آنچه پایتخت 6 را جذاب و دلنشین کرده و مردم را پای کار آن آورده، زندگی معمولی ساری و جاری در این سریال است. البته معمولی نه از نوع نقی معمولی! بلکه معمولی از نوع زندگی بسیاری از ما مردمان ایرانی.
سرویس اجتماعی خرداد: ششمین قسمت از مجموعه سریال پایتخت در این نوروز خاص و کرونایی روی آنتن صدا و سیمای ملی رفته و به نظر می رسد که توانسته مخاطبان فراوانی را جذب و آنهایی که مدت هاست با تلویزیون قهر بوده اند، پای تلویزون بنشاند، حال سئوال اینجاست که مسئله این جذابیت چیست و از کجا آب می خورد، چرا مردمی که ترجیح می دادند پای برنامه های رسانه های آنور آبی بنشینند فرصت پایتخت را از دست نداده و جذب رسانه ملی شده اند و چرا تندروها دوباره صدای اعتراض بلند کرده و به انتقاد از این سریال می پردازند؟
به گزارش
خرداد، فارغ از اینکه کرونا جمع کثیر و قریب به اتفاق مردم را خانه نشین کرده و به طور طبیعی رجوع به برنامه های سرگرمی و جذاب افزایش یافته، مقبولیت و محبوبیت این روزهای پایتخت را نمی توان به این مورد خاص مرتبت دانست و یا حتی موفقیت های ادوار پیشین و قسمت های قبلی سریال را در رجوع قابل توجه به این قسمت سریال عامل تعیین کننده خواند.
به نظر نگارنده آنچه پایتخت 6 را جذاب و دلنشین کرده و مردم را پای کار آن آورده، زندگی معمولی ساری و جاری در این سریال است. البته معمولی نه از نوع نقی معمولی! بلکه معمولی از نوع زندگی بسیاری از ما مردمان ایرانی.
ما مردمی که در طول سالیان متمادی جایی و جایگاهی در روایت های رسمی و سریال های پر شمار ساخته شده در صدا و سیما نداشته ایم. مایی که گویی به رسمیت شناخته نمی شدیم اما اکنون خود یا بچه محل یا دایی و خاله مان را در قالب کاراکترهای سریال پایتخت می بینیم.
پایتخت نه سوپر استار خوش تیپ و جذاب دارد نه لوکشین آنچنانی نه خبری از جلوه های ویژه و پر زرق و برق در آن است نه فیلمنامه ای هیجانی و معمایی دارد که مخاطب را دنبال خود بکشد، پایتخت هیچ کدام از اینها را ندارد اما خانواده ای دارد از جنس بسیاری از خانواده های ایرانی با دغدغه ها و دلمشغولی های معمولی و چالش های روزمره ای که زندگی ما را احاطه کرده و دلمشغولی های ما را شکل می دهد.
اینجا خبری از خانواده اتو کشیده و پرنسیب دار رسمی با اتفاقات باسمه ای و نچسب نیست که برای ما غریبه و ناآشنا باشند، اگر هم شعاری در کار است، گل درشت و ناچسب نیست از متن و بطن یک زندگی معمولی کارکترها با هم اتفاقات را پیش می برند، نه خبری از ابر قهرمان است نه مردی ماورایی که با اتکا به الطاف خفیه به یکباره همه چیز را عوض کرده و به زندگی رنگی نو بپاچد...
اتفاقا در این سریال تعمدی خاص و ویژه در نقد این تفکر و این رویکرد توسط بازیگران روی صحنه می آید و این نکته از عوامل اصلی جذابیت این سریال شده است و البته که به طور طبیعی ناراحتی و ناخشنودی قشر تندرو و متعصب را برانگیخته و این روزها شاهد نقدهای بی ربط و واهی به این مجموعه و بازیگران آن از سوی این افراد هستیم چرا که آنان نمی توانند این معمولیت جاری و ساری در پایتخت را نقد کرده و بدان بتازند و اینگونه فرافکنی کرده و به بازیگران خرده می گیرند.
روایت پایتخت روایت آدم های معمولی با حاشیه های شاید غیر معمولی است که خارج از روایت های رسمی و متداول عرضه شده و کاراکترها در چم و خم روزمره گی های ساده به مصاف مشکلات و مسائلی می روند که اساسا تا پیش از این در تلویزیون رسمی بدان پرداخته نشده بود و این برای تندروها سنگین است که سریالی جذاب با شخصیت های پر طرفدار حرف از چیزهایی بزنند که از نگاه آنان اساسا رسمیت نداشته و همیشه و در طول چند دهه بر روی آن سر پوش گذاشته اند.
چیزهایی که ما مردم معمولی در طول روزمره زندگی بارها و بارها با آن برخورد کرده و یک در هزار واقعیات اجتماعی این روزهای ماست اما همواره گویی صدا و سیما از گفتن آن پرهیز داشته که شاید اشاعه منکر نباشد حال آنکه پاک کردن صورت مسئله هیچ گاه منجر به حل شدن مسئله نمی شود و این نکته ای است که تندروها دیر یا زود باید در همه سطوح آن را پذیرفته و بدان تن دهند به جای آنکه زیر میز بازی بزنند و آسمان و ریسمان ببافند.