counter create hit بازی مرگ و زندگی اردوغان با کارت های سوخته
۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۳۳۷۷۰۹

بازی مرگ و زندگی اردوغان با کارت های سوخته

سرویس سیاسی خرداد-امیر عابدپور: رجب طیب اردوغان در این سال های اخیر نه آن شهردار تکنوکرات و کاربلد استانبول در ابتدای هزاره است و نه نخست وزیر احیاگر اقتصاد فروپاشیده ترکیه در دهه طلایی، آقای رئیس جمهوری که به خصوص پس از ماجرای کودتا حرکت نرم اما محسوسی برای بسط و تکوین قدرت در ساحت داخلی را با جدیت پی گرفته و چند سالی می شود که برای احیای رویای ترکیه مقتدر در سده های قبل از جنگ جهانی اول اهتمام می ورزد این روزها به یک گردنه مهم و تعیین کننده رسیده و بازی مرگ و زندگی را برای تحقق رویای همیشگی آغاز کرده و تعارفات معمول را کنار گذاشته است.

به گزارش خرداد، اردوغان در پیامد توسعه اقتصادی و احیای مولفه های معیشتی در ترکیه هم محبوب شد و هم فرصت برای نگاه به بیرون و احیای جایگاه از دست رفته ترکیه در جهان اسلام را به عنوان قطب اصلی پیدا کرد.

بهار عربی مهم ترین فرصت برای اردوغان شد تا هم مدل حکمرانی عدالت و توسعه برگرفته از خوانش دموکراتیک تر از اخوان را به خلق عرب تجویز کند و هم با میدان داری در متن و بطن تحولات، رقبای منطقه ای را منکوب کند و هم منجی جهان اسلام نام بگیرد.

چند پارگی و فقدان ثبات و ترس خاندان های مرتجع حاکم بر کشوررهای عربی از اتفاقات، جملگی بهترین فرصت برای اردوغان بود که در قالب بازیگر میدانی نبض تحولات را با مدد از پول های سرسام آور سرازیری از کشورهای عربی در دست بگیرد و اذهان عمومی را از مطالبات مدنی و تحول خواهانه در کشورهای حوزه خلیج فارس به منازعات قومیتی و مذهبی در سوریه و عراق سمت و سو دهد و مضاف بر آن با پیروزی در میدان های نبرد، با حذف رقبا یک مثلث مقتدر قدرت با حضور ترکیه و سوریه و عراق بسازد.

اما میدان داری ایران در سوریه و عراق نگذاشت این پازل قدرت افزا باب میل اردوغان تکمیل شود و دخالت روسیه بازی را دیگرگونه پیش برد. اردوغان که همه چیز را از دست رفته می دید با چرخشی جالب توجه آنهم به بهانه کودتا به سمت روسیه و ایران غش کرد که باز از متن تحولات دور نماند و حداقل یک سوی بازی باشد.

البته اردوغان همزمان لیدری جریان منتقدان و معارضان سوری را هم عهده دار بود و یکی به نعل میزد و یکی به میخ تا هیچ فرصتی را برای کامیابی از دست ندهد اما جدی شدن نبرد ادلب و حرکت برای فتح آخرین قلعه معارضان سوری و خلع ید آنان این کارت اردوغان را می سوزاند و او برای نجات از این وضعیت حالا آخرین کارت های خود را رو می کند.

حمله ایذایی به مواضع نیروهای مورد حمایت ایران و روسیه بدون ورود به جنگی تمام عیار که حداقل طرف ایرانی و سوری را مجاب به عقب نشینی کند، بازی خطرناک اردوغان در این روزهاست، چرا که هر آن ممکن است این حملات پاسخی جدی به خود بگیرد و جنگ میدانی را گزیر ناپذیر کند چرا که بعید است که روسیه و ایران از خیر تصرف موقعیت استراتژیکی چون ادلب به عنوان مهم ترین پایگاه باقیمانده معارضان صرف نظر کنند.

اردوغان البته امید داشت که در منازعه با روسیه و ایران به عنوان عضو ناتو، آمریکا و اروپا پشت او بایستند و موازنه قدرت برقرار شود اما درخواست های اردوغان بی جواب ماند و آمریکا و اروپا رسما نشان دادند که تمایلی به دخالت در این منازعه ندارند و نه تطمیع و نه تهدید مهاجران نمی تواند آنان را پای کار بیاورد.

اردوغان هم شمشیر داموکلس را پایین آورد و مهاجران را به سمت مرزهای اروپا سرازیر کرد تا حداقل زهر چشمی از طرف های اروپایی بگیرد اما نکته آنجاست که او مهم ترین کارت خود را در بازی مرگ و زندگی سوزاند و فی الحال نه اروپا و آمریکا را کنار خود دارد و نه دلارهای باد آورده عربستان و قطر را و نه البته آغوش کاملا باز روسیه و ایران را.

با این اوصاف بازی اردوغان با زمان آغاز شده و به نظر نمی رسد، پروژه روبا پردازی سلطان عثمانی به برگ های آخر کابوس رسیده و علیرغم سر و صداهای این روزها خود اردوغان هم می داند که بازی چند سال اخیر را باخته و شاید با این تحرکات اخیر  هم برای باخت آبرومندانه هم دیگر فرصتی نباشد. 


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین