خرداد:بیست سال از روزی از که عقد خواهر خواندگی بین اصفهانِ ایران و فلورانسِ ایتالیا خوانده شد، گذشت و امروز در این بیست سالگی حرفهایی زده شد از آنچه میتوانست تاکنون انجام شود و نشد یا اگر هم شده به گونهای دیگر بوده است.
به گزارش خرداد به نقل از ایسنا، بیستمین سال خواهرخواندگی اصفهان و فلورانس در اتاق ایتالیایی موسسه فرهنگی رویش مهر، با سخنرانی علیرضا جعفری زند و محمد حسین ریاحی و با حضور مهدی مقدری سخنگوی شورای اسلامی شهر اصفهان جشن گرفته شد.
مجری این برنامه در ابتدا به معرفی شهر فلورانس ایتالیا و توضیح خواهرخواندگی شهرها پرداخت.
به گفته جوشش، پیشینه خواهرخواندگی کشورها به جنگ جهانی اول برمیگردد و شهرهایی از دو کشور انگلستان و فرانسه اولین بار چنین پیمانی را با یکدیگر ایجاد کردند و بعد از آن تعداد بسیاری از شهرهای اروپایی خواهرخوانده شدند و در سال 1956 آمریکا تصمیم به گسترش چنین رابطهای تا حد بین قارهای گرفته شد.
مسئول اتاق ایتالیایی موسسه رویش مهر، تشابهات تاریخی، علمی و دانشگاهی، بندری و دیگر وجوه متشابه را از دلایل قرار چنین پیوندهایی بین شهرها با هدف اتحاد و نزدیکی شهرهای متشابه، همبستگی و دوستی شهروندان و افزایش مراودات فرهنگی، هنری، علمی، اقتصادی و بحث مهم گردشگری عنوان کرد.
وی استفاده از تجارب توسعه شهری را یکی دیگر از اهداف پیوند خواهرخواندگی قلمداد کرد و در خصوص نحوه برقراری چنین پیوندی گفت: به محض تصمیمگیری در خصوص این پیوند، شهرداران دو شهر، با امضاء قراردادی، توسعه متقابل را به شهرهای خود راه میدهند.
جوشش، فرایبورگ و کوالالامپور را از دیگر خواهرخواندگان اصفهان معرفی کرد که دو خیابان اصفهان، به موجب این پیمان، چنین نام گرفتهاند.
مسئول اتاق ایتالیایی موسسه رویش مهر، پیمان خواهرخواندگی اصفهان و فلورانس ایتالیا را در حد قراردادی مکتوب و صرفاً «برروی کاغذ» توصیف کرد و ابراز امیدواری کرد که تا پس از گذر بیست سال از این پیمان، در مرحله اول، شهروندان اصفهانی با این مبحث آشنا و در گامهای بعد، با شناخت زیرساختهای موجود، طالب صورتگیری مراودات بین دو شهر شوند، تا آنجا که به دور از مداخلات سیاسی، روابط چهره به چهره و مردمی بین دو کشور آغاز شود.
«محمدحسین ریاحی»، با اشاره به پیشینه تاریخ و فرهنگ ملل، بعضی ملتها را دارای نقش عمدهای در فرهنگسازی دانست، از جمله اصفهان در ایران و ایتالیا یا روم سابق در یونان باستان، که مشابهتهای قابل توجهی در خصوص ایجاد تفکرات، تحولات و تأملات در سالهای بعد از میلاد مسیح داشتهاند.
این استاد دانشگاه، داوینچی و چهرههای مطرح دیگر جهانی برخاسته از ایتالیا را که تأثیرگذار در انقلاب فکری اروپا بودهاند، همپای دانشمندان و هنرمندانی در ایران خواند که تغییراتی مشابه را ایجاد کردهاند، همچنین طراحیها و معماریهایی که بین این دو کشور با الگوبرداری از یکدیگر به وجود آمدهاند، همچون تأثیر گنبد سلطانیه بر کشورهای خارج از مرزهای ایران، در اروپا.
وی یکی از اتفاقات مشهور ایتالیا را، اشاعه تفکر مسیحیت در جهان دانست و گفت که در این راه، اندیشمندان این کشور، از تفکرات شرقی و ایرانی نظیر ابنسینا و فارابی بهره جستهاند.
