري در خارج كشور مانند ايليسو، سلما، آتاتورك، كجكي و كمالخان و در داخل كشور نيز با صدها سد ديگر محاصره شده است. سدهايي كه بلاي جان ايرانيان شدهاند و هر روز شهرهاي بيشتري در گرد و غبار ناشي از عواقب سدسازي دفن ميشوند.
ايليسوي تركيه
گزارش خرداد، روزنامه قانون نوشت: بهايليسو، سدي است كه مخالفان بسياري در جهان دارد. يكي از مخالفان آن، مردم ايران هستند. درصورت آبگيري اين سد، حقآبه هورالعظيم از دجله و فرات قطع ميشود؛ آن زمان تنها خوزستان با ريزگردها دست و پنجه نرم نميكند بلكه تمامي شهرهاي ايران، درگير بحران ريزگرد ميشوند. سد ايليسو توسط مستشاران فني از كشورهاي آلمان، اتريش و سوييس، طراحي و تا يك مقطعي نيز توسط آنها درحال ساخت بود. گنجايش اين سد، بيش از 10 ميليارد مترمكعب است، يعني درحدود سه برابر بيشتر از كرخه بهعنوان بزرگترين سد ايران است. ايليسو در منطقه كردنشين «حسنكي» جانمايي و درحال ساخت است. آنجا يك منطقه باستاني ارزشمند بههمراه ثبت يونسكو است.
احزاب سبز در كشورهاي آلمان، اتريش و سوييس نسبت به ساخت سد ايليسو اعتراضهاي گستردهاي انجام دادهاند. اعتراض احزاب سبز اين كشورها به پروژه ايليسو، موجب شد تا دولتهاي آلمان، اتريش و سوييس از اين پروژه خارج شوند. اما باوجود خارج شدن اين كشورها از پروژه ايليسو، تركيه همچنان قصد اجراي اين پروژه را دارد و سد ايليسو تاكنون متوقف نشده است. طبق برنامهريزيها اين پروژه تا سه سال ديگر به اتمام ميرسد. كارشناسان محيط زيست، بارها نسبت به پيامدهاي احداث و آبگيري اين سد به دولت تركيه هشدار دادهاند اما دولت تركيه بدون توجه به اين هشدارها باسرعت بيشتري اين پروژه را ادامه ميدهد.
سفیر ترکیه در كنفرانس مقابله با گردو غبار تهران در پاسخ به اعتراض دولت ايران و ديگر كشورهاي همسايه نسبت به سدايليسو گفت:« ترکیه از حق حاکمیتش بر سرچشمههای دجله و فرات و سدسازی بر آنها نمیگذرد و منابعي همچون آب را با ديگر كشورها به اشتراك نميگذارد».
دولت ايران از تركيه به لاهه شكايت كند
اين استدلال دولت تركيه با اعتراض و واكنشهاي بسياري همراه بود. محمد درويش با اشاره به پویش مردمی نجات میانرودان گفت:« بيش از 120 هزار ایرانی، نامهاي را درخصوص توقف ساخت سد ايليسو امضا كردهاند. با اين نامه، دولت ايران ميتواند از دولت تركيه به دادگاه لاهه شكايت كند. چنین استدلالهايي موجب ناامني و بحران در منطقه ميشود».
سد سلماي افغانستان
پروژه مخرب ديگري كه در سايه سكوت و بيتفاوتي مسئولان درحال اجراست، سد «سلما» روي هریرود افغانستان است. اين سد با اعتباري بيش از 200 ميليون دلار با همکاری هندی در بالادست هریر ود در حال ساخت است.
اما چرا احداث چنين سدي براي ايران مخرب است؟ بخش بزرگي از آب ايران در شرق كشور بهويژه خراسانرضوي از هريرود تامين ميشود. در صورت بهرهبرداری از این سد، ۷۳ درصد حقابه ايران از اين رودخانه كاهش مييابد و شاهد بحران آبي در منطقه شرق كشور كه درحال حاضر با خشكسالي دست و پنجه نرم ميكند، خواهيم بود. علاوهبر ايران ، دولت تركمنستان نيز با اجراي اين پروژه بهشدت مخالف است.
سدسازي افغانستان، داستان تازهاي براي ايرانيان نيست. اما نقطه مشترك تمام پروژههاي سدسازي افغانستان، منفعل بودن دولت ايران درقبال اينگونه اقدام دولت افغانستان است.
سدهاي افغانستان، متهم اصلي خشك شدن و نابودي هامون و درنتيجه مهاجرت هزاران سيستاني از زادگاهشان بهدليل خشكسالي است.
افغانستان، دو پروژه سد کجکی و کمالخان را روي رودخانه هیرمند احداث كرد. با اين سدها، حقآبه هامون ايران از رودخانه هيرمند قطع شد و هامون خشكيد.
تمامي اين پروژههاي سدسازي درحالي اجرا ميشود كه افغانستان و ایران در سال ۱۹۵۰، کمیسیونی مشترک برای مدیریت منابع آبی مشترک تاسیس کردند و در سال ۱۹۷۳، توافق شد که ایران، میزان مشخصی آب دریافت کند. اما پس از اين سدسازيها، دولت افغانستان نسبت به تعهدات خود در قبال حقآبه ايران بيتفاوت شد و اين مساله تا جايي پيش رفت كه «شجاع الدین ضیایی»، معاون وزارتخانه انرژی و آب افغانستان گفته است:«هماکنون کابل، دلیلی برای انجام مذاکرات آب با ایران نمیبیند».
امان از سدسازيهاي داخلي
داستان آب، مقدسترین عنصر طبیعی در سرزمين چشمهها و قناتها كه اين روزها دل هر ايراني را به درد ميآورد،تنها به سدسازي همسايههايش ختم نميشود بلكه ايرانيها نيز بدتر از همسايهها بر خود روا دانستهاند. اما چه شده است ايرانياني كه آب را آنچنان مقدس ميدانستند كه میهن خويش را «آب و خاک» میناميدند، اين روزها اينچنين بهجان اندك منابع آبي باقيمانده خود افتادهاند.
نتيجه مديريت منابع آبي كشور درچند دهه اخير، خشكي صدها تالاب، رودخانه و چندين درياچه است. يكي از اين درياچهها ، اروميه است.
اروميه، بزرگترين درياچه خاورميانه و يكي از بزرگترين درياچههاي نمك در جهان است كه خشك ميشود. از سال 2005 تاكنون بيش از 65 درصد مساحت درياچه اروميه از دست رفته است. حال سطحي از كوهنمك نمايان شده و ديگر در زير آب نيست. اين درياچه در سال 1971 از كنوانسيون رامسر، بهعنوان يك درياچه مهم و بينالمللي اعلام شده است و در سال 1976 اعلام شد كه يونسكو آن را تحت حمايت ذخيره بيوسفر قرار داده است. درياچه و زمينهاي اطراف آن، منبع مهم غذايي و همچنين پرندههاي مهاجري است كه از ميگو تغذيه ميكنند. به غير از پلانگتونها، ميگوها تنها جانداراني هستند كه در اين آب ميتوانند زندگي كنند.درياچه اروميه، آخرين ايستگاه جابهجايي آب است؛ بهگونهاي كه آب در آن ميماند و از آن بيرون نميرود. دلايل پايين رفتن درياچه، خشكسالي، انتقال بيرويه و آبرساني كشاورزي بيش از حد بوده است.
نبرد آب در ايران
نبود مديريت اصولي در منابع آبي كشور تا جايي پيش رفته كه یکپارچگی هویت ملی ایرانیان را نشانه رفته است. بهگفته كارشناسان اين حوزه، بهزودي شاهد جنگ آب در ايران خواهيم بود. درحال حاضر بهدليل همين پروژههاي انتقال آب، بسياري از هموطنان كشورمان بهجان يكديگر افتادهاند. كشاورزان شرق اصفهان با بلدوزر به جان لوله انتقال آب از اين استان به استان يزد افتاده و آن را شكستهاند. مردم چهارمحالوبختياري نيز، بهدليل پروژههاي انتقال آب بيشماري كه از استانها به اصفهان اجرا شده با اصفهانيها به مشكل برخوردهاند و به همین ترتیب، لرها، قمیها، اصفهانیها، کاشانیها، یزدیها، کرمانیها، سیستانیها و ترکمنها به مشکل خوردهاند.
آب ديروز و امروز
آب در ايران باستان، جايگاه ويژهاي داشته تا جاييكه آب نيز يك الهه داشته است؛ الههاي بهنام آناهيتا. بهباور ایرانیانباستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمهها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. اما امروز آب، بيارزشترين عنصر طبيعت در نزد ايرانيان بهشمار ميرود؛ چراكه آنها بدون هيچ دغدغه و نگراني اين مايه حيات را هدر ميدهند و به عواقب آن فكر نميكنند.
كدام دولت، مسئول خشكي اروميه است؟
دولت ايران به دولت تركيه درخصوص پروژههاي سدسازي همچون آتاتورك و ايليسو، اعتراضهاي فراواني داشته است اما نكته قابل توجه پاسخ دولت تركيه به اين اعتراضها بوده است. آنها به مسئولان ايراني گفتهاند كدام دولت، مسئول خشك شدن اروميه، بختگان، گاوخوني و صدها تالاب و رودخانه ديگر در ايران است؟ در ميان حراج آب در ايران، حال چه انتظاري از كشورهاي همسايه براي به اشتراك گذاردن منابع آبيشان با ايران ميرود.