کم تر کسی می داند و به گوشش خورده که در شهرداری چه خبر بوده است، آنوقت آقای نجفی از اتاق فکر تخریب شهرداری در دوره جدید می گوید! طبیعی و بدیهی است که این تخریب ها انجام پذیرد، وقتی شهرداری از تبیین ساده اقدامات خود به عنوان مثال جلوگیری از اعطای هولوگرام که زمینه ای بدون شک فسادزاست و در دوره جدید جلوی آن گرفته شد، سخنی به میان می آورد، نمی گوید که چه میراثی را تحویل گرفته و شهرداری در چه شرایطی قرار دارد
سرویس سیاسی خرداد: امروز به نوعی اولین سخنرانی مفصل و مشروح و البته صریح محمد علی نجفی، شهردار تازه آمده تهران بر عرصه مدیریت شهری به انجام رسیده و او در بخشی از سخنان خود گفت: « شک نکنید اتاق های فکری خارج از شهرداری هستند که تلاش میکنند شهرداری موفق نباشد. شایعاتی در فضای مجازی از انتصابات منتشر میشود که بیشتر جنبه تخریب دارد و به نوعی جنگ روانی شناخته شده ای را پیش گرفتهاند.»
به گزارش خرداد؛ محمد علی نجفی به نکته مهم و کلیدی اشاره کرده و بر روی نقطه ای دست گذاشته که وجود آن کتمان شدنی نیست، حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان نیز با چنین پدیده ای در دوران ریاست جمهوری خود در دولت دوازدهم بسیار روبرو بوده و تا آنجا که تاکید کرد که دولت یازدهم مظلوم ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران است.
دولتی که از همان ابتدای کار با تخریب نظامند و حملات رسانه ای هدفمند روبرو شد و اکنون شهردار تهران نیز به چنین رویکردی اشاره و تصریح دارد اما سئوال اینجاست که چگونه می توان در برابر این خط تخریب ایستاد و در عمل تنها بیان گلایه و اعتراض کفایت می کند و از همه مهم تر خود این حضرات چه کاری برای مهار آن انجام داده و به نوعی خود تسهیل کننده پدید آمدن چنین وضعیتی نیستند؟!
حسن روحانی در مراسم افطاری با اهالی رسانه، خطاب به رسانه های منتقد تاکید کرد که آنان می بایست انصاف به خرج داده واگر نقدهای بی امان می کنند، خوبی ها را هم بگویند و در رویکرد رسانه ای خود رعایت انصاف را داشته باشند!
انتظاری که قاعدتا اخلاقی است اما نه سیاستمدارانه است و نه در واقعیت محلی از اعراب، آنانی که منتقد شرایط هستند یا منافعی دارند و موقعیت و امتیازات خود را در خطر می بینند، طبیعی و بدیهی است که دست به تخریب بزنند و در این مجال جانب انصاف نگه ندارند.
نکته آنجاست که این دولت مردان و اکنون شهردار محترم تهران است که باید فکری به حال رسانه ها و ابزار رسانه ای که اتفاقا پر تعداد و فراگیر بوده و در اختیار ایشان است، داشته باشند تا تحرکات ایذایی و خط تخریب های رسانه ای را خنثی کرده و واقعیات را آنگونه که بایسته و شایسته است در برابر افکار عمومی تنویر و مشخص و معلوم کنند.
غالب رویکردهای رسانه ای در دولت و اکنون در شهرداری تهران منفعلانه، واکنشی و بدور از هر گونه کنش هدفمند و چارچوب حرفه ای است، نکته ای که طرف مقابل در نقطه مقابل ! آن قرار دارد.
احمدی نژاد با همه نقاط ضعف و کاستی ها و روندهای معوجی که رقم زد، با بهره گیری بهینه از ابزار رسانه ای خود را دیگرگونه جلوه گر می کرد و قالیباف نیز به خوبی می توانست از امپراطوری رسانه ای شهرداری برای پیش برد کارهای خود بهره بگیرد.
یک مثال شاید همه چیز را به خوبی مشخص کند، ماجرای حقوق های نجومی و جنجال رسانه ای آن را به یاد بیاورید، چند مدیر اصلاح طلب در کنار دیگر مدیران حقوق نا متعارف اما نه غیر قانونی دریافت کرده بودند، نه اختلاسی صورت گرفته بود نه چپاول اموال عمومی رخ داده بود و از اساس این دولت هم در پدید آمدن این وضعیت نقشی نداشت و قانون مصوب دولت قبل در پدید آمدن این وضعیت نقش داشت، مضاف بر آنکه کل رقم اضافه دریافتی صورت گرفته حتی به میزان یک برداشت آنی و فوری رئیس جمهوری سابق برای دانشگاهش نبود اما چه جنجال و هیاهویی براه افتاده و این موضوع چه بازتاب و بازخوردیدر افکار عمومی داشت؟
حال شما نگاه کنید به تخلف بابک زنجانی و نقش آفرینی مستقیم چند وزیر دولت احمدی نژاد در آن،ماجرای املاک نجومی، بدهی های عجیب و غریب شهرداری و واگذاری هولوگرام تا بسیار موارد دیگر در شهرداری که اعضایی چون حافظی و شماری از اصولگرایان شورای چهارم بدان تصریح و تاکید کردند و در نهایت بازداشت دومین شخص شهرداری تهران در زمان قالیباف!
چند نفر از مردم نام عیسی شریفی را شنیده اند؟ اتفاقی که اگر در اردوگاه اصلاحات رخ داده و به عنوان مثال نه جهانگیری (که معاون اول روحانی است) که رئیس اداره دست چندم دولت انجام داده بود دربوق و کرنا شده بود، مردم ما نام عیسی شریفی به گوششان خورده یا صفدر حسینی که که مجرم و متهم به هیچ فساد مالی نبود و کارنامه و رزومه سنگین مدیریتی دارد اما بابت دریافت حقوق نامتعارف که البته قانونی بود، چه چیزهایی در ذهن خود دارند!
کم تر کسی می داند و به گوشش خورده که در شهرداری چه خبر بوده است، آنوقت آقای نجفی از اتاق فکر تخریب شهرداری در دوره جدید می گوید! طبیعی و بدیهی است که این تخریب ها انجام پذیرد، وقتی شهرداری از تبیین ساده اقدامات خود به عنوان مثال جلوگیری از اعطای هولوگرام که زمینه ای بدون شک فسادزاست و در دوره جدید جلوی آن گرفته شد، سخنی به میان می آورد، نمی گوید که چه میراثی را تحویل گرفته و شهرداری در چه شرایطی قرار دارد...
همانند دولت روحانی، قائم به شخص نجفی مگر او خود سخنی بگوید و یک بازتاب رسانه ای آنی را شاهد باشیم و بعد تمام و خلاص و پرونده در افکار عمومی به بایگانی سپرده می شود!
پاشنه آشیل دولت یعنی ضعف حوزه اطلاع رسانی گویا دامن گسترانده و به شهرداری هم نقل مکان کرده و در بر همان پاشنه می چرخد، سخن این نیست که دست به فضا سازی و تخریب رسانهای و هوچی گری برد، بلکه اگر تنهاو تنها واقعیاتدرست وروزآمد و بارویکرد رسانه ای حرفهای به مردم عرضه شود،می توان جلوی بسیاری از معضلات را گرفت کهالبته ابزار سخت افزاری آن هم در اختیار شهرداری و دولت هست اما نرم افزار آن و مدیران رسانه ای هوشمند و کاربلد...؟؟