ریاحی یکی از ویژگیهای مهم ایتالیاییها را ارتباط با ادبیات فارسی دانست و در توضیح این ادعا به تحقیقات صورت گرفته در مورد حکیم بزرگ و احیاکننده زبانفارسی، ابوالقاسم فروسی اشاره کرد که منجر به نامگذاری میدانی در روم، پایتخت ایتالیا، به نام این حکیم ایرانی شده است.
نویسنده و ادیب ایرانی، توصیفات به جا مانده از نویسندگان ایتالیایی در زمان صفویان و قاجاریان را نشات گرفته از طبیعت و فضای ایران دانست و افزود: بنا براین آثار به جای مانده، اروپاییان به حفظ ارتباط با ایران در این دوران علاقهمند بودهاند.
وی در ادامه سخنانش با بیان روایاتی مستشرقین و اروپاییان را مشتاق به حفظ مراودات فرهنگی با ایران و به ویژه اصفهان دانست. از جمله این روایات، داستان حمله ساکنین جلفای اصفهان به گروهی از اروپاییان، که امام جمعه اصفهان، محمدحسین خاتونآبادی، باعث نجات گروه اروپایی میشود و بعد از این حادثه پاپیوس نهم، هدایا و مدالهایی را برای خاتونآبادی میفرستد و میرزامسکین شاعر هم، اشعاری را در این باره میسراید.
ریاحی، معماری را هم یکی دیگر از انگیزههای ارتباط اروپاییان با ایران میداند و میگوید: چیزی که در دنیای امروز میتوان به آن دست یافت، زبان فرهنگی است که حربهای بسیار ارزشمند، مؤثر و مناسبی در تفاهم، ارتباطات و پیشرفتهای جامعه بشری خواهد بود و در این خصوص بحث ایران و ایتالیا از معقولات قابل بررسی و مهم است.
علیرضا جعفری زند، سخنانش را با تمجید از هنر ایتالیا آغاز کرد و گفت: برای دعوت من به سخنرانیها، همه فکر میکنند که من به عنوان یک ایرانشناس یا باستان شناس دعوت میشوم و همه جا سرم را بالا میگیرم تا به خودم ببالم به عنوان یک ایرانی اما من سر تعظیم فرود میآورم در مقابل ایتالیا و هنر ایتالیا و اگر هنر دنیا ده قسمت باشد، حداقل شش قسمت آن مربوط به این کشور، ایتالیا است.
این باستانشناس، اصفهان را کشوری زیبا قلمداد کرد که اما این زیبایی را مدیون، میدان نقش جهان، پلها و مسجد جامع دانست و از مخاطبان خود پرسید، آیا اثری در اصفهان هست که تفکر و انگیزه هنری لازم برای خلق آثار جدید را به وجود آورد؟
وی با زبان انتقاد، جامعه ایران را در راه تلاش برای ساخت تاریخ زیبا و یکنواخت ناموفق خواند و با تشبیه اصفهان به ناخواهری خواهرخواندههایش، که مندرس و بدون رسیدگی به شکل امروزی از گذشته باقی مانده، زمینه ساخت فلورانس و اصفهان را متفاوت عنوان کرد.
جعفری زند، ناتوانی در حفظ زایندهرود، در مقابل رودخانه جاری در شهر فلورانس را یکی از مصادیق کمکاریها در رسیدگی به این ناخواهری، اصفهان دانست.
این ایرانشناس، نبود هدایتگر معمار و اندیشمندی که متناسب با نیازهای زمان، معماران و اندیشمندان دیگر را هدایت و حمایت همه جانبه کند را یکی از علل در جا ماندن هنر در این شهر مطرح کرد، این درحالی است که فلورانس شاهد خانوادههای هنرپرور بسیاری در طول دوران بوده، خانوادههایی که حتی شاید مورد هجوم فاسدان حکومتی و سلطنتی و مذهبیون افراطی قرار گرفتند، اما زمانشان را صرف ایستادگی در حفظ و تولید ابنیه تاریخی و زیباسازی شهر کردند.
وی در انتهای صحبتهایش موزهداری تخصصی ایران و فلورانس را مورد مقایسه قرار داد و در صحبتهایش با مثال مراقبت از یک تابلو تاریخی در موزهای در فلورانس که با قرار وقت قبلی و انتظار در صف متقاضیان قابل بازدید است به نوع مراقبت متفاوت از آثار تاریخی در این دو شهر اشاره کرد.