محمدعلی سبحانی سفیر پیشین ایران در لبنان، اردن و قطر و مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه در دولت اصلاحات ضمن صحه گذاشتن بر ویژگیهای شخصیتی خاص سید حسن نصرالله با توجه به سابقه بیش از چهل ساله فعالیت حزب الله لبنان معتقد است که هرچند این گروه اکنون ضربههای سنگینی را متحمل شده، اما جریانهای مقاومت همواره از یک پتانسیل خاص برای قدرت نمایی و غافلگیری دوباره طرف مقابل برخوردار هستند. وی در پاسخ سوال «فکر میکنید زنجیرهای از ضربههایی که در این چندماه اخیر بر حزب الله لبنان چه از نظر شهادت تعداد بالایی از نیروهای آن و چه از نظر ذخیره تسلیحاتی آنها وارد شده، چه تاثیری بر فعالیتهای آن در کوتاه و میان مدت خواهد گذاشت؟» گفت:
به هرحال بحث مورد اشاره شما یعنی شهادت تعداد زیادی از فرماندهان حزب الله و اخیرا انفجار همزمان پیجرها و سایر دستگاههای ارتباطی مورد استفاده حزب الله لطمه و ضربه بزرگی به این گروه وارد کرده است. همان طور که خود سید حسن به دلیل همین واقعگرایی گفت که ما ضربه بزرگی خوردیم. این خیلی جالب است؛ کسی که میپذیرد ضربه خورده، حتما یک فکری هم برای جبران آن ضربه دارد.
در هر حال مجموع اتفاقهای رخ داده که آخرین آنها شهادت سید حسن نصرالله است وضعیت را پیچیده و اتفاقات را مقداری مبهم کرده است. یعنی شاید تصویر روشن و دقیقی وجود نداشته باشد، اما مقاومت با سایر پدیدههایی که در دنیای سیاست داریم، متفاوت است. مقاومت همیشه خالق غیرمنتظرهها است. مثلا شما در ۷ اکتبر سال گذشته شاهد آن عملیات غیرمنتظره فلسطینیها در غزه و شمال غزه بودید. این کار مقاومت است. مقاومت را نمیشود به این راحتی قضاوت کرد که ما مثلا بگوییم این کار مقاومت اشتباه و آن کارش درست بود.
مقاومت میتواند با هوشمند، شرایط را احیانا به گونهای تغییر بدهد که دوباره اسرائیل را آچمز کند. اما امروز حزب الله ضربه بزرگی خورده و باید ببینیم برنامههای آینده این گروه برای عبور از بحران ایجاد شده فعلی چگونه خواهد بود. برخی شعاری میگویند که وضعیت حزب الله لبنان هیچ فرقی نکرده، اما ما باید بپذیریم که اتفاقاتی افتاده، ولی مقاومت راهی جز مقاومت ندارد. اصلا مقاومت یعنی همین که طرف اجازه ندهد قوم اشغالگر به همه هدفهای خودش برسد و باید او را خسته کند و به او ضربه بزند.
مسأله این جا است که این بار جریان مقاومت چه با ترور اسماعیل هنیه در تهران و چه با انفجار همزمان پیجرها در بیروت و نوع هدف قرار گرفتن سید حسن نصرالله با نوع جدیدی از جنگ بر پایه تکنولوژی مدرن و نه الزاما روشهای سنتی و چریکی سابق روبه رو شده است.
درست است و به همین دلیل من فکر میکنم که ممکن است از این به بعد درگیریها یک مقداری جنبههای تکنولوژیکی بیشتری داشته باشد و حزب الله باید نقایص خود را در این بخش جبران کند؛ چون اسرائیلیها در این مدت همه تکنیکهای ترور را به کار بردهاند و در بعضی کارها هم کم و بیش موفق بودهاند؛ بنابراین مقاومت هم متناسب با شرایط خودش طبیعتا اقداماتی را انجام خواهد داد و شاید هم سورپرایزهایی را برای اسرائیلیها داشته باشد و بتواند شرایط را برگرداند. نکته دیگر این است که نیروهای حزب الله از شهادت نمیترسند؛ بر خلاف اسرائیل که رژیمی مهاجر است و ساکنان آن به اینجا آمدهاند تا راحت زندگی کنند، اما فعلا در درگیری گرفتار شده و مجبور به فرار یا سکونت در زیرزمین هستند؛ لذا تا اشغال هست، مقاومت هست. اسرائیلیها گفتهاند ما میخواهیم جنوب لبنان را بگیریم. من فکر میکنم حزب الله و نیروهای مقاومت از این مسئله استقبال میکنند. زمانی که نیروهای اسرائیلی ورود زمینی به لبنان را رقم بزنند، انگیزه مبارزه در ملت لبنان و نیروهای مقاومت بیشتر خواهد شد.
برخی اعتقاد دارند که اگر جمهوری اسلامی بعد از ترور اسماعیل هنیه در تهران واکنشی نشان میداد و به روایتی «معطل وعده آمریکا برای برقراری آتش بس نمیماند» شاید امروز برخی از اتفاقات رخ نداده بود. چقدر با این تحلیل موافق هستید؟ فکر میکنید الآن بهترین حرکت برای احیای بازدارندگی ایران چه خواهد بود.
برنامه ترور فردی در سطح سید حسن نصرالله با همه پیچیدگیهایی که در حفاظت او بوده، برنامه یک روز و دو روز و حتی یک سال و دو سال نبوده و شاید اسرائیلیها سالها کار نفوذی، تکنیکی و امنیتی کردند و یک روزی به نتیجه رسیدند که اکنون میتوانند و باید این ترور را انجام بدهند. اینکه الآن باید چه کنیم، مخصوصا در مورد ترور امساعیل هنیه که داخل ایران انجام شد، توقعاتی از مسئولین کشور وجود دارد.
اما باید ببینیم چه کسانی عجله دارند که ایران را درگیر جنگ کنند؟ نخستین آنها اسرائیلیها هستند؛ الآن همه میدانند که اسرائیل دنبال کشیدن پای ایران به جنگ است. البته در داخل هم چهرههای تندرویی هستند که نگاه کوتاه بینانه به تحولات دارند و بدون توجه به شرایط انتخابات آمریکا، شرایط منطقه و وضعیت فعلی نیروهای مقاومت در غزه و حزب الله، سخنانی را به زبان میآورند.
جنگ قانون خودش را دارد. مگر ما وقتی که در جنگ تحمیلی یک جایی شکست میخوردیم، صحنه را رها میکردیم؟ چند ماه صبر و کار میکردیم و بعد یک عملیات موفق انجام میدادیم. این عجله مشکوک است که کسانی میخواهند پای ایران را فورا در این مسأله به جنگ بکشند. بهانهای عجیب و غریبتر از این نیست که مثلا یک آقایی گفته بود که اگر سعید جلیلی آمده بود سید حسن نصرالله ترور نمیشد. ترور محصول چندین سال کار تخصصی و اطلاعاتی است و ممکن است ۱۰ سال کار باشد که امروز به این نقطه رسیده است. اسرائیل از سالها پیش اعلام کرده بود که هر زمانی که توان ترور سید حسن را داشته باشد، این کار را انجام میدهد. بالأخره این فرصت را برای خودش به وجود آورده و نتیجهاش را هم گرفته است. شهادت در راه مقاومت آرزوی سید حسن نصرالله بود، اما این مسأله هم یک پیروزی میدانی برای اسرائیل بود. لبنانیها و فلسطینیهایی که خودشان را مسئول میدانند، هر کاری از دستشان بر میآمده انجام دادهاند و از این به بعد هم انجام میدهند.
این که ما اصرار داشته باشیم با یک تصمیم نسنجیده که اتفاقا مطلوب اسرائیل هم است، وارد زمینی بشویم که اسرائیل طراحی کرده، محل بررسی و دقت است. بازی که اسرائیل امروز به دنبال آن است ایجاد مانع در مسیر دولت جدید و پیشبرد سیاست خارجی مطلوب دولت چهاردهم شامل رفع تحریم و ترمیم رابطه ایران با جهان است.
در حالی که اسرائیل به دنبال تکمیل تکههای پازل مدنظر خود است، متأسفانه برخی در داخل ایران هم توجه ندارند که در عالم سیاست و روابط بین الملل در برخی نقاط شما نباید تن به بازی در زمین طرف مقابل خود بدهید. بلکه خود شما با توجه به شرایط زمین بازی جدیدی طراحی کرده و در آن زمین بازی کنید. شما باید مراقب باشید که در طول یک جنگ، طرف مقابل میتواند برای تحریک و وادار کردن شما به بروز واکنش مدنظر او، کاری انجام بدهد و این شما هستید که باید تصمیم مناسب بگیرید. فراموش نکنیم که وارد شدن به یک جنگ و یا آغاز آن، هنر نیست. بلکه هنر در این است که مانع از جنگ شوید و از طرفی هم بتوانید به سایر اهداف خود که تضعیف اسرائیل است دست پیدا کنید.
یکی از اقدامهایی که میتواند شکست قابل توجهی برای اسرائیل باشد رفع تحریمهای تحمیل شده بر ایران و عادی سازی رابطه ایران با جامعه جهانی است. بیش از ۴۰ سال از تشکیل حزب الله لبنان گذشته و در این چهار دهه تا به امروز لبنان دچار دگردیسیهای بسیار شده و حضور و فعالیت حزب الله در لبنان باعث تغییرات بسیار زیادی در این کشور شده است.