counter create hit اتحاد با عربستان باید تمام شود
۱۰ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۴۰
کد خبر: ۳۰۰۰۹۹

اتحاد با عربستان باید تمام شود

 رزماری کلانیک تحلیلگر سیاسی در نشنال اینترست نوشته است: دولت ترامپ به رغم تمام واقعیت هایی که درباره دست داشتن خانه سعود در قتل روزنامه نگار منتقد، جمال خاشقچی وجود داشت، تصمیم گرفت کنار محمد بن سلمان ایستاده و پشت ولیعهد را خالی نکند. با این حال حتی کارشناسان سیاست خارجی که به ریاض نزدیک هستند، نیز در این زمینه هشدار داده اند که آمریکا باید لزوم توازن اصول و ارزش های دموکراتیک را به عنوان «اصول مورد نیاز برای ایجاد یک همکاری و اتحاد استراتژیک میان آمریکا و عربستان » در این رابطه مد نظر قرار دهد. یکی از کسانی که این عقیده را دارد، جیمز ای بیکر، منشی سابق وزارت امور خارجه آمریکاست.

به گزارش خرداد به نقل از شفقنا، اما در این میان آن چه جیمز بیکر و همفکرانش نمی دانند این است که ارزش های استراتژیکی که از آن سخن می رانند و منظورشان باید آزادی و دموکراسی باشد، در دهه های اخیر در رابطه آمریکا و عربستان کاملا به حاشیه رانده و بی اهمیت قلمداد شده است.

در زمان جنگ سرد در روابط نزدیک آمریکا با سعودی ها آن چه برای امریکا اهمیت داشت، علایق ژئوپلتیکی این کشور بود؛ اما از سی سال پیش به این سو آن جنگ خاتمه یافته، و حالا باید پرسید در زمان حاضر هم آیا رابطه استراتژیک با عربستان سودآور است؟ از نقطه نظر امنیت نفتی – که در شراکت و اتحاد آمریکا با عربستان، با فاصله زیادی نسبت به آیتم های دیگر اهمیتی بنیانی دارد- پاسخ پرسش بالا یک نه بزرگ است.

البته نفت همیشه عامل اصلی رابطه امریکا با عربستان سعودی بوده. با این که در دیدار فوریه سال ۱۹۴۵ بین رئیس جمهور روزولت با ملک بن سعود معاهده « نفت در ازای امنیت » میان طرفین منعقد شده، اما در حقیقت این ماجرا تا سال های دهه ۱۹۷۰ اعتبار داشته و شرایط جهانی و منطقه ای امروز دیگر به سان سابق نیست و شرایطی دیگر گونه ای را در روابط دو کشور اقتضا می کند. در سال های دهه ۷۰ کمونیستی شدن حکومت های عراق و سوریه در کنار خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس از نظر آمریکا می توانست برای این کشور تهدیدی باشد و دیگر کشورهای منطقه را نیز به آغوش اتحاد جماهیر شوروی اندازد. در واقع به عقیده دولتمردان آمریکا افزایش تاثیر شوروی در مهم ترین منطقه نفتی دنیا می توانست آن کشور را بر سرنوشت نفتی دنیا مسلط کرده و دنیای آزاد را مورد مخاطره قرار دهد. شاید از این نظر که مهم ترین کشورهای نفتی منطقه چون عربستان سعودی، ایران و شیوخ حوزه خلیج فارس از نفوذ شوروی در امان ماندند، بتوان سیاست آن روزهای آمریکا را ضروری و البته موفق نامید.

در آن دهه پرآشوب رئیس جمهور ریچارد نیکسون با سیاست تجهیز دوقلوهای پر قدرت منطقه، ایران و عربستان به انواع و اقسام سلاح ها و ایجاد پیوند میان این دو کشور آن ها را از تاثیر شوروی مصون نگه داشت. در آن زمان عربستان سعودی البته برادر کوچکه این رابطه بود؛ کافی است مبلغ دوازده میلیون دلاری فروش اسلحه به این کشور را با رقم شگفت انگیز هفت میلیارد دلاری ایران قیاس کنید تا مفهوم برادر کوچک در این رابطه بهتر مشخص شود. در آن زمان وظایف منطقه ای عربستان نظامی نبود؛ و در حقیقت نگاه مهربان آمریکا به این کشور ظاهری بود؛ فقط به این دلیل که ملت های عرب منطقه به این دلیل که آمریکا فقط روی تنها کشور غیر عرب منطقه حساب باز کرده است، ناراحت و عصبانی نشوند. تنها بعد از سقوط شاه در سال ۱۹۷۹ بود که می توان گفت فروش اسلحه به عربستان آغاز شد. بعد از تهاجم سال ۱۹۹۰ صدام حسین به کویت و تهدید عربستان سعودی هم که خود آمریکا سکان منطقه را در دست گرفت و با عملیات توفان صحرا امنیت عربستان و نفت را تضمین کرد.

تمام این ها را گفتم تا به این نتیجه برسم که رابطه آمریکا با عربستان آن قدرها هم که معروف شده، دیرینه و حیاتی نبوده و تنها مدت زمان اندکی اهمیت حیاتی داشته است. در حقیقت دو تهدید – شوروی و صدام حسین – این دو کشور را به هم نزدیک کرده؛ دو تهدیدی که امروزه هیچ کدام وجود خارجی ندارند. با این که کوشیده می شود امروز نقش این دو کشور تهدید کننده را در خلیج فارس به ایران بدهند، اما همه می دانند که این کشور از توان نظامی شوروی یا دیوانگی صدام حسین بی بهره است و نمی توان گفت این کشور می تواند کل روند صدور نفت از منطقه را مختل کند. بله؛ ایران می تواند برای عربستان سعودی دردسر ساز باشد ( شاهد این مثال جنگ یمن است )، اما نمی تواند موجودیت عربستان را مورد تهدید قرار دهد. منابع سرشار مالی که از فروش نفت به دست آمده این کشور را قادر به دفاع از خود در مقابل تهدیدهای منطقه ای کرده و بنابراین می توان گفت که دیگر نیازی به حضور آمریکا برای تامین امنیت این کشور وجود ندارد.

حتی می توان پا از این هم فراتر گذاشت و گفت نه تنها حضور آمریکا برای دفاع از عربستان لازم نیست، که حتی اتحاد استراتژیک با این رژیم جنایتکار برای آمریکا هزینه ساز است. فراموش نکنیم که حمایت آمریکا از رژیم سعودی یکی از مهم ترین عوامل پا گرفتن تروریسم و به طور ویژه اسامه بن لادن بود که در نهایت هم عملیات تروریستی اش را در خاک خود آمریکا به انجام رساند. سعودی ها حتی امروز هم آمریکا را مدام به تهاجم نظامی – بی فایده – به ایران تشویق می کنند تا رقیب منطقه ای خود را از میدان به در کنند. جنگ یمن را هم نباید نادیده گرفت که سعودی ها با استفاده از سلاح های آمریکایی وحشیانه ترین عملیات را علیه شهروندان به انجام می رسانند و از این طریق تنها چیزی که عاید آمریکا می شود افزایش احساسات ضد آمریکایی در منطقه است، احساساتی که به نوزده هواپیمای ماجرای تروریستی یازده سپتامبر – که بیشترشان هم عربستانی بودند- انگیزه لازم را داد که خودشان را به برج های سازمان تجارت جهانی بکوبند.

از این مناظر، به عنوان یک واقع گرا من کاملا با عقیده بیکر موافقم که آمریکا باید از این به بعد در رابطه با عربستان اولویت را به ارزش های اخلاقی بدهد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: