خرداد: آیت الله محسن غرویان معتقد است که رویکردهای رئیس جمهوری پس از انتخابات به معنای تغییر گفتمان و عدول از مواضع و مطالبات نیست. در ادامه متن کامل گفت و گوی وی با آرمان امروز را در ادامه می خوانید.
رئیسجمهور پیش از انتخابات و پس از آن بر حقوق مردم و رسیدگی به مطالبات آنها تاکید داشته است. به نظر شما این مطالبات بیشتر در چه حوزههایی تعریف میشود؟
معتقدم در حال حاضر مهمترین مطالبات مردم در حوزه مسائل اقتصادی است و همانطور که مقام معظم رهبری نیز فرمودند، باید وضعیت اشتغال جوانان و وضعیت رفاه و زندگی مادی مردم در اولویت کارهای دولت قرار بگیرد. از سوی دیگر مسائل جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی باید در دستور کار قرار گیرد. مساله ازدواج جوانان نیز از مسائل مهم دیگری است که در جامعه وجود دارد، در این راستا بالارفتن سن جوانان مشکلات اخلاقی و فرهنگی زیادی در جامعه به دنبال دارد که باید در اولویت عملکردی دولت قرار گیرد. البته مساله سیاست خارجی نیز بسیار مهم است چون اقتصاد کشور ما وابسته به دیپلماسی و سیاست بینالمللی است. بدین جهت دولت باید این حوزه را نیز بهطور مشخص مد نظر قرار دهد.
برخی معتقدند رئیسجمهور در دولت یازدهم به سیاست خارجی پرداخت و توجه لازم را به مسائل سیاست داخلی، مطالبات اجتماعی و فرهنگی نکرد. به نظر شما دولت دوازدهم باید در این راستا چگونه عملکردی داشته باشد؟
فشارهای برخی گروههای دلواپس به دولت زیاد شده و مجالی نگذاشتهاند که دولت بتواند مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را برآورده کند. اکنون نیز مساله برجام و نحوه برخورد دولت جدید آمریکا با این توافق بینالمللی در حال بحرانی شدن است. بدین جهت تمام هم و غم دولت این است که با حل این مساله و پس از برداشتن تحریمها گشایشهایی در مسائل اقتصادی ایجاد شود. البته دولتدرصدد است که با فراهمسازی زمینههای داخلی بیشتر به مسائل فرهنگی، گروهها و احزاب سیاسی و اجتماعی بپردازد. در این راستا باید دولت بیشتر حمایت شود و مطبوعات، رسانهها و شخضیتهای فرهیخته بیشتر دولت را حمایت کنند تا دولت با پشتوانه محکمتری بتواند این مسائل را تغییر دهد.
بسیاری مطرح میکنند که مواضع آقای دکتر روحانی نسبت به پیش از انتخابات دچار تغییر شده که در چرایی این دیدگاه مسائل مربوط به چینش کابینه یا انتخاب استانداران را مطرح میکنند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
بله، بنده هم این موضوع را شنیدهام ودر برخی محافل نیز این مساله را از من میپرسند، اما به نظر من آقای روحانی میخواهد آرامشی در کشور حاکم باشد تا بتواند بدون هیاهو و سروصدا مسائل را پیگیری کند. زمانی که فضای جامعه ملتهب باشد و سرو صدا و واکنشها افزون گردد، نمیتوان مسائل را پیش برد. از این رو رئیسجمهور باید این آرامش نسبی را برقرار کند تا بعد به مسائل اولویتدار بپردازد. به هر صورت آقای روحانی اهداف و آرمانهایی را مطرح کرد که فکر نمیکنم از آنها عدول کند، اما بالاخره ملاحظاتی دارد که باید در فضای آرامتری این اهداف را تعقیب کند.
