counter create hit بورس در مسیر بازاندیشی؛ عبور از هیجان به عقلانیت پراگماتیک
۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۱
کد خبر: ۴۱۵۱۹۵
اقتصاد، روان و امید در آینه بازار سرمایه

بورس در مسیر بازاندیشی؛ عبور از هیجان به عقلانیت پراگماتیک

بورس در مسیر بازاندیشی؛ عبور از هیجان به عقلانیت پراگماتیک
بازار بورس ایران از واژه «توافق» نمی‌هراسد بلکه آن را مسیری به‌سوی ثبات و سود می‌بیند. در این تحلیل، تحولات ذهنی بازار، رابطه بورس و دلار، و اثر مذاکرات با قدرت‌های جهانی را بررسی کرده‌ایم.
امین خاکستر

سرویس اجتماعی خرداد: فعالان بازار سرمایه احتمالا به یاد می‌آورند که در سال‌هایی نه‌چندان دور، واژه «توافق» یا «مذاکره» برای بورس تهران سیگنال هراس‌آور بود؛ زنگ خطری که کافی بود از رسانه‌ای به بیرون درز کند تا بازار چون دومینویی واژگون شود. فعالان بازار فراموش نکردند که از فردای امضای برجام در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ تا روز اجرایی شدن مفاد آن شاخص کل همواره در شیب و مسیر نزولی قرار گرفت. حالا از فروردین ۱۴۰۴، چه پیش آمده که بازار دیگر با آن ادبیات حرف نمی‌زند؟ به‌جای فرار نوعی استقبال محتاطانه از نشانه‌های بهبود دیده می‌شود. ذهنیت فعالان بازار، تغییر کرده است و از سودجویی در دل بحران، به جست‌وجوی ثبات در دل نااطمینانی. این دگردیسی نه‌تنها ریشه در خستگی تاریخی جامعه سرمایه‌گذاران از تورم و بی‌ثباتی دارد بلکه حاصل تجربه مستقیم زیان‌بار از سوداگری در میانه فروپاشی انتظارات است. بازار دیگر به‌دنبال جهش‌های زودگذر نیست بلکه ترجیح می‌دهد آهسته ولی در بستری باثبات رشد کند.

به گزارش خرداد؛ شاخص کل بورس تهران به محض اعلام مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در فرودین ۱۴۰۴، در پایان همین ماه ۳٬۰۷۷٬۹۲۵ واحد رسید؛ عددی که به ظاهر از رشد خبر می‌دهد اما وقتی آن را در آینه دلار آزاد ـ که حالا در محدوده ۸۰ تا ۸۵ هزار تومان معامله می‌شود ـ بررسی کنیم، تصویری دیگر شکل می‌گیرد. ارزش دلاری بازار حدود ۱۳۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود یعنی تقریبا نصف اوج تاریخی آن در مرداد ۱۳۹۹، زمانی که این عدد از مرز ۲۵۰ میلیارد دلار فراتر رفته بود. این اختلاف فاحش، نشان از آن دارد که رشد بازار بیش از آن‌که واقعی باشد، اسمی و ریالی است. سرمایه‌گذاران خارجی همچنان نظاره‌گر مانده‌اند و سرمایه داخلی که روزگاری محرک اصلی رشد بود حالا بیشتر در نقش نگاهدارنده ظاهر می‌شود تا محرک. ما از مرحله «هیجان خرید» عبور کرده‌ایم و وارد دوره‌ای از «تحمل و نظاره» شده‌ایم.

از ابتدای شروع دهه ۱۴۰۰، رابطه بورس و دلار به‌کلی دگرگون شد. از ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، جهش نرخ ارز همواره با رشد بورس همراه بود چرا که افزایش دلار، معادل تورم انتظاری تلقی می‌شد و سرمایه‌گذاران می‌کوشیدند دارایی‌های خود را از دستبرد تورم محافظت کنند. اما از ۱۴۰۰ به بعد، این رابطه نه‌تنها معکوس شد بلکه معنای روانی آن نیز دگرگون گشت. رشد دلار، دیگر نه نشانه فرصت بلکه علامت خطر شد؛ آژیری از انسداد ارزی، ناامنی سیاسی و ریسک‌های سیستمی. بازار به زبان واگرایی میان دارایی‌ها صحبت می‌کرد و این واگرایی، شاخصی شد برای سنجش کیفیت حکمرانی.

