خرداد؛ مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا که در نشست بیلدربرگ حضور یافته بود روز گذشته طی اظهار نظری اعلام کرده است که بدون هرگونه پیش شرطی آماده مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است البته اگر ایران «رفتارعادی» داشته باشد.
برخی تحلیلگران و رسانه ها این اظهار نظر وزیر خارجه آمریکا را عقب نشینی واشنگتن از شروط ۱۲ گانه ای که وی ماه ها قبل برای گفت وگو با ایران اعلام کرده بود، تعبیر کردند. با این حال از جهاتی دیگر می توان شروط ۱۲ گانه پیشین را ذیل عبارت کلی و مبهم رفتارعادی تعریف کرد.
فارغ از تفاسیر و تعابیری که درباره نقش و جایگاه وزیر خارجه آمریکا در فرایند تصمیم گیری های کاخ سفید وجود دارد، آنچه برای جمهوری اسلامی ملاک است و نیات واقعی آمریکا را نشان میدهد، لیست بلند بالای اقدامات خصمانهای است که این کشور حداقل طی یک سال اخیر علیه ملت ایران اعمال کرده است.
اردیبهشت ماه سال قبل دونالد ترامپ بعد از خلاص شدن از شر سیاستمدارانی همچون تیلرسون و مک مستر بالاخره به یکی دیگر از شعارهای تبلیغاتی خود عمل کرد و بدون توجه به تبعات پیامدهای اقدام خود از توافق هستهای ایران و پنج بعلاوه یک که به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ضمیمه شده بود، خارج شد و اعلام کرد که تمام تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه ایران را که طبق توافق هستهای لغو یا تعلیق شده بود، مجدداً اعاده خواهد کرد.
در این راستا آمریکا مرداد ماه سال گذشته با هدف کاهش چشمگیر عوائد ارزی ایران، مبادلات دلاری و ریالی، معامله بینالمللی طلا و سایر فلزات گرانب ها، تحریم صنایع خودروسازی ایران و تحریم تأمین قطعات و خرید فروش هواپیماهای مسافربری ایران را تحریم کرد. این کشور در مرحله بعد ١٣ آبان فعالیتهای صنایع نفت و گاز، کشتیرانی و خدمات بیمه ایران را تحریم کرد.
آمریکا برای اجرایی کردن این تحریمها در قالب سیاست «فشار حداکثری» کارزار بیسابقهای علیه ملت ایران به راه انداخت و علاوه بر سازوکارهایی همچون وزارت خزانه داری و گروه اقدام علیه ایران، هر کدام از سفارتخانههای خود را در سراسر جهان عملاً به ستادی علیه ایران تبدیل کرد. آمریکای ترامپ اقدامات خصمانه خود علیه ایران را بویژه در ماههای اخیر تشدید کرد. در این راستا کاخ سفید با هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران اردیبهشت ماه امسال معافیتهایی که حدود ۸ ماه قبل برای واردکنندگان عمده نفت ایران در نظر گرفته بود را لغو کرد. علاوه بر این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بدون توجه به تعبات و پیامدهای آن در لیست سازمانهای تروریستی خود قرار داد.
تحریم بخش فلزات ایران آخرین حلقه اقدامات خصمانه آمریکا برعلیه ایران بود که اردیبهشت ماه امسال علیه ایران اعمال شد. با این حال آمریکا که نتوانسته بود، همراهی جامعه جهانی در سیاستهای یکجانبه خود علیه ایران را به دست بیاورد، ماه گذشته و با لغو معافیتهای هستهای ایران جدی ترین گام خود را برای فروپاشی توافق برجام برداشت تا به زعم خود زمینه فروپاشی توافق هستهای را فراهم کرده باشد. پیش فرض لغو معافیت هستهای از سوی آمریکا این بود که ایران نتواند به غنی سازی اورانیوم خود به عنوان رکن اصلی توافق هستهای و همچنین تولید آب سنگین خود ادامه دهد. هرچند این اقدام آمریکا با واکنش قاطع جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم الزام به فروش این محصولات استراتژیک مواجه شد.
نگاهی به فرایند طی شده در سیاستهای ترامپ در قبال ایران در یک سال گذشته نشان میدهد که رئیسجمهور آمریکا در این مدت عملاً در کانالی قرار گرفته که تیم موسوم به تیم بی متشکل از – جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، ومحمد بن زائد ولیعهد امارات عربی متحده- تعریف کردهاند؛ کانالی که انتهای آن جنگ با ایران البته با هزینه آمریکاست. هرچند با افشاگریهای محمد جواد ظریف نقش و علمکرد این تیم در عرصه افکار عمومی برملا شده و اعضای آن در موضع انفعال قرار گرفتند.
طی هفتههای گذشته تلاشها و اقدامات ایذایی تیم بی در منطقه همچون بهره برداری از تبلیغاتی از ورود ناو هواپیمابر لینکلن به خلیج فارس، خارج کردن اتباع آمریکایی ازعراق و تشدید لفاظیها علیه ملت ایران منطقه را در لبه پرتگاه قرار داد، با این حال جمهوری اسلامی که در قبال سیاست فشار حداکثری راهبرد مقاومت حداکثری را در دستور کار قرار داده نه تنها مرعوب عملیات روانی تیم بی و امپراطوری رسانهای آن نشد بلکه در سالروز خروج آمریکا از برجام یکی از برگها و اهرمهای فشار خود در قالب برجام را رو کرد، اقدامی که شکست راهبرد تهدید و تحریم و فشار علیه ملت ایران را نشان داد.
نکته قابل تأمل در سیاستهای ضد ایرانی ترامپ این است که وی و همکارانش طی یک سال گذشته و به موازات فشارهای بیسابقهای که علیه ملت ایران اعمال کردهاند، هر از گاهی در مجامع عمومی از آمادگی خود برای مذاکره و گفت گو با ایران سخن میگویند. هر چند جمهوری اسلامی ایران فریب عملیات روانی آمریکا را نخورده است، با این حال افکارعمومی دنیا و کشورهایی که با حسن نیت به دنبال میانجیگری و کاهش تنش در منطقه هستند، باید اقدامات خصمانه آمریکا علیه ملت ایران در یک سال گذشته را مرور کنند و ببینند که کدام طرف عملاً با رفتارهای غیرمتعارف و هنجارشکنانه خود به افزایش تنش در منطقه دامن زده است.
حداقل در ارتباط با برجام جمهوری اسلامی ایران خویشتنداری قابل ملاحظهای در قبال بدعهدیها و کارشکنیهای آمریکا و بی عملی سایر شرکای برجام داشته است. مهلت ۶۰ روزه ایران به شرکای برجام هم در راستای حفظ این توافق بین المللی به عنوان یکی از پایههای نظام عدم اشاعه و امنیت بین المللی است هرچند این نکته هم واضح است که قرار است جمهوری اسلامی ایران به تنهایی بار یک توافق چندجانبه و بین المللی را بپردازد.
این کشورها درعین حال باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران نه مرعوب خیمه شب بازیهای تیم بی خواهد شد ونه اجازه میدهد که ترامپ با گرفتن عکس یادگاری خواستهها و اهداف خود را پیش ببرد اگر آمریکای ترامپ واقعاً به دنبال گفت وگو و مذاکره با ایران است میتواند به مسیر تعامل و گفت وگویی بازگردد که هنوز ایران و جامعه جهانی در آن مسیر حضور دارند. راهی که ترامپ در یک سال گذشته تمام تلاش خود را برای تخریب آن به کار گرفته است.