جعفر قنادباشی، سفیر سابق ایران در لیبی درباره مناسبات منطقهای ایران پس از تغییرات در کاخ سفید میگوید: با آمدن بایدن برخی از اقدامات افراطی آقای ترامپ در منطقه متوقف میشود که این به معنی تغییر در سیاستهای کلی آمریکا نیست. نکته مهم این است که آمریکای بایدن بسیار ضعیفتر از گذشته خواهد بود. وی همچنین میافزاید: طرح غرب امروز این است که در برابر قدرتمند شدن ایران روند نرمخویی را در پیش بگیرند و وارد مذاکرهای شوند که آسیبپذیری خود را کاهش بدهند، ازاینرو عربستان و امارات میخواهند وارد مذاکره با ایران شوند. پیشنهاد فرانسه برای راه دادن عربستان به مذاکرات از همین منظر است. ما در مباحث متعددی ظرفیتها و قابلیتهایی داریم و اگر از آنها استفاده کنیم میتوانیم در مهندسی آینده منطقه و جغرافیای سیاسی منطقه و حتی در ترکیبات اقتصادی مبتنی بر آن مهندسی سیاسی مؤثر باشیم. اما متأسفانه ما برخی صحنهها را خالی گذاشتهایم.
گفتوگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر جعفر قنادباشی، کارشناس حوزه مسائل خاورمیانه را میخوانید:
– با روی کار آمدن بایدن بنا به اظهارات کارشناسان احتمال میرود سیاستهای آمریکا در خاورمیانه نسبت به گذشته تغییر کند. فکر میکنید مناسبات منطقهای ایران به چه سمتوسویی خواهد رفت؟ دیپلماسی ایران در شرایط پیشآمده چگونه خواهد بود؟
با آمدن بایدن برخی از اقدامات افراطی آقای ترامپ متوقف میشود
آمریکای بایدن بسیار ضعیفتر از گذشته خواهد بود
در مورد تغییر سیاستهای آمریکا دو سناریو مطرح است؛ برخی عقیده دارند سناریوهای بایدن تفاوت چندانی با ترامپ نخواهد داشت. برخی نیز عقیده دارند تغییراتی در راه است. در این حال همه عقیدهای به تغییر سیاستها ندارند ولی با رفتن ترامپ برخی روشهای مقطعی او نیز برچیده میشود، یکی نزدیک شدن بیش از حد به عربستان بود و یا بهرهبرداری خاص و استثنایی صهیونیستها از ترامپ با جریانی که ترامپ در خصوص حماس و حزبالله و ایران به راه انداخت، این موارد کاهش پیدا خواهد کرد. با آمدن بایدن برخی از اقدامات افراطی آقای ترامپ متوقف میشود که این به معنی تغییر در سیاستهای کلی آمریکا نیست. نکته مهم این است که آمریکای بایدن بسیار ضعیفتر از گذشته خواهد بود. اگر تغییری در سیاستهای بایدن ایجاد شود بیشتر به دلیل ضعف و شکست سیاستهای آمریکا در جهان و کاهش توانمندیها و مشکلات داخلی ایالات متحده است.
– از چه منظر حضور آمریکا را در منطقه ضعیفتر از سابق میبینید؟
معادلات منطقه به نفع کشورهای محور مقاومت در حال تغییر است
طرح غرب امروز این است که با ایران مذاکره کنند که آسیبپذیری خود را کاهش بدهند
عربستان و امارات میخواهند وارد مذاکره با ایران شوند
ما در منطقه خاورمیانه دو سطح از کشورها را داریم؛ یک سطح محور مقاومت و یک سطح کشورهای عربی مرتجع هستند. در خاورمیانه کشورها بر اساس هواداری از غرب و غیر از این یعنی مخالفت با صهیونیسم و همچنین دارا بودن نظامهای دموکراتیک یا غیردموکراتیک تقسیمبندی و مشخص میشوند. پایههای قدرت آمریکا در منطقه همین کشورهای هم سو با غرب و غیردموکراتیک است. جز ترکیه باقی کشورهایی که هواخواه آمریکا هستند روی خوشی به مردمسالاری نشان نمیدهند، این پایه امروز در حال ضعیف شدن است و معادلات منطقه به نفع کشورهای محور مقاومت در حال تغییر است. همه نگرانی آمریکا و هم پیمانانش این است که فشارها بر ایران کاهش پیدا کند و جریان قدرتمند شدن کشورهای ایران و سوریه و لبنان و محور مقاومت بیشتر شود. طرح غرب امروز این است که در برابر این قدرتمند شدن روند نرمخویی را در پیش بگیرند و وارد مذاکرهای شوند که آسیبپذیری خود را کاهش بدهند ازاینرو عربستان و امارات میخواهند وارد مذاکره با ایران شوند و روند آسیبپذیری خود را کاهش دهند. پیشنهاد فرانسه برای راه دادن عربستان به مذاکرات از همین منظر است. سیاست ایران هیچ تغییری نکرده و با کشورهایی که ما و مرزهای ما را به رسمیت میشناسند و با تروریسم در منطقه همکاری ندارند و در صدد تضعیف محور مقاومت نیستند همکاری داریم. امروز برخی از کشورهای منطقه با ازدستدادن حامی بزرگی چون ترامپ در حالتی از نگرانی قرار گرفتهاند. غرب به دنبال این است که آنچه را که از طریق آتشافروزی برای متحدین خود به دست نیاورده است با ایجاد روند سازش به دست بیاورد.
– آیا ایران نیز باید برای این روند سازشی که اشاره کردید، دیپلماسی فعالی داشته باشد؟ یا فقط آنها در مذاکره پیشقدم خواهند شد؟
ایران ظرفیتهایی دارد که در مهندسی آینده منطقه میتواند اثرگذار باشد
باید از سفرا و تحلیل گران برای تشکیل اتاق فکر کمک گرفت
ما در مباحث متعددی ظرفیتها و قابلیتهایی داریم و اگر از آنها استفاده کنیم میتوانیم در مهندسی آینده منطقه و جغرافیای سیاسی منطقه و حتی در ترکیبات اقتصادی مبتنی بر آن مهندسی سیاسی مؤثر باشیم. اما متأسفانه ما برخی صحنهها را خالی گذاشتهایم. برخی سفارتخانههای ما در منطقه یا سفیر ندارند یا سفیر این سفارتخانهها فعال نیست. ما میتوانیم از این عقبه قدرتمند و اقتدار سیاسی و قدرت نظامی و امنیتی بهخوبی استفاده کنیم. متأسفانه دیپلماسی ما از بارگیری و اجرایی کردن این توانمندیها ناتوان است. ما باید آیندهنگری داشته باشیم و سناریوهای محتمل را پیشبینی کنیم و بر آن اساس تاکتیکها و راهبردها را طراحی کنیم. این ضعف در مسئله قرهباغ بهخوبی دیده شد و دستگاه دیپلماسی ما کارکرد چندان خوبی نداشت و منتظر حوادث نشست. ما باید تجارب این ۴۰ سال را به کار بگیریم، چه بسیار سفرای ما برگشته و در خانههای خود نشستهاند درحالیکه باید از این افراد برای تشکیل اتاق فکر کمک گرفت و با کمک دانشگاهیان و خبرنگاران فعال و تحلیلگران قوی و مقامات سیاسی اتاق فکرها را فعال کرد و اتفاقات را تجزیهوتحلیل کرد. برخی سفرای ما امروز زبان منطقه حضور خود را نمیدانند و کمتر مطالعهای دارند.
– در چند سال گذشته با وجود ترامپ خصومت اسرائیل با ایران عمیقتر شد. آیا با حضور بایدن در کاخ سفید این خصومت در آینده شدت خواهد گرفت یا فروکش خواهد کرد؟ آیا عادیسازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی منطقه میتواند در آینده فشاری بر ایران باشد؟
اثبات آسیبپذیری اسرائیل صهیونیستها را مشوش کرده است
ماجراهای سیاسی که اسرائیل به راه میاندازد تماماً واکنشی است
خصومت ایران با اسرائیل از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون ثابت است و بیشتر و کمتر نشده است؛ آنچه که اتفاق افتاده نگرانی و اثبات آسیبپذیری اسرائیل بود که آنها را به واکنش و ناشکیبایی واداشت و صهیونیستها را مشوش کرده است وگرنه ما از روز اول گفتهایم که فلسطین اشغال شده و باید آزاد شود. از سال ۲۰۰۰ که حزبالله لبنان توانست جنوب لبنان را آزاد کند اسرائیل متوجه شد قدرتی وجود دارد که آسیبپذیری آنها را اثبات میکند. در شش جنگ در غزه شکست خوردند و اگر قدرت و قوت و کمک ما نبود اینطور نمیشد. لبنانیها زمینهای خود را پس گرفتند. طرح آریل شارون این بود که غزه باید نوار حائل باشد ولی مردم غزه به تاسی از انقلاب ما انقلاب سنگ را آغاز کردند و اسرائیلیها ناچار به خروج از آن منطقه شدند و بعد از آن بود که این شش جنگ را به راه انداختند. ازاینرو ماجراهای سیاسی که اسرائیل به راه میاندازد تماماً واکنشی است. طرح عادیسازی روابط با بحرین و امارات طرحی واکنشی برای پنهان کردن آسیبپذیری اسرائیل است. وگرنه در واقع ارتباط با بحرین که کوچکترین کشور و جمعیت منطقه است و اماراتی که بیشتر ساکنین آن اماراتی نیستند و خارجی هستند، افتخار نیست. در سودان هم دولت ضعیف و دستنشاندهای است که در ابتدای استقرار مردم به سفارت آمریکا حمله کردند و سفارت را آتش زدند.
– احتمال عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان چقدر جدی است؟
در داخل عربستان مخالفتها با عادیسازی روابط با اسرائیل زیاد است
این مسئله در حد حرف است، ولی احتمال آن بسیار کم است و به صفر نزدیک است. عربستان آسیبپذیر است و نمیتواند چنین خطری بکند و در برابر جمعیت خود قرار بگیرد. در داخل عربستان مخالفتها با عادیسازی روابط با اسرائیل زیاد است. طرح معامله بزرگ قرن تنها طرحی برای پنهان کردن ضعف اسرائیل بود. این تحرکات اسرائیل از جمله ترورها و خرابکاریها همه نشانه ضعف است.
– آیا این امکان وجود دارد اسرائیل در غیاب آمریکا بخواهد تحرکاتی را علیه ایران داشته باشد؟ صهیونیستها بیشترین مخالفت را با برجام دارند و تهدید کردهاند در صورت احیای برجام شاید به صورت یکجانبه اقداماتی را علیه ایران به کار گیرند.
کوچکترین ضربه اسرائیل با پاسخ قاطع ایران همراه خواهد بود
صهیونیستها قصد دارند ایران را وادار کنند که وارد یک جنگ منطقهای با دیگر کشورها بشود
اسرائیلیها و آمریکاییها به این مرحله رسیدهاند که اگر هر ضربهای بزنند مساوی خواهد بود با نابودی خودشان لذا این کار را نخواهند کرد. یکی از نیروهای خوب حزبالله را اسرائیلیها اخیرا در سوریه به شهادت رساندهاند ولی آنقدر ترسیدهاند که حتی جرات ندارند طرف لبنان بروند. بهخاطر همین کوچکترین ضربه اسرائیل با پاسخ قاطع ایران همراه خواهد بود که در آن صورت کل منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه به خطر خواهد افتاد. صهیونیستها هم قصد دارند ایران را وادار کنند که وارد یک جنگ منطقهای با دیگر کشورها بشود اما تاکنون نتوانستهاند. قصد داشتند امارات و عربستان و بحرین را به جنگ با ایران وادار کنند که مثلاً آنها بندرها خود را از دست بدهند ما هم همینطور و خودشان بهرهبرداری کنند. حتی ترامپ را هم مجبور میکردند که دست به چنین کاری بزند اما او زیر بار نمیرفت، لذا بعید است که اسرائیلیها بخواهند یکجانبه برای ایران خطرآفرینی کنند و اگر هم بهاحتمال ضعیف دست به چنین اقدامی بزنند ابلهانهترین کار را کردهاند در حالیکه در فرضیات سیاسی میگویند همه مسائل باید با محاسبات عقلی سنجیده شود.