در همین وضعیت، شگفت آنکه حتی با بازگشت دونالد ترامپ ـ چهره‌ای که نماد فشار حداکثری علیه ایران بود ـ درخواست دیپلماسی تهدیدگونه او نوعی امید را در بورس زنده کرده است، حال بازار به زمزمه‌هایی هرچند مبهم از احیای مذاکرات واکنشی مثبت نشان می‌دهد. دیگر خبری از فروش‌های سنگین و هراس‌آور به دلیل کاهش قیمت دلار نیست. این تغییر رویکرد، در دوگانه توافق یا افزایش تنش منجر به جنگ ریشه دارد و باعث ایجاد یک چرخش عمیق ذهنی شده است. حالا بازار هرگونه «توافق» را نشانه‌ای از کاهش ریسک جنگ و بدتر شدن اوضاع قلمداد می‌کند و به سمت باز شدن افق آینده می‌اندیشد. سرمایه‌گذاران در پی سود حاصل از «ثبات» هستند، نه تلاطم.

هم‌زمان، بورس از دلار عقب افتاده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اگرچه دلار آزاد در شروع سال در جهشی خارق‌العاده به محدوده ۱۰۵ هزار تومان رسید و سپس با ریزشی ۲۵ هزار تومانی عقب‌نشینی کرد، اما بازار سرمایه در مقیاس دلاری، آن‌گونه که انتظار می‌رفت در این ریزش همراهی نکرده است. بخش بزرگی از این گپ، به دلیل عقب‌ماندگی صنایع بورسی از نرخ‌های جدید ارز است؛ درواقع اثر اصلی رشد نرخ دلار به محدوده ۷۰‌ هزار‌ تومان، اکنون در حال نمایان‌ شدن بر روی تابلوها است و این مساله بر سودآوری شرکت‌ها و بهبود حاشیه سود آنها تاثیرگذار خواهد بود. بسیاری از شرکت‌های صادرات‌محور در بورس، با نرخ‌های بسیار پایین‌تری گزارش سوددهی می‌دهند. از سوی دیگر، تحلیلگران اقتصاد کلان برآورد می‌کنند که نرخ تعادلی ارز برای اقتصاد ایران بین ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان است. این بدان معناست که حتی اگر دلار بالای ۹۰ هزار تومان تثبیت نشود، سودآوری شرکت‌ها با دلار تعادلی همچنان منطقی است و فضای رشد وجود دارد. بازار، به زبان دیگر همچنان موتور رشد خود را روشن نگه داشته حتی اگر دلار در ظاهر مسیر نزولی گرفته باشد.

اما این امید محتاطانه، یک‌سره هم بدون زنگ خطر نیست. هم‌اکنون بازار در وضعیتی دوگانه قرار دارد. از یک سو، ظرفیت خالی صنایع و افت شدید قیمت سهام در ماه‌های گذشته پتانسیلی بزرگ برای رشد در صورت بهبود شرایط ایجاد کرده‌اند. از سوی دیگر، شکنندگی اقتصاد و احتمال تشدید فشارهای بین‌المللی این پتانسیل را در موقعیتی تعلیقی نگه داشته‌اند. به‌بیان دقیق‌تر، بازار در موقعیت بی‌تصمیمی گیر کرده است. موج خریدی که در دوره‌های صعودی گذشته دیده می‌شد، جای خود را به تردید و احتیاط داده. فعالان بازار برای خروج از این وضعیت نیاز به هوای تازه دارند؛ هوایی که فقط از مسیر سیگنال‌های واضح و مثبت در مذاکرات غیرمستقیم با امریکا و حل و فصل پرونده سیاست خارجی‌مان قابل تأمین است.

در این میان، بار دیگر داده‌ها نیز تأییدی بر این تحلیل‌اند. از ابتدای هفته جاری، با اعلام تعویق در مذاکرات روز شنبه، در بورس تهران با خروج ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی مواجه شده‌ایم. فاکتورهای بنیادی، اگرچه همچنان از ارزندگی بازار سهام حکایت دارند اما این فاکتورها به‌تنهایی برای غلبه بر سایه سنگین ریسک‌های سیاسی و تحریم‌های اقتصادی کافی نیستند. چشم‌انداز سیاست خارجی، تعیین‌تکلیف منابع ارزی و رفع یا تشدید تحریم‌ها سه متغیر اصلی‌اند که مستقیماً مسیر بورس را ترسیم می‌کنند.

در تحلیل نهایی، بازار سهام ایران دیگر صرفاً یک میدان معاملاتی نیست بلکه به آینه‌ای روانی از جامعه‌ای تبدیل شده که میان بیم و امید معلق مانده است. این بازار را می‌توان نوعی فشارسنج اجتماعی تلقی کرد که نوساناتش بازتابی از لایه‌های عمیق‌تری از ذهنیت عمومی، ترس‌های تاریخی و آرزوهای سرکوب‌شده جامعه ایرانی است. جامعه‌ای که سال‌ها در چنبره بحران‌های پیاپی ـ از تحریم و تورم گرفته تا فروپاشی افق‌های جمعی ـ زیسته، حالا در یک نقطه بازنگری ایستاده است. آنچه در بورس به‌ظاهر عدد و شاخص است، در باطن نوعی بازآرایی باور به آینده و نسبت مردم با نهاد دولت و ساختار جهانی است. حرکت از سوداگری در دل بحران به سوی جست‌وجوی امنیت در نظم، صرفاً تغییر یک استراتژی سرمایه‌گذاری نیست بلکه نشانه‌ای از چرخش پارادایمی در روان اجتماعی است.

بر همین مبنا، می‌توان از نگاه اولریش بک به مفهوم «جامعه ریسک» بهره گرفت؛ جایی که انسان مدرن به‌ویژه در جهان متأخر، نه صرفاً با فقدان منابع بلکه با مدیریت پیامدهای ناشناخته و پیچیده‌ مواجه است. جامعه ایرانی نیز در مسیر گذار از یک نظم سنتی به وضعیت مدرن، هم‌زمان با انباشت بحران‌ها در حال بازآفرینی فهم خود از ریسک است. بورس، در این زمینه به عرصه‌ای تبدیل شده که در آن افراد نه‌تنها سرمایه مالی بلکه «سرمایه روانی» خود را نیز به آزمون می‌گذارند. در واقع مواجهه با بورس دیگر صرفاً تصمیمی اقتصادی نیست بلکه بازتابی از نحوه درک فرد از نظم جهان، ظرفیت بازسازی آینده و میزان اعتمادش به ساختارهای کلان است. این‌جاست که می‌توان از واژگان بوردیویی بهره برد و گفت در شرایط بی‌ثباتی مزمن، بازار تبدیل به میدان جدیدی برای کسب «سرمایه نمادین» شده است؛ یعنی نوعی مشروعیت‌سازی فردی از طریق تصمیم‌گیری آگاهانه در میدانی که میان سیاست، اقتصاد و فرهنگ نوسان دارد.

به بیان ساده‌تر، وقتی افراد به‌جای خرید دلار یا سکه، سهام شرکتی را انتخاب می‌کنند که تولید صادراتی دارد یا پیوندی با آینده صنعتی کشور دارد، در واقع وارد عرصه‌ای از کنش نمادین شده‌اند. آن‌ها حتی اگر ندانند، دارند یک رأی خاموش به آینده می‌دهند. این «رأی اقتصادی» بی‌سروصدا، گاه رادیکال‌تر از هر اعتراض سیاسی است به‌ویژه در زمانی که نهادهای رسمی در سکوت و بی‌تصمیمی فرو رفته‌اند، همین رفتارهای جمعی در بازار سرمایه می‌تواند پیش‌برنده‌ترین زبان اجتماعی یک جامعه برای بازسازی خود باشد.

از سوی دیگر، آنچه اکنون در بازار سرمایه می‌بینیم شکل‌گیری نوعی «عقلانیت پراگماتیک» است؛ یعنی تلفیقی از محاسبه اقتصادی، خاطرات تاریخی و میل به ثبات. این عقلانیت، برخلاف منطق کلاسیک بازارها که بر سود حداکثری آنی متمرکز بود اکنون به‌شکل فزاینده‌ای تابع منطق امنیت، استمرار و مشارکت شده است. اینجا دیگر سود، صرفاً بازدهی مالی نیست بلکه نشان‌دهنده میزان هم‌خوانی یک انتخاب با آینده‌ای است که فرد برای خود متصور است.

در مجموع، بورس تهران به روایتی از جامعه بدل شده است؛ جامعه‌ای که گرچه هنوز میان قطب‌های امید و یأس در نوسان است اما نشانه‌هایی از بلوغ، بازاندیشی و میل به عبور از وضعیت انفعالی در آن پدیدار شده است. اگر به درستی خوانده شود، این بازار پیش از آنکه تابعی از سیاست رسمی باشد، پژواک خرد اجتماعی‌ است که به دنبال بازسازی جهان خود است؛ جهانی که شاید دیگر با مفاهیم سنتی چون دولت ـ ملت یا اقتصاد رانتی قابل توصیف نباشد بلکه در میدان‌های تازه‌ای چون سرمایه نمادین، ریسک اجتماعی و نظم بازاندیشیده در حال تولد است.

پرواز بیتاسیر
عی بابا صفحه خبر
اسنپ دکتر صفحه خبر
ویزا کانادا
خرید آنلاین
کارن تجارت
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2