خرداد: «دشت مرغاب» در محوطهی پاسارگاد در استان فارس بیش از 2550 سال پیش یک باغ بزرگ بود، باغی با نگهبانان و خدم و حشم که از آرامگاه «کورش» محافظت میکردند، با سایبانی بزرگ روی مقبره که همه در زیر سایهی آن بازدید میکردهاند.
«دشت مرغاب» در محوطهی پاسارگاد در استان فارس بیش از 2550 سال پیش یک باغ بزرگ بود، باغی با نگهبانان و خدم و حشم که از آرامگاه «کورش» محافظت میکردند، با سایبانی بزرگ روی مقبره که همه در زیر سایهی آن بازدید میکردهاند.
بر اساس سفرنامههای باقیمانده از آن دوران، «دشت مرغاب» باغی بزرگ و رویایی بود، با جویهای روان و زیورآلات آراسته و پر از درخت که حالا یک بیابان بایر است و در وسط آن تنها نمونه آرامگاهسازی از دورههای پیش از اسلام یعنی مقبرهی کوروش خودنمایی میکند. البته این بایر بودن با توجه به اسناد موجود پس از غارت مقبرهی کوروش توسط سربازان یونانی به مرور به وجود آمده است.
زاگرس زند - ایرانشناس و مدرس تاریخ ایران باستان - در گفتوگویی دربارهی شخصیت کوروش و آرامگاه وی اظهار کرد: آرامگاه کوروش نمونهی نادری از سنت آرامگاهسازی در پیش از اسلام است، چراکه در دوران قبل و بعد از کوروش، پادشاهان ثروتمند و نیرومند زیادی که هر کدام کاخهای پرشکوهی داشتهاند، بودهاندکه پس از مرگشان هیچ نشانی از مقبره یا مکان دفن آنها به جز گور دخمههای مادی و هخامنشی وجود ندارد، به همین دلیل آرامگاه کوروش را میتوان نمونهای یگانه از سنت آرامگاهسازی در آن زمان دانست.
وی با بیان اینکه سنت آرامگاهسازی در ایران باستان بسیار متفاوت از ایران پس از اسلام است، به گونهای که مردگان را در کوه و سپس استودانها میگذاشتهاند، افزود: با این وجود تنها بنای آرامگاهی شناخته شدهی باقی مانده از آن دوره، آرامگاه «کوروش» است. این آرامگاه در بستر تاریخیِ خود، یگانه است. همچنین معماری مقبرهی او نیز اهمیت و بیهمتا بودن کوروش را نشان میدهد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: با توجه به اسناد موجود و آنچه در سفرنامهی افراد مختلف در دوران باستان نوشته شده، به نظر میرسد این آرامگاه حالتی زیارتگاهی داشته است، اما پس از مدتی چون مردم فراموش میکنند که آن مقبره متعلق به چه کسی بوده، تا حدود اواخر قاجار به این بنا، قبر «مادر سلیمان» میگفتند. در واقع با این کار خاطرهی اهمیت و گرامیبودن این مکان را با تغییر نام و انتساب به مادر یک پیامیر در ناخودآگاه تاریخی خود حفظ کردند.
او اضافه کرد: در حدود اوایل سدهی 19 میلادی باستانشناسان با تحقیقاتی که انجام دادند و با توجه به متنها و کتیبههای در دسترسشان، حدس زدند که این مکان متعلق به آرامگاه «کوروش» است، بنابراین کمتر از 200 سال است که باستانشناسان به یقین متوجه شدهاند که این مکان متعلق به «کوروش» بوده است.
زند همچنین دربارهی زیارتگاهی بودن این مقبره عنوان کرد: با توجه به منابعی مانند نوشتههای «استرابون» تاریخنگار و جغرافیدان جهان باستان و «هرودت»، تاریخنویس به نظر میرسد مکانی که آرامگاه کوروش در آن قرار دارد یک مکان مقدس بوده است. این دو تاریخنویس نوشتهاند: «اسکندر از این آرامگاه دیدن کرده است. آن آرامگاهی بزرگ و مملو از اشیای زرین و زیورآلات آراسته با نگهبان ویژه بوده است.»
«سر رابرت کر پورتر» نقاش انگلیسی که در سال ۱۸۱۸ میلادی از پاسارگاد بازدید کرد، اولین کسی است که پی برد بنایی که تا آن روز به نام «مشهد مادر سلیمان» معروف بود، همان آرامگاه کوروش کبیر است.
«سر رابرت کر پورتر» (Sir Robert Ker Porter) هنرمند، نویسنده، دیپلمات و جهانگرد اسکاتلندی، برادر داستاننویسان نامدار «آنا ماریا پورتر» و «جین پورتر» بود. او که در خانوادهای هنرپرور و نویسنده چشم به جهان گشود، مادرش او را به لندن برد تا در آکادمی شاهی زیر نظر بنجامین وست هنر نقاشی بیاموزد.
سر رابرت کر پورتر تحصیلات هنری خود را در آکادمی سلطنتی هنری لندن به پایان رساند و از نخستین نقاشان سبک خاصی از منظره در انگلستان بود که به پانوراما معروف شد. وی در سال ۱۸۰۴ میلادی پس از سفر به روسیه به عنوان نقاش تزار الکساندر اول منصوب شد.
سر رابرت کر پورتر
سر رابرت کر پورتر که به عنوان نقاش درباری تزار روسیه منصوب شده بود عمده شهرت خود را به دلیل سفر به ایران و نقاشی از پاسارگاد کسب کرد. سفر طولانی او به ایران از ۱۸۱۷ میلادی آغاز شده و او از طریق قفقاز وارد ایران شد و پس از عبور از تهران و اصفهان به تخت جمشید و پاسارگارد رفت و نقاشی تاریخی و معروفی نیز از آرامگاه کوروش از خود به یادگار گذاشته است.
پیش از سفر رابرت، همگان آرامگاه کنونی کوروش را متعلق به مادر سلیمان میدانستند و این بنا به مشهد مادر سلیمان شناخته میشد. رابرت نخستین فردی بود که متوجه شد این آرامگاه به کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی تعلق دارد.
وی با شاهزاده روسی که پسر عموی «الکسی نیکولاویچ» اولین رئیس آکادمی هنرهای زیبای روسیه بود ازدواج کرد و ماموریت یافت تا از تخت جمشید و سایر مکانهای ایران برای آکادمی هنرهای زیبای روسیه (۲۰-۱۸۱۷) نقاشی کند.
سر رابرت کر پورتر در زمان حضور خود در ایران پرتره فتحعلی شاه قاجار را نقاشی کرد و به خاطر این اثر، نشان شیر و خورشید را دریافت کرد.
پرتره فتحعلی شاه قاجار اثر «سر رابرت کر پورتر»
آلبومهای نقاشیهای او از گرجستان، آسیا، ارمنستان، بابل باستان که در طول سالهای ۱۸۱۷، ۱۸۱۸، ۱۸۱۹ و ۱۸۲۰ کشیده شده است در کتابخانه بریتانیا و موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ نگهداری میشود.
سفر بلندمدت وی به ایران که از ۱۸۱۷ میلادی آغاز شده بود، از سمت قفقاز به ایران و سپس با گذشتن از تهران و اصفهان به تختجمشید و پاسارگاد انجام پذیرفت. او نگاره تاریخی و نامداری از آرامگاه کوروش بزرگ از خود به یادگار گذاشته و در حقیقت بزرگترین انگیزه آوازهاش نگارههایش از پاسارگاد است.
نقاشیهای کرپورتر از مردم کوچه و بازار ایران
از این هنرمند سفرنامهای با نام «سفرنامه کرپورتر» بازمانده که دربردارنده نقاشیهای او از آثار باستانی است. رابرت به مناطق و کشورهای مختلفی سفر میکرد و از مناظر نقاشی میکشید. رابرت در سال ۱۸۱۳ به انگلستان بازگشت و مقام شوالیه را دریافت کرد. رابرت در سال ۱۸۴۲ میلادی درگذشت و در شهر سن پترزبورگ روسیه دفن شد. یادمانی نیز از او در کلیسای جامع بریستول در انگلستان ساخته شده است.