خرداد: در ادامه پرونده «آتشبس برقرار، اضطراب بیدار» که به بررسی اختلالات خواب و آسیبهای روانی در دوران پس از تنشهای نظامی پرداختیم، این بار تمرکز را بر یکی از آسیبهای کمتر دیدهشده ولی اثرگذار میگذاریم: کاهش تمرکز ذهنی و افت عملکرد شناختی. در جهانی که هنوز بوی باروت در گوشههای حافظه جمعی باقیست، بازگشت ذهن به مدار تعادل، شاید از هر عملیات بازسازی دیگری مهمتر باشد.
به گزارش خرداد، تمرکز ذهنی از آن دسته تواناییهاییست که اغلب تا زمانی که دچار اختلال نشود، قدر آن دانسته نمیشود. در شرایط بحرانی، بهویژه پس از تجربههای جنگی یا تهدیدات نظامی، ذهن انسان به حالت آمادهباش مزمن میرسد. سیستم عصبی سمپاتیک فعال باقی میماند و بدن بهطور پیوسته در وضعیت «جنگ یا گریز» قرار دارد. این وضعیت منجر به ترشح مستمر هورمونهایی نظیر کورتیزول و آدرنالین میشود که اگرچه در لحظه نجاتبخشاند، در بلندمدت میتوانند سیستم شناختی را دچار فرسایش کنند.
مطالعات روانشناسی عصبپایه نشان میدهند که در مواجهه با استرس مزمن، فعالیت بخش پیشپیشانی مغز – بخشی که مسئول تمرکز، تصمیمگیری و برنامهریزی است – کاهش مییابد. مغز انسان در این حالت، بهجای تمرکز بر وظایف پیچیده یا اهداف بلندمدت، به شناسایی و واکنش سریع به تهدیدات احتمالی گرایش پیدا میکند. همین مکانیزم دفاعی باعث میشود افراد حتی پس از پایان درگیریها، همچنان درگیر پرش ذهنی، دشواری در حفظ توجه و کاهش دقت باشند.
افزایش اختلال در خواب که پیشتر در مقاله نخست به آن پرداختیم، یکی از دلایل اصلی تشدید این کاهش تمرکز است. کابوسها، بیداریهای شبانه و بیخوابی، مغز را از فاز بازسازی و تنظیم شیمیایی طبیعی خود محروم میکنند. همین امر به زنجیرهای از پیامدهای شناختی منجر میشود: از اختلال در حافظه کوتاهمدت گرفته تا عدم توانایی در تصمیمگیری منطقی.
این اثرات، تنها در سطح فردی باقی نمیمانند. کاهش تمرکز در سطح اجتماعی، میتواند به افت بهرهوری، اختلال در مدیریت بحران و حتی افزایش خطا در صنایع حساس مانند حملونقل، پزشکی و آموزش منجر شود. در واقع، جوامعی که بدون ترمیم روانی وارد دوره بازسازی پساجنگ میشوند در معرض نوعی فلج شناختی جمعی قرار دارند.
اما آیا راهحلی وجود دارد؟ روانشناسان و متخصصان علوم شناختی بر مجموعهای از مداخلات تأکید دارند که میتواند در بهبود تمرکز ذهنی مؤثر واقع شود:
تنفس آگاهانه: تمرین تنفس 4-7-8 (دم به مدت 4 ثانیه، نگهداشتن نفس به مدت 7 ثانیه و بازدم به مدت 8 ثانیه) یکی از ابزارهای اثباتشده برای بازگرداندن آرامش و کاهش فعالیت بیشفعال سیستم سمپاتیک است. این تکنیک با تحریک سیستم پاراسمپاتیک، به تنظیم هورمونها و بهبود تمرکز کمک میکند.
تمرینهای ذهنآگاهی (Mindfulness): روزانه تنها 10 دقیقه مدیتیشن متمرکز بر لحظه حال میتواند باعث تقویت توجه، کاهش اضطراب و بازآرایی شبکههای عصبی مغز شود. تمریناتی مانند اسکن بدن (Body Scan) نیز میتوانند با ایجاد اتصال مجدد میان ذهن و بدن، تمرکز را ارتقا دهند.
بهینهسازی محیط: حذف محرکهای اضافی مانند اخبار ