counter create hit شیدا با 20 سال سن کارش تیغ زدن مردم بود !
۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۸
کد خبر: ۲۸۴۷۰۲

شیدا با 20 سال سن کارش تیغ زدن مردم بود !

مرد 35 ساله با چهره ای نالان ادعا می کرد که طعمه دختر 20 ساله ای شده است.
به گزارش خرداد من و همسرم مدت ها قبل از یکدیگر جدا شده بودیم. من در منزل پدرم زندگی می کردم، با وجود این، باز هم خیلی تنها بودم و بیشتر اوقات خودم را پای رایانه می گذراندم تا این که از طریق اینترنت با خانمی آشنا شدم که خودش را مجرد و دانشجو معرفی می کرد. آشنایی ما تا جایی پیش رفت که من از شرایط زندگی و مشکلاتم برای شیدا سخن می گفتم. او هم با احترام و ادب حرف هایم را می شنید و با من ابراز همدردی می کرد. در این میان، یک روز او را به شرکتم دعوت کردم تا از نزدیک محل کارم را ببیند و با آنجا آشنا شود. در آن روز من از شیدا خواستم که به عنوان همسرم در زندگی ام قرار بگیرد و مرا از تنهایی نجات دهد اما شیدا حرفم را قطع کرد و گفت: من خانواده آبرومندی دارم و نمی خواهم فعلا از این رابطه چیزی بفهمند، باید مدتی صبر کنی تا من کم کم موضوع را با خانواده ام در میان بگذارم. من هم قبول کردم تا او در فرصت مناسب ماجرای آشنایی و خواستگاری را بازگو کند. این در حالی بود که من، پدر و مادرم را از انتخاب همسر مورد علاقه ام مطلع کرده بودم.یک ماهی از آشنایی ما می گذشت که شیدا از من مبلغ دو میلیون تومان به عنوان قرض طلب کرد و مدعی شد که به خاطر برقراری رابطه اش با من، نتوانسته از واحدهای درسی اش نمره قبولی بگیرد و باید آن واحدهای درسی را دوباره انتخاب کند. من مبلغ مذکور را به حسابش واریز کردم. این شروع سوءاستفاده های شیدا بود و او هر بار به بهانه های مختلف مرا سرکیسه می کرد و مبالغ میلیونی از من می گرفت. من هم به خاطر اعتمادی که به او داشتم در طول این یک سال آشنایی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که دچار گناهی شوم و از این رابطه سوءاستفاده کنم. روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که شیدا عمل جراحی زیبایی صورتش را مطرح کرد و گفت به خاطر بزرگی بینی اش دچار افسردگی شده است و قصد دارد قبل از مراسم خواستگاری به جراح زیبایی مراجعه کند، من هم که نمی خواستم او را برنجانم، بلافاصله از پزشک جراح زیبایی وقت گرفتم و او را به مطب بردم، مبلغ هفت میلیون تومان هزینه عمل بینی او را پرداختم ولی بعد از این ماجرا بود که رفتارهای شیدا به کلی تغییر کرد، دیگر پاسخ تلفن هایم را نمی داد و به من توهین می کرد. او سر ناسازگاری گذاشته بود و مرا مردی بی عرضه می خواند. تا این که یک روز بعد از مراجعه به شرکت متوجه شدم که خانواده شیدا از من به جرم اغفال دخترشان شکایت کرده اند. به کلانتری مراجعه کردم و اینجا بود که فهمیدم اخاذی شگرد شیدا و خانواده اش است ..


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین