counter create hit دلار واقعاً چقدر می‌ارزد؟
۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۷
کد خبر: ۳۱۲۰۷۶

دلار واقعاً چقدر می‌ارزد؟

خرداد؛ یک تحلیلگر بازار ارز می‌گوید: در اردیبهشت سال 1396 قیمت دلار باید حدود 5700 تومان می‌شد. از آنجایی که با تزریق زیاد، قیمت را در طول این سال 3700 تومان نگاه داشتند. در سال 1397 فنر قیمتی از کنترل خارج شد و قیمت دلار به‌شدت بالا رفت.

حباب قیمتی و ارزش ذاتی دو عبارتی است که آن‌ها را هنگام نوسانات قیمتی در بازار‌های مالی از زبان مسئولان و کارشناسان زیاد می‌شنویم. ارزش ذاتی به ارزش واقعی یک دارایی یا سهام یک شرکت گفته می‌شود که با بررسی ابعاد مختلف محاسبه می‌شود. در رابطه با دلار معمولاً برای محاسبه ارزش ذاتی، قیمت آن در یک سال را مبنا قرار داده و مابه‌التفاوت نرخ تورم و سود بانکی در ایران و آمریکا را در هر سال نسبت به عدد اولیه اعمال می‌کنند. البته باید بدانیم که ارزش ذاتی لزوماً مساوی با ارزش یک دارایی یا سهم در بازار نیست.

در مقابل ارزش ذاتی یا قیمت واقعی، حباب قیمتی مطرح می‌شود. حباب قیمتی زمانی شکل می‌گیرد که یک سهم یا دارایی با حجم و نرخی بیشتر از ارزش واقعی خود معامله شود. یکی از ویژگی‌های حباب، موقتی بودن آن است. اما دیده شده که در کشور ما سکه بهار آزادی در طول سال‌های اخیر تقریباً همیشه دارای حباب بوده و تنها میزان آن کم و زیاد شده است.

علی‌اصغر سمیعی زفرقندی، رئیس هیئت مؤسس کانون صرافان و تحلیلگر بازار ارز درباره نحوه تعیین قیمت واقعی دلار به ایرناپلاس می‌گوید: برای رسیدن به قیمت واقعی یا ارزش ذاتی دلار، لازم است ابتدا سال پایه‌ای برای این کار در نظر بگیریم. مثلاً اگر سال پایه را 1357 در نظر بگیریم، در این سال قیمت دلار 70 ریال بوده است. سپس باید نرخ سود بانکی و تورم ایران را که از سوی بانک مرکزی اعلام می‌شود و تفاضل آن با نرخ سود و تورم آمریکا را سنجید و آن را به‌طور منظم روی قیمت دلار اعمال کرد. این کار باید در رابطه با هر سال انجام شود تا مشخص شود قیمت واقعی دلار اکنون چقدر است.

زفرقندی اظهار می‌کند: برای نمونه اگر در یک سال نرخ سود بانکی 22 و نرخ تورم 18 درصد باشد، میانگین آن‌که 20 درصد است در نظر گرفته می‌شود. فرضاً در همین سال نرخ سود بانکی آمریکا چهار و نرخ تورم در آن کشور دو درصد است که میانگین آن سه درصد در نظر گرفته می‌شود. مابه‌التفاوت معدل نرخ‌ها در ایران و آمریکا در این سال، 17 درصد می‌شود و هیچ راهی وجود ندارد غیر از اینکه این نرخ روی قیمت دلار اضافه شود.

وی در این رابطه می‌افزاید: تنها می‌توان به‌ضرب تزریق دلار بیش از تقاضا، فنر قیمت را نگاه داشت که آن هم برای همیشه ممکن نیست. حتی اگر برای چند سال موفق به انجام این کار شویم، بعد از چند سال فنر قیمت از دستمان در می‌رود و به‌طور ناگهانی و با حالت هیجانی، قیمت دلار بالا می‌رود.

