سرویس سیاسی خرداد- رضا رئیسی: شاید این روزها مهم ترین سئوال بدنه اصلاح طلبی در بطن و متن جامعه این باشد که اصلاح طلبان یا بهتر بگوییم بدنه کنش گر عام این جریان سیاسی و خواست و مطالبات آنان در کجای اتمسفر سیاسی کشور قرار دارد؟ اصلاح طلبانی که با حمایت وثیق و بی شائبه و دلیرانه بدنه اجتماعی در تمامی انتخابات های 4 سال گذشته موفق و کامروا شده و بر مصادر و مناصب مختلف تکیه زده اند اما خروجی و برونداد آنان با انتظارات و توقعات و مطالبات و البته وعده ها فرسنگ ها فاصله دارد و بدین واسطه نوعی سرخوردگی محض را به بدنه اجتماعی تزریق کرده اند، روندی که اگر فکر عاجلی برای آن نشود می تواند ضربات مهلک و غیر قابل جبرانی به سیر صعودی اردوگاه تحول خواهی وارد آورده و بازگشت به عقب تاریخی در انتخابات های آتی رقم بزند.
به گزارش خرداد؛اصلاح طلبان پیروز انتخابات های اخیر بوده و حمایت مردمی را داشته و شاکله دولت و مجلس را به حد وسع و امکان در مسیر شعارهای اعلامی ترسیم و تنظیم کرده اند اما به هنگامی که سخن از تحقق مطالبات و برآوردن انتظارات و عمل به شعارها رسیده همه چیز رنگ باخته است. در واقع تلاش صد در صدی و تحقق حداکثری در وهله اولیه انجام پذیرفته اما خروجی بسیار با آنچه انتظار می رفته فاصله دارد و این نکته در هر ساختار و سیستمی در بازه زمانی بلند مدت به معنا و مفهوم ایجاد یاس، خمودی و انفعال و وادادگی خواهد بود و می بایست فکر عاجل و فوری برای آن تدبیر شود.
اصلاح طلبان هر چند که پیروز میدان رقابت با رقبا بوده اند در اردوگاه خودی برنامه محور و گفتمان نگر و چارچوبمند پیش نرفته اند و پیروزی آنان تک عاملی بوده است. همه آسیب های فعلی نیز به همین نکته باز می گردد، استفاده وثیق و بی محابا از یک تک اهرم با عنوان اعتبار و شانیت سرمایه اجتماعی لیدر این جریان سیاسی هر چند توانسته گُرده رقیب را به خاک بمالد اما نتوانسته سازه درون گفتمانی اردوگاه اصلاحات را قواممند و چارچوب مدار کرده و آن را قوی و توانمند سازد.
همه ایرادات هم به همینجا باز می گردد، کسانی بر مصادر امور قرار گرفته اند که یا نمی خواهند و منافع و مطامع آنان با رویکردهای اصلاح طلبی همخوانی ندارد یا نمی توانند که گفتمان اصلاح طلبی را در ساخت قدرت سیاسی بسط و تعمیم دهند و از طرف دیگر ساز و کاری برای بده و بستان مطالبه گرانه میان آنان و بدنه اجتماعی وجود خارجی ندارد.
اینگونه می شود که در فضای مجازی و یا در نظر سنجی های سایت ها و شبکه های اجتماعی آنچه که مطالبه عمومی در مورد رای اعتماد به وزرای کابینه است با آنچه که در نهایت از مجلس برون می آید، تفاوت ملموس و محسوسی دارد.
اینجاست که زنگ خطر به صدا درآمده و این نکته را گوشزد می کند که همان مولفه پیش برنده و تک اهرمی نیز با این شرایط و وضعیت دچار خدشه و آسیب شده و به تام و تمام این سرمایه نیز از بین رفته و دیگر هیچ عنصر پیش برنده ای در رقابت های آتی به کار نخواهد آمد.
وزیر ارشاد در جلسه رای اعتماد به وزرای کابینه در بخشی از اظهارات خود گفت: « دوران مدیریت پشت درهای بسته گذشته است» حرف و سخنی که به طریق اولی بر روابط اجتماعی و بده و بستان های ساختارهای رسمی و غیر رسمی حکمفرماست، در جامعه و فضایی که هر فرد انبوهی از ابزارهای ارتباطی و توانایی های ارتباطی را در اختیار داشته و حرف و سخن هیچ طیف و دسته ای بر زمین نمی ماند و همگان امکان ابراز نظر و مطالبه گری دارند، نمی توان یکسویه سخن گفت، انتظار رفتارورزی مریدی و مرادی داشت و از پاسخگویی ابا و حذر کرد.
در نهایت باید گفت؛ اصلاح طلبان در شرایط فعلی می بایست فکر عاجل و فوری برای پاسخگویی به مطالبات و دغدغه ها و نگرانی های بدنه حامی خود اندیشه کرده و اگر تکیه زنندگان کنونی بر صندلی قدرت یا دغدغه این نکته را نداشته و یا توانایی برای پاسخ دهی به مطالبات ندارند، بدنه میانی و نخبگان سیاسی و اجتماعی این جریان حساب رویکرد و نگرش خود را با آنان مشخص و به کف هرم اندیشه و دغدغه های آنان را به هر طریق ممکن پاسخ گفته و ساز و کاری برای آن بیاندیشند که اگر اینگونه نشود، مشخص نیست در آینده اردوگاه اصلاحات و جبهه تحول خواهی به چه جایگاهی رهنمون خواهند شد.