با اعلام نام کیم کارداشیان به عنوان تازهترین میلیاردر جدید آمریکایی تعداد این افراد در سال جدید از عدد ۸۰۰ عبور کرد.
سرویس بین الملل خرداد _رامتین لطیفی : آمریکا امروز خانه بیش از ۸۰۰ میلیاردر و ابرسرمایهدار است. این تعداد از میلیاردها و ابرسرمایهداران در یک کشور حدود یک چهارم تعداد کل میلیاردرها و ابرسرمایهداران در جهان است. از این رو میتوان آمریکا را مهد ثروتمندان دانست، وقتی این تعداد از افراد در یک کشور به سرمایههای میلیاردی میرسند به آن معناست که در طی این مسیر تا میلیاردر شدن تعداد زیادی رقیب ضعیفتر با تمام کارمندان و کارگرانشان از بین رفتهاند و از سر راه حذف شدهاند. به همین دلیل رشد این تعداد از ابرسرمایهداران در آمریکا میتواند نمایانگر چهره خشن بازار مالی در آمریکا باشد. همچنین میتوان اینگونه برداشت کرد که این تصویری از نابرابری و بیعدالتی در آمریکاست که منجر به شدیدترین اختلاف طبقاتی در میان کشورهای جهان شده است. به همین دلیل است که امروز جوانان آمریکا بیشتر میل به سوسیالیسم و برقراری عدالت اقتصادی در جامعه دارند و امروز صدای واحد آنان شعارهایی بر ضد سرمایهداری را به گوش میرساند.
به گزارش خرداد ، بر اساس گزارشهای رسانه آمریکایی ولتایکس که هر سال بر روی این موضوع تمرکز میکند تعداد میلیاردها و ابرسرمایهداران آمریکا در انتهای سال ۲۰۱۹ به ۷۸۸ نفر رسید که این مقدار نسبت به زمان مشابه سال گذشته افزایش ۱۲ درصدی داشته است. با اعلام نام کیم کارداشیان به عنوان تازهترین میلیاردر جدید آمریکایی که یک چهره رسانهای و تلویزیونی است و در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی هم مشغول به کار تولید است تعداد این افراد در سال جدید از عدد ۸۰۰ عبور کرد. گفتنی است که اکنون این ۸۰۰ نفر روی هم رفته بیش از ۳۴۰۰ میلیارد دلار را در اختیار دارند که ۱۴ درصد نسبت به انتهای سال ۲۰۱۸ رشد داشته است.
کشوری که پس از آمریکا بیشترین تعداد میلیاردرها و ابرسرمایهداران را در خود جای داده جمهوری خلق چین است. هرچند چین با میزبانی بیش از ۴۰۰ میلیاردر و ابرسرمایهدار حدود نصف تعداد میلیاردهای آمریکا را داراست اما باید گفت میزان سرمایه ۳۴۰۰ میلیارد دلاری ابرسرمایهداران آمریکایی به تنهایی بیش از جمع میزان ثروت ابرسرمایهداران چین و ۷ کشور بعدی است.
اگر برای مقایسه رشد سرمایه ثروتمندان آمریکایی در سالهای گذشته به آمار سال ۲۰۱۶ رجوع کنیم درمییابیم که در آن زمان، آمریکا میزبان ۶۲۰ میلیاردر و ابرسرمایهدار بود که روی هم رفته ۲۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه داشتند. بررسیها نشان میدهد افزایش تعداد میلیاردرها و ابرسرمایهداران و نیز میزان ثروتشان در سه سال گذشته مرهون فعالیتهای دانش بنیان و فناورانه موفق در سیلیکون ولی بوده است.
در دهههای گذشته تنها صاحبان صنایع و معادن در رسته میلیاردرها و ابرسرمایهداران قرار میگرفتند اما در سالهای اخیر صاحبان دانش و فناوری که محصولشان را در قالب استارت آپها و محصولات نوین به بازار عرضه میکنند به لیست میلیاردرها و ابرسرمایهدارن اضافه شدند. در روزگاری که ویروس کرونا علاوه بر سلامت مردم جهان، اقتصاد را هم بیمار کرده است و اقشار ضعیف و آسیبپذیر جهان یا بیکار شدهاند و یا تحت شدیدترین فشارهای مالی قرار گرفتهاند نه تنها حال میلیاردرها خوب است بلکه در دوران کرونا هم به میزان ثروتشان افزوده شده است.
در همین دوران کوتاه چند ماههای که جهان با کرونا دست و پنجه نرم میکند، تعداد صاحبان فناوریها و استارت آپهای دانش بنیان در لیست میلیاردرهای جدید جهان ۹ درصد نسبت به پایان سال ۲۰۱۹ افزایش داشته است و این بیشترین سهمی است که صاحبان علم و دانش و محصولات دانش بنیان تا کنون از میزان تمرکز ثروت میلیاردرها و ابرسرمایهداران داشتهاند.
تمرکز این میزان از ثروت در دستان تعداد اندکی از مردم سبب شده است که امروز میلیاردرها و ابرسرمایهداران با ابزاری به نام پول و سرمایه بتوانند به بیشترین میزان نقشآفرینی در عرصه سیاست مدرن برسند. برای مثال در سال گذشته یکی از میلیاردرهای معروف آمریکایی به نام مایکل بلومبرگ که دوست قدیمی دونالد ترامپ است هوس کرد با رفیق قدیمیاش وارد رینگ رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا شود و بدون هیج دردسری و تنها با هزینه ۵۰۰ میلیون دلاری از جیبش که برای او رقمی محسوب نمیشود به عنوان یکی از نامزدهای حزب دموکرات وارد رقابتها شود.
بلومبرگ که به عنوان یک رجل سیاسی مورد پذیرش افراد پرسابقه و کارکشتهای مانند برنی سندرز و الیزابت وارن نبود در مناظرات انتخاباتی مورد سختترین حملات از سوی آنها قرار گرفت. او در دفاع از خودش اطلاعاتی را نمایان کرد که در نوع خود حائز اهمیت و قابل تامل است.
بلومبرگ در دفاع از خودش گفت تمام دموکراتهای مطرح مجلس نمایندگان و سنا، فرماندارها و شهردارها در سالهای اخیر از نانسی پلوسی گرفته تا افراد دیگر با پول و هزینه او بر کرسیهایشان تکیه زدند. میتوان ادعای بلومبرگ را اینگونه تفسیر کرد که همیشه باید پای یک میلیاردر در میان باشد تا کرسیهای سیاسی را بخرد، حالا میتواند روی صحنه باشد یا پشت صحنه. شایان به ذکر است که دونالد ترامپ، رییس جمهور فعلی آمریکا که او نیز در زمره میلیاردرهای آمریکایی است هم بدون داشتن هیچ سابقه سیاسی و تنها با تکیه بر ثروت و شهرت خود توانست هیلاری کلینتون را کنار بزند و کاخ سفید را تصاحب کند.
امروز صدای زنگ خطر اختلاف طبقاتی و نفوذ ثروتمندان در قدرت، به گوش جوانان آمریکایی رسیده است که توانستند پس از سالهای متمادی با جیب خالی با یکدیگر متحد شوند و با حضور در پای صندوقهای رای به نامزدهای کنگره که پشتشان به دلارهای میلیاردرها گرم بود نه بگویند و به جای آنها نامزدهای عدالتخواه و ترقیخواه را به مجلس بفرستند که صدای اعتراض، عدالت و دادخواهی در مجلس باشند. به نظر میآید نسخهای که اقتصاددانان بزرگ چپگرا برای جامعه آمریکا پیچیدهاند دیگر یک آرزوی محال نیست و حرکت به سمت آن نسخه با حضور و اتحاد جوانان پر شور که اغلب اعضای جنبش برنی سندرز هستند کلید خورده است. اقتصاددانان چپگرا تنها راه نجات جامعه آمریکا از گسست بر اساس اختلاف طبقاتی را مالیات بر ثروت همین میلیاردرها و ابرسرمایهداران میدانند. باید دید آیا این رویا محقق خواهد شد یا نه؟