*ثبات قیمت: آری! تثبیت قیمت: خیر!

این فعال قدیمی بازار ارز می‌گوید: از آنجایی که 80 درصد تزریق در بازار ارز از سوی بانک مرکزی صورت می‌گیرد، بانک مرکزی و دولت‌ها می‌توانند برای ماه‌ها و سال‌ها قیمت‌ها را پایین نگاه دارند، همچنین هیجاناتی که در بازار ایجاد می‌کنند و گفته‌های سیاستمداران هم می‌تواند قیمت‌ها را به‌طور مصنوعی بالا نگاه دارد. وظیفه ذاتی بانک‌های مرکزی این است که از هر دو این‌ها جلوگیری کنند. یعنی نباید اجازه دهند قیمت بدون علت قابل قبول، افزایش یا کاهش زیادی را تجربه کند.

وی تأکید می‌کند: بانک مرکزی نباید اجازه دهد بازار از حالت تعادل خارج شود. بازار باید متعادل باشد، اما این حرف به‌معنای ثابت نگاه داشتن قیمت نیست.

*اکنون دلار چقدر می‌ارزد؟

زفرقندی در پاسخ به این سؤال که اکنون قیمت واقعی دلار چقدر است، می‌گوید: پایه قیمت باید مشخص باشد، هر چند ما معتقدیم که قیمت ارز در سال 1357، 70 ریال بوده، اما برخی معتقدند در همان زمان نیز با تزریق بیش از تقاضا، فنر قیمت را پایین نگه داشته بودند و قیمت واقعی 95 ریال بوده است. قیمت پایه را هر کدام از این اعداد در نظر بگیریم، محاسبه ما به‌شدت تغییر پیدا می‌کند.

وی در ادامه اظهار می‌کند: اگر فرض کنیم که 70 ریال صحیح است، طبق محاسباتی که من انجام دادم، در اردیبهشت سال 1396 قیمت دلار باید حدود 5700 تومان می‌شد. متأسفانه از آنجایی که با تزریق زیاد، قیمت را در طول این سال 3700 تومان نگاه داشتند. در سال 1397 که اخباری همچون خروج آمریکا از برجام منتشر شد، فنر قیمتی از کنترل خارج شد و قیمت دلار به‌شدت بالا رفت.

زفرقندی می‌افزاید: اگر در این سال دو هزار تومان به ازای هر دلار تخفیف داده نشده بود، در سال 1397 با توجه به نرخ سود بانکی و تورم، دلار می‌توانست 6200 تومان قیمت بخورد، اگر میزان ارزان‌فروشی دلار در سال پیش از آن را نیز مدنظر قرار دهیم، این عدد به 8200 تومان می‌رسد. از این عدد هم تمکین نشد و نرخ 4200 تومانی را برای دلار اعلام کردند. حدود 30 میلیارد دلار نیز با این نرخ توزیع شد و این مابه‌التفاوت باید روی نرخ دلار در بازار آزاد اعمال می‌شد و آن را به حدود 12 هزار تومان می‌رساند.

این تحلیلگر بازار ارز می‌گوید: البته حباب‌هایی ایجاد شد و بالاتر از این عدد هم دیده شد. هر چند در نهایت بانک مرکزی نوسانات را کنترل کرد، اما، چون نرخ نیمایی به ارزش 8000 تومان ایجاد شد، باز هم نرخ بازار آزاد بیش از 12 هزار تومان شد. نرخ فعلی می‌تواند برای امسال متعادل باشد، به‌شرط اینکه ارزان‌فروشی دلار را کنار بگذاریم و دیگر نرخ‌های 4200 تومانی و 8000 تومانی نداشته باشیم و با نرخ بازار آزاد کار کنیم. در صورت ناچار بودن به افزایش نرخ‌ها ناشی از وجود تورم، شیب تغییر نرخ‌ها باید ملایم باشد و روزانه بیش از یک تا دو درصد نباشد.

*لزوم افزایش نرخ ارز متناسب با تورم

وی یادآوری می‌کند: اگر نرخ فعلی بازار آزاد را صحیح بدانیم، به این معنی نیست که در انتهای سال نیز این نرخ صحیح باشد، زیرا تورمی داریم که با تورم آمریکا تفاوت جدی دارد. باید مابه‌التفاوت این تورم روی نرخ دلار اعمال شود و افزایش نرخ از این منظر طبیعی است.

زفرقندی با اشاره به اینکه بانک مرکزی می‌تواند با تزریق بیش از تقاضا، نرخ را در کانال‌هایی پایین‌تر نگاه دارد، تأکید می‌کند: این یک کار غیراقتصادی است که گاهی هم انجام شده است. مانند سال‌های 1382 تا 1389 یا از سال 1392 تا 1397 که این کار انجام شد.

وی اضافه می‌کند: تک‌نرخی بودن ارز که در دولت آقای خاتمی انجام شد کار صحیحی بود، منتها با توجه به نرخ تورم و سود بانکی، نگه داشتن قیمت روی یک پایه اشتباه بوده است. قیمت باید با توجه به عوامل یاد شده تعدیل می‌شد که متأسفانه این کار صورت نگرفت. سال 1392 نیز آقای سیف گفت: قیمت واقعی دلار 3200 تومان است، اما با این حال شروع به کاهش دادن این نرخ و رساندن آن به 2800 تومان کردند که این کار نیز اشتباه بود. هر چند تک‌نرخی کردن کار مبارکی است، اما تثبیت قیمت یک کار غیراقتصادی است.

زفرقندی البته یادآوری می‌کند: همیشه بهترین حالت این است که با جلوگیری از چاپ اسکناس و خلق پول، از بالا رفتن نرخ تورم و پیرو آن، نرخ سود جلوگیری شود. از یاد نبریم که اصلاح ساختار ارز در کشور الزاماً اقتصاد را اصلاح نمی‌کند و لازم است به سایر اجزای اقتصاد از جمله قیمت‌های غیرواقعی حامل‌های انرژی و مالیات‌ها هم توجه شود.

*قیمت فعلی دلار حباب دارد

فرشید یوسف‌پور، تحلیلگر بازار ارز نیز در رابطه با ارزش ذاتی دلار به ایرناپلاس می‌گوید: اقتصاددان‌ها در محاسبه ارزش ذاتی دلار با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند و هر کدام با مدل خاصی این کار را انجام می‌دهند. حباب قیمتی نیز به رفتار گذشته برمی‌گردد. اینکه مثلاً در دولت‌های قبلی رشد قیمت چقدر بوده و چه میزان از آن حباب مثبت بوده است. هنگامی که یک حالت بحرانی پیش می‌آید، قیمت‌ها دچار حباب مثبت می‌شوند و اکنون نیز مستثنی نیست و به‌احتمال زیاد، دلار حباب مثبت دارد و اگر قیمت آن افزایش یابد، حباب آن نیز بیشتر می‌شود.

وی تأکید می‌کند: البته حباب داشتن قیمت دلار به این معنا نیست که لزوماً دیگر قیمت آن رشد نکند یا حتی کاهش یابد. شاید بتوان زمان آن را پیدا کرد و گفت: تا انتهای تابستان، قیمت دلار مستعد داشتن حباب مثبت است.

یوسف‌پور با اشاره به اینکه حساب کردن قیمت واقعی دلار کار راحتی نیست، می‌گوید: فکر می‌کنم قیمت تعادلی همین نرخ‌های فعلی باشد و اگر بالاتر هم برود، باز می‌تواند به همین محدوده برگردد. حتی تا سال 1400 نیز قیمت می‌تواند در همین نرخ‌ها باقی بماند. البته ممکن است در سال 1398 بالاتر برود، زیرا شرایط سیاسی خاصی حاکم است و همچنین مشکلات اقتصادی نیز مشخص است.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: