به بیانی واضحتر، خبرهای دروغ و سیاه به راحتی «نقد» جا زده میشود و اعتراض یا برخورد به این خبرها و رسانهها هم «مخالفت با نقد» عنوان میشود. به عنوان یک نمونه نزدیک، یکی از بدسابقهترین و سیاهنماترین رسانههای کشور-که از قضا بسیاری از اخبارش دروغ از آب درآمده و هیچگاه حاضر به اصلاح یا عذرخواهی رسمی هم نشده است-چندی پیش با تاخیر بسیار از سوی مراجع قانونی -و احتمالا پس از چندین بار تذکر- نقرهداغ شد.
همطیفیهای این رسانهنما، این اقدام را «مقابله با شفافیت و گردش آزاد اطلاعات» و« تعطیلی یک رسانه مرجع»، خوانده و اعلام کردند، دولت نباید با رسانههای حرفهای! برخورد قهری کند. به عبارتی در کشور ما-بنا به دلایلی که بررسی جداگانه میطلبد- مرز میان رسانهای که «حرفهای» است با رسانهنمایی که فلسفه وجودیاش، سیاهنمایی و لجنپراکنی است، مشخص نیست.
در سیاهنمایی چنین رسانه نماهایی همین بس که، با جمع شدن کاسه و کوزهشان، یقین بدانید، کاسه و کوزه سعودی اینترنشنالها و رادیو فرداها هم جمع خواهد شد. چرا که منبع تحلیلها و گزارشهای «آنها»، همین اخبار کذب «اینها»ست. در این کشور تا دلتان بخواهد از این رسانههای حقالعملکار فعالند و بهراحتی آب خوردن، مشغول خبرسازی و سیاهنمایی علیه نظامند و از همین نظام هم آگهیهای آنچنانی میگیرند! برای این که بدانید.
هیچ کشوری وجود چنین کاسبان وطن فروشی را تحمل نمیکند میتوانید به قوانین رسانهای آنها سری بزنید.
هیچ کشوری به چنین حقالعملکارهایی اجازه نمیدهد، اخبار و تحلیلهای کذب را تحت عنوان «آزادی بیان» به خورد مردم دهند. چه رسد به این که از آنها حمایتهای مالی کرده و در روزی مثل روز خبرنگار و یا جشنواره مطبوعات، با جایزه تشویقشان هم بکند.