برخی مطرح میکنند که اصلاحطلبان و اصولگرایان در راستای وحدت ملی و کمک به دولت ائتلاف کنند و به یکدیگر نزدیک شوند. لزوم این ائتلاف را با توجه به شرایط موجود در کشور تا چه حد میدانید؟
شکی نیست که ما با تفرقه نمیتوانیم جلو برویم، تفرقه تضعیفکننده و اتحاد و ائتلاف تقویتکننده است. بنابراین گروهای همسو، اصلاحطلبان و اعتدالیون باید به سمت ائتلاف، گفتوگو، مشارکت و مشورت حرکت کنند. آقای دکتر عارف اخیرا سخنانی مطرح کردند که ما در انتخابات آینده ائتلاف نمیکنیم، به نظر من این خوب نیست و نباید زمزمه تفرقه و جدایی مطرح شود. معتقدم راه برای ائتلاف و گفتوگو در هیچزمانی بسته نیست و باید زمینههای این گفتوگوها همچنان باز باشد.
شما در جایی گفته بودید که اصلاحطلبان و حامیان دولت باید رأی 24میلیونی خود را به 35میلیون برسانند. به نظر شما این مهم با چه سازوکاری امکانپذیر است؟
مقصود من از مطرح کردن این مساله این است که به هر صورت امروزه با روشنگری، توضیح و با استفاده از رسانهها میتوان تودههای مردم را آگاه کرد. من فکر میکنم سیر مسائل سیاسی، اجتماعی ایران در جهت آرمان، اندیشهها و عقاید آقای روحانی پیش میرود. بدین صورت که رأی مردم در مجلس خبرگان، شورای شهر، مجلس و ریاستجمهوری نشان میدهد که مردم ما آگاه شده و میدانند که آقای دکتر روحانی آینده خوبی را برای ملت ایران در نظر دارد و برنامهریزیهای دولت در جهت رشد و توسعه در جهت منافع ملی است. البته گروههای رقیب و مخالف تصویرسازیهای غلطی انجام میدهند و در پوشش دین، مفاهیم دینی و استفاده از روشهای پوپولیستی در برخی موارد مردم را فریب میدهند. از اینرو جریانهای همسوی دولت میتوانند این روشنگریها را ادامه دهند. خود من در میان مردم هستم و افراد زیادی به بنده و سایر علما مراجعه میکنند و میگویند که ما سخنان شما را قبول داریم، اما جرات نمیکنیم این حرفها را بیان کنیم. این نشان میدهد که مردم در زیر پوست شهر روشن میشوند و به سمت اندیشههای اصلاحی، رشد و پیشرفت تمایل پیدا میکنند. این کار باید ادامه پیدا کند و نخبگان، رجال سیاسی و رسانهها همین روند را ادامه دهند. به نظر من در انتخابات آینده رأی به این افکار و اندیشهها بیشتر خواهد شد.
هر اندازه اصلاحطلبان پایگاه مردمی خود را یافته و به اجماع و اتحاد رسیدهاند، در مقابل تشتت و تفرقه اصولگرایان را دربر گرفته است. به نظر شما جریان اصولگرا برای اینکه بتواند پایگاه اجتماعی خود را بین مردم تقویت کند و به اجماع درونی برسد، چگونه باید عمل کند؟
پشتوانه اصلی هر نظام، حزب و گروه سیاسی، مردم و افکار عمومی هستند. به هر حال تمام احزاب و گروهها تلاش میکنند تا افکار عمومی را به خود متوجه و متمایل کنند. البته برخی از اصوگرایان از زمانه بسیار عقب هستند. آنها نه تنها آینده را نمیبینند بلکه در گذشته ماندهاند. برخی از اصولگرایان قدرت پیشبینی بهتری دارند. این جریان شخصیتهای بزرگی مانند مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام ناطق نوری داشته و دارند که اصولگرایان اینها را از دست داده و میدهند که این بهخاطر تفکر ارتجاعی و نگاه به گذشته است. ما باید نگاهمان به آینده باشد و بتوانیم 20 سال دیگر ایران را در اندیشههای سیاسی و نگاه فرهنگی خودمان ببینیم. اصولگرایان اگر بخواهند از ملت عقب نیفتند، از جهان امروز عقب نیفتند و سیاستها و اندیشههای آنها بر اساس مقتضیات زمان باشد باید این آینده نگری را بیشتر کنند و حول محور شخصیتهایی که واقعا نگاه روشنی به آینده دارند، جمع شوند. به نظر من تنها راه حل اصولگرایان بازگشت به اعتدال و آیندهنگریهای روشن نسبت به مسائل جهانی است.
