معیارهای سال ۲۰۱۹ | شاخصهای ورودی | شاخصهای خروجی |
امنیت دیجیتال | · سیاست حفظ حریم خصوصی · آگاهی شهروندان از تهدیدات دیجیتال مشارکتهای دولتی و خصوصی · سطح فناوری بهکار رفته تیمهای اختصاصی امنیت سایبری | · خطر تهدیدات و بدافزارهای محلی · درصد کامپیوترهای آلوده درصد دسترسی به اینترنت |
امنیت زیرساخت | · اجرای ایمنی حمل و نقل · ایمنی عابر پیاده برنامه مدیریت مداوم در برابر بحران و تداوم مشاغل | · مرگ در اثر بلایای طبیعی · تلفات جادهای · درصد زندگی در زاغهها · تعداد حملات به امکانات/زیرساختها · ظرفیت نهادی و دسترسی به منابع · بیمه فاجعه · توسعه آگاهانه در معرض خطر · امکانات حمل و نقل هوایی · شبکه راه · شبکه برق · شبکه ریلی آمادگی سایبری |
امنیت بهداشت | · سیاستهای زیستمحیطی · دسترسی به مراقبتهای بهداشتی · تعداد تختخواب به ازای هر ۱۰۰۰نفر · تعداد پزشکان به ازای هر یک نفر · دسترسی به مواد غذایی بیخطر و با کیفیت کیفیت خدمات درمانی | · کیفیت هوا · کیفیت آب · سالهای امید به زندگی · مرگ و میر نوزادان · میزان مرگ و میر ناشی از سرطان · تعداد حملات بیولوژیکی، شیمیایی و رادیولوژی خدمات اضطراری در شهر |
امنیت فردی | · سطح درگیری پلیس · گشتزنی مبتنی بر جامعه · دادههای جرم در دسترس در سطح خیابان · استفاده از تکنیکهای داده محور برای جرم و جنایت · اقدامات امنیتی خصوصی · دسترسی به اسلحه · خطر در خصوص ثبات سیاسی · اثربخشی سیستم دادرسی کیفری | · شیوع جرم خرد · شیوع جرم خشونتآمیز · جرم سازمان یافته · سطح فساد · میزان مصرف مواد مخدر · فرکانس حملات تروریستی · شدت حملات تروریستی · ایمنی جنسیت (قتل زنان) · درک ایمنی · تهدید به تروریسم |
حذف شهردار از ریاست ستاد مدیریت بحران شهر تهران
بوچانی در پاسخ به این سؤال که آیا از نظر او تهران شهر ایمنی است، به قانون جدید مدیریت بحران که چندی پیش توسط رئیسجمهور ابلاغ شد، اشاره میکند. او میگوید: قانون مدیریت بحران، چهارم شهریورماه توسط رئیسجمهور ابلاغ شد. آنچه برای من در این قانون محل سؤال بود، حذف شهردار تهران بهعنوان رئیس ستاد مدیریت بحران شهر تهران بود. در قانون قبلی، شهردار تهران مسئول مدیریت بحران شهر تهران بود و به همین واسطه، ساختاری به نام مدیریت بحران در شهرداری تهران شکل گرفته بود. مجموعه ستادهای مدیریت بحران تشکیل شده بود و فعالیتها بهطور جدی داشت شکل میگرفت، ولی حالا بنا به دلایل تشخیص مجلس و دولت، این موضوع مجدداً در اختیار دولت قرار گرفته است که به نظر من چالشهایی به همراه دارد.
مدیریت بحران یک مقوله محلی است
او میافزاید: من بهطور جدی باور دارم که ایمنی و مدیریت بحران یک مقوله محلی است. مثلاً در شهری مثل چابهار این موضوع اگر در اختیار مدیریت محلی باشد، شهردار آنجا و مجموعه مدیران محلی آنجا میتوانند بهواسطه شناختی که از منطقه و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی آن دارند، با تسلط بیشتری بحران را مدیریت کنند. اما وقتی این وظیفه به عهده استاندار یا فرماندار گذاشته شد که با شهر فاصله ۱۰۰ کیلومتری یا بیشتر دارند، به خاطر عدم شناخت کافی نمیتوانند مدیریت کنند. معمولاً در زمان بحران باز هم نیرویهای محلی هستند که کارآمدی و اثربخشی بیشتری دارند و دستگاههای دولتی و دستگاههای حمایتکننده نقش تسهیلگر دارند.
بوچانی ادامه میدهد: گزارش تجربه مدیریت بحران در برخی از کشورها مثل ژاپن نشان میدهد که ساکنان هر محل، منطقه، ناحیه یا حتی یک آپارتمان یا مجتمع مسکونی بیشترین اثر را میتوانند در حل مسئله بحران داشته باشند. چرا؟ چون معمولاً از ورودی و خروجیهای ساختمان، نوع سازهها، درها، پلههای فرار و سایر ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان اطلاع دارند. به همین دلیل است که من مدیریت بحران را یک مقوله کاملاً محلی میدانم. اینکه ما تصمیم گرفتهایم این موضوع را بهواسطه اینکه فکر میکنیم ساختارهای مدیریت بحران در دولت مرکزی یا در سطح ستادی میتواند مدیریت بهتری داشته باشد، بهتدریج در ساختار دولت متمرکز کنیم، چالشبرانگیز است.
رشد سختافزاری داشتیم، نرمافزاری نه
بوچانی در ادامه پاسخ به این سؤال که آیا تهران شهر امنی است یا نه، میافزاید: در سالهای اخیر، وضعیت تهران بهواسطه رعایت ضوابط، مقررات و آییننامههای مربوطه و وضعیت ایمنی ساختمانها بهتدریج بهتر شده است و در واقع ما به لحاظ سازههای مهندسی معتقدیم شرایط تابآوری تهران بیشتر شده است. اما اینکه آیا آمادگی مردم در مقابل بحران زلزله یا ... بیشتر شده است، مورد تردید است و من در این حوزه بحث جدی دارم.
به گفته او در همین زلزله دو سال پیش، ما در تهران با پدیده هجوم به پمپبنزینها در تهران مواجه شدیم. یعنی با یک پدیده اجتماعی جدیدی که مردم اساساً بهجای پناهگیری و به کمک به مدیریت بحران، خودشان به توسعه بحران کمک کردند.
بوچانی اضافه میکند: ما در رابطه با آموزش فردی و آموزشهای اجتماعی و فرهنگی کارهای اثرگذار جدی، نداشته و در این حوزه نیازمند برنامهریزی دقیق، فشرده و کوتاهمدت هستیم. امیدوارم در قانون جدید که این مسئولیت به دولت واگذار شده، آموزش شهروندی، بحث اطلاعرسانی و استفاده از اپلیکیشنها بهویژه در کلانشهرها در دستور کار قرار گیرد. من باور دارم ایمنی و مدیریت بحران، بُعد فراموش شده مدیریت شهری ایران است و همیشه در همه پروژهها و تصمیمگیریها در انتهای لیست قرار دارد. بنابراین ما در حوزه سختافزاری گامهای مثبتی برداشتیم، اما در بعد نرمافزاری و فرهنگسازی کار جدی صورت نگرفته است.