سرویس سیاسی خرداد-مرتضی سیمیاری: سطح تنش ها میان ایران و ایالات متحده آمریکا به بالاترین حد خود در چهار دهه گذشته رسیده است،در تهران مقامات سیاسی و نظامی از یک «انتقام سخت»پس از ترور ناجوانمردانه سپهبد قاسم سلیمانی خبر می دهند و هزاران کیلومتر آن سو تر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا می گوید،اگر ایران دست به اقدام جدیدی بزند 52 مرکز نظامی و فرهنگی اش را مورد حمله نظامی قرار خواهد داد؛البته مقامات نظامی ایران تهدید جدید ترامپ را توخالی دانسته و به آمریکایی ها لیست 54 مرکز نظامی آنها در خاورمیانه را نشان می دهند ،که در تیررس موشک ها قرار دارد. تا این جای کار تهدید تهران و واشنگتن بیشتر در شبکه های اجتماعی شکل واقعیت گرفته،مقامات سیاسی هر دو کشورفعلا در تصمیم گیری با حداکثر واقع بینی و مصلحت سنجی عمل نموده و سعی دارند از حداقل پنجره های باز بیشترین منافع را در جهت افزایش امنیت خود بهره برداری کنند.
قسام محبعلی مشاور ظریف و مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه به «خرداد»می گوید:احساس می کنم سطح درگیری ها تا همین میزان مجادلات بالاتر نرود؛هم ایران و هم آمریکا خوب می دانند جنگ چه ضرر های هنگفتی به آنها وارد می کند پس در ورای هر نوع شعار عقلانیتی مناسب نهفته است.
دونالد ترامپ درآخرین پیام توییتری خود می گوید علاوه بر مراکز نظامی امکان فرهنگی ایران را هم هدف قرار می دهم،بنظر شما ترامپ با انتخاب واژه های جدید مثل حمله به مراکز فرهنگی چه پیامی به تهران می دهد؟
ترامپ خوب می داند که مراکز فرهنگی ارزش نظامی خاصی ندارد و معادلات جنگی را بر هم نمی زند،او می خواهد یک پیام گمراه کننده به ایران بدهد و بیشتر نگاه روانی و جنگ روانی و تبلیغاتی را در دستور کارش قرار داده است،البته حالا جهان خوب می داند که دونالد ترامپ مرد اتفاقات عجیب است،جنگ های کلاسیک به ما می گوید هر حمله ضربتی هدفش مراکز استراتژیک و زیر ساخت ها و نظامی است،اما اگر جنگنده ها به سراغ مراکز نظامی بروند یعنی عملا جنگ ماهیت فرسایشی پیدا می کند.
شاید احتمالا منظور ترامپ این بوده که اگر به ایران حمله کنم تنها حکومت را تغییر نمی دهم بلکه فرهنگ ایران و مفهوم ایران را از بین خواهم برد؟
این هدف اصلی ویرانی طلبان است،مشاوران ترامپ با هم پیمانی با اعراب و نیز برخی گروه های معاند ضد ایرانی بدشان نمی آید چنین اتفاقی بیافتد،یعنی ایران تجزیه شود.اما تجربه لیبی و یوگسلاوی به من می گوید که اگر آمریکایی ها قصد جنگ داشته باشند سراغ مراکز حساسی نظامی و استراتژیک می روند.
اما ایران در استفاده از «انتقام سخت»شرط نگذاشته است!
شرط را تحولات میدانی مشخص می کند
تحولات میدانی به این مفهوم است که انتقام جویی تا چه حدی می تواند منافع ایران را تامین کند؛آن را محفوظ دارد و قابلیت دفاعی نیز داشته باشد،برای همین شما در بیانیه شورای عالی امنیت ملی می بینید که می گوید در زمان و شرایط مناسب پاسخ می دهیم؛نمی گوید امروز یا فردا.بلکه با یک دید عقلانی و فارغ از احساسات با شرایط پیش رو برخورد می کند.ببینید،باید جدا از احساسات به این فک کرد که آیا گرفتن انتقام باعث جلوگیری از اقدامات بعدی آمریکایی ها می شود یا خیر.من فکر می کنم هر اقدام از سوی ایران به یک جنگ تمام عیار از سوی آمریکایی ها در میدان عمل تبدیل می شود وبا اینکه خواسته ایران در اینکه به دنبال جنگ نیست،به جنگ برسد.
اتفاقا در ایران برخی تحلیل گران اعتقاد دارند که اگر یک ضربه انتقامی به آمریکایی ها بزنیم فضا برای جنگ بسته می شود
کسی که این گونه سخن می گوید؛احتمالا فضای سیاسی آمریکا را نمی شناسد،به محض اولین اقدام ایران علیه منافع آمریکا نه تنها جنگ سالاران بلکه افکار عمومی از دولت آمریکا می خواهد پاسخ مناسبی به ایران دهد ؛همین کنگره که در حال حاضر مخالف ترامپ است،به محض کشته شدن چند سرباز آمریکایی طرح حمله به ایران را به صحن می برد،آنجا حتی اگر ترامپ نخواهد،افکار عمومی دولت آمریکا را درگیر جنگ می کند.در زمانی که پهباد آمریکایی مورد اصابت موشک قرار گرفت بعد روانی شدیدی در آمریکا به وجود آمد.بنظرم بهترین راه حل پیش پای ایران و آمریکا هنوز همان شیوه قدیمی گفت و گو از کانال های مستقیم یا غیر مستقیم است.
در تهران دو کانال عربی از جانب قطرو عمان وارد شدند و پاسخ منفی گرفتند،برخی محافل سیاسی مخالف دولت نیز می گویند دیگر حرف از مذاکره نزنید؛چطوری با این جو می توان به مذاکره امید داشت
با تجربه های حکومت داری می دانند که بعد هر جنگی مذاکره است،ما بعد 8 سال جنگ تحت لوای قطعنامه 598 با عراقی ها مذاکره کردیم؛این حرف ها را من بیشتر از سر احساسات و ناراحتی از این واقعه می دانم،اتفاقا باید با دشمن مذاکره کرد و الا با دوستان که گفت و گو مفهومی ندارد.در دورانی که احساسات غلیان می کند؛رهبران هیچ گاه احساسی نمی شوند.آنها به امنیت ملی و مردم و حاکمیت مردم فکر می کنند.