مباحث زیادی در مورد محوریت برخی گروهها در اصولگرایان مطرح میشود. در این راستا جایگاه جامعتین را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا هنوز هم میتوان آنها را محور جریان اصولگرایی دانست؟
اخیرا آقای دکتر محمدجواد لاریجانی گفتند پیرمردهای اصولگرایان باید جای خود را به جوانترها بدهند. مفهوم و پیام این سخن این است که جامعه مدرسین و جامعه روحانیت دور شخصیتهایی جمع شده و افکار و اندیشههایی را محور قرار دهند که رو به آینده داشتهباشد و آینده را ببینند. از این رو باید نسل جوان و روحانیونی که با مسائل روز و آینده جهان امروز در عرصه علم، تکنولوژی، فلسفه و کلام آشنا هستند صحنه گردان جامعتین و اصولگرایان شوند. من معتقدم جامعه مدرسین و جامعه روحانیت باید نوعی خانه تکانی کنند و نگاههای جدیدی را به عرصه مسائل سیاسی اجتماعی مطرح کنند و الا از روند مردمی مسائل سیاسی اجتماعی عقب خواهند ماند. کما اینکه در چندین انتخابات مشاهده کردیم که مردم چندان توجهی به آنها نکردند. از سوی دیگر شیخوخیت نیز خاصیت خود را از دست داده و مردم احساس میکنند که این شیوخ جناحهای مذهبی و سیاسی حرف نسل امروز را درست متوجه نمیشوند و مطالبات آنها را درست دریافت نمیکنند. این مشکل باید علاج شود و راه حلی برای این گروهها و احزاب سیاسی مذهبی مثل جامعه مدرسین و جامعه روحانیت پیدا شود.
در روزهای گذشته سومین اجلاسیه رسمی دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری برگزار و در آن مطالبی مطرح شد که غیرقابل پیشبینی بهنظر میرسید. مطالبی از قبیل تخلف دولت در انتخابات و یا تیر زهرآگین بودن برجام. به نظر شما مطرح کردن چنین مسائلی از جایگاه مجلس خبرگان که باید منادی وحدت باشد صحیح است؟
بنده خودم اظهاراتی که در باب این مسائل صورت گرفت را شنیدم و بدین جهت سوالاتی نیز برایم مطرح شد و نگرانیهایی پیدا کردم، چون مجلس خبرگان باید حامی مردم و رأی اکثریت باشد. اکثریت مردم اکنون حامی این دولت و آقای دکتر روحانی هستند. مطرح کردن چنین سخنانی از سوی مجلس خبرگان که باید جایگاه پدری برای هر 3 قوه کشور را داشته باشد، عجیب است. انتقاد کردن خوب است اما اگر انتقاد یک سویه و یک طرفه باشد، اگر در کنار انتقاداتی که مطرح میشود، کلمهای از دستاوردهای دولت گفته نشود، انتقاد بیاثر خواهد بود و چه بسا در مواردی حمل بر هجمه به دولت هم بشود. به هر صورت این دولت مراحل قانونی خود را طی کرده، از شورای نگهبان عبور کرده، رأی مردم را اخذ کرده، رهبر انقلاب ریاستجمهوری را تنفیذ کرده و بعد هم مراسم تحلیف در حضور نمایندگان مجلس و مهمانهایی از سراسر جهان برگزار شده، از این رو مطرح کردن چنین موضوعاتی آن هم در زمانی که رئیسجمهور برای شرکت و سخنرانی به مجمع عمومی سازمان ملل رفته، بسیار عجیب به نظر میرسد. از طرف دیگر در شرایطی که رئیسجمهور آمریکا بابت برجام به کشورهای 1+5 و ایران فشار میآورد و تهدید به بهم زدن برجام میکند، جالب نخواهد بود که مجلس خبرگان هم با طرح برخی مسائل دولت را تحت فشار قرار دهد، چون این مسائل مورد پذیرش مردم نیست.
رئیسجمهور مسائلی را در انتخابات مطرح کرد که موجب شد مردم به سوی او گرایش پیدا کنند، اما آن سخنان در چینش کابینه ظهور و بروز پیدا نکرد و در انتصاب استانداران نیز دیده نمیشود. به نظر شما دولت اگر بخواهد حمایت اصلاحطلبان را داشته باشد باید چگونه عمل کند؟
آقای روحانی در بسیاری از مسائل و تصمیمگیریهای خود ملاحظاتی دارند، اما انتظارات کسانی که به او رأی دادهاند بیش از اینهاست. رئیسجمهور باید به پشتوانه رأی ملت اندیشههای متعالیتر و اصلاحطلبانه خود را پیاده کند و بداند که مردم حامی او هستند. من در جلسه افطاری که در حضور رئیسجمهور در ماه رمضان سخنرانی کردم خطاب به آقای روحانی گفتم، مردمی که به شما رأی دادهاند، توقعات و مطالباتی از شما دارند. از این جهت باید ارتباط شما با مردم دائما برقرار باشد که البته منظور ارتباط فکری و اندیشهای است. در این راستا حتی برنامهای نیز ارائه کردم که رئیسجمهور هر شش ماه در همه شهرها و استانها جلساتی را برگزار کند که اندیشههای اصلاحطلبانه و اعتدالی او تبیین شود. در آن جلسه گفتم که رئیسجمهور از سخنرانهای همسو با خود استفاده کند و نسل جوان و دانشجو را جذب و جمع کند، زیرا باید فکر اعتدال و اصلاحطلبی زنده بماند که این زنده ماندن در گرو همین مسائل است. به هر صورت توقع از آقای روحانی بیش از این است که در چینش استانداران از افراد دانشمند، کارآمد، باتجربه و در عین حال دارای اندیشههای اعتدالی و اصلاحطلبانه بیشتر استفاده کنند. باید از زنان در استانداریها، فرمانداریها و مراکز تصمیمگیری استفاده شود، چون اندیشه و فکر باید در عمل در کشور پیاده شود. بدین جهت اگر این کارها صورت نگیرد موجب یاس و دلسردی جامعه خواهد شد.
آقای روحانی مکررا به استفاده از ظرفیت بالای زنان و جوانان در مدیریتهای دولتی اشاره کرده و در مجلس نیز اشاره کرد که میخواستم 3 وزیر زن انتخاب کنم، اما نشد. به نظر شما موانع پیش روی دولت برای تحقق کامل مطالبات مردم چیست؟
اینکه رئیسجمهور در صحبتهای خود گفت که میخواستم اما نشد، امری مبهم است. آقای روحانی باید توضیح دهد که چرا نشد و موانع کجا بود. من در جای دیگری گفتم که رئیسجمهور میتواند از اندیشههای فقهی، دینی و مذهبی فضلای جوان حوزه و روشنفکران دینی و مجتهدانی که اندیشههای جدیدی دارند و مبانی فقهی و علمی محکمی را میتوانند ارائه کنند، استفاده کنند. بدین جهت حس میکنم برخی از موانعی که آقای روحانی مطرح میکند موانع فکری، مبنایی و فقهی است. من معتقدم این مسائل قابل حل است و رئیسجمهور باید با افکار و مبانی متناسب با مقتضیات زمان اندیشهها و تصمیمهای خود را پیش ببرد. این مسائل حلشدنی است و امیدواریم با پشت گرمی بیشتری از ناحیه علما، مراجع، اندیشمندان حوزه و دانشگاه دولت بتواند برنامههای خود را پیش ببرد.
ابهامات زیادی در عملکرد 4ساله گذشته شهرداری تهران وجود دارد، با توجه به مسائل و مشکلاتی که شورای شهر و شهرداری با آن روبهروست به نظر شما آقای نجفی چگونه میتواند شهرداری و شهر تهران را از شرایط موجود به وضع مطلوب برساند؟
قبل از انتخاب شهردار توسط شورای شهر من جملهای از آقای نجفی خواندم که خوشم آمد. او گفته بود، اگر من شهردار تهران شوم تصمیم ندارم که از صندلی شهرداری به عنوان سکوی پرش به ریاستجمهوری آینده استفاده کنم. معنای این مساله این است که آقای نجفی قصد دارد به عنوان شهردار به مردم تهران خدمت کند و صرفا هم و غم خود را به خدمت مردم، زیبا سازی شهر تهران، بالابردن زندگی شهری در تهران، رفاه و آسایش مردم، حل ترافیک و سایر مسائل قرار دهد. من معتقدم فکر و ایده شهردار تهران بسیار خوب است و آقای نجفی باید فارغ از بحثهای سیاسی و حزبی و به دور از هیاهو، آنچه جزو وظایف شهردار است را محور کار قرار دهد و خیلی در فکر گروهبازی و حزب بازی نباشد. به هر حال مردم تهران از همه طیفهای سیاسی هستند و وظیفه اولیه شهردار این است که به همه مردم به نحو مساوی خدمت کند و از حرکتهای پوپولیستی کمتر استفاده کند و خدمت خالصانه ارائه کند. شهرداری باید تهران را با شهرهای بزرگ دنیا مقایسه کند و ببیند آنها چگونه بر اساس علم و تکنولوژی شهرهای خود را میسازند و رشد میدهند. اگر شهرداری با این نگاه پیش برود فکر میکنم آقای نجفی میتواند آینده بسیار موفقیت آمیزی را رقم بزند.
آینده دولت و حامیان آن را برای رسیدن به افقهای روشن در راستای منافع ملی و چگونه میبینید؟
من معتقدم که در حال حاضر راهی جز این نداریم که بر اساس دانش تجربی و علوم بشری تجربی امروز شهرها و کشور خود را بسازیم و آینده کشور را رقم بزنیم. بدین جهت باید از علم و تکنولوژی جهان استفاده کنیم و خود را در میدان رقابت با آنها قرار دهیم. باید درهای رقابت را بازکنیم تا از کشورهای خارجی به داخل کشور بیایند و کشور ما نیز با سایر کشورها و مراکز علمی رفتوآمد داشته باشد. از سوی دیگر با شعار و ذکر گفتن نمیتوان کشور را ساخت، بلکه باید کشور را با علم بسازیم. مدیریت باید بر اساس علم و دانش باشد و از فناوریهای موجود جهان بهره ببریم. اسلام، دین، قرآن و مذهب به ما میگوید که علم را در هرکجای جهان طلب کنید. از این رو باید از دانشمندان داخل استفاده و به نحوی پایاپای که حقوق ما ضایع نشود از علم روز دنیا نیز استفاده کنیم. ما دلیلی نداریم که درها و پنجرههای کشور را ببندیم، براین اساس که دیدگاه آقای روحانی نیز همینگونه است من آینده خوبی را پیشبینی میکنم و معتقدم اکثریت ملت با همین دیدگاه موافق هستند. باید تا جایی که میتوانیم روابط خود را با جهان تحکیم کنیم، داد و ستدهای علمی داشته باشیم ودر مسائل سیاسی، اقتصادی، نظامی، فکری و فلسفی سعی کنیم با جهان امروز هماهنگ شویم و در عین حال ارزشهای دینی، اخلاقی خود را نیز حفظ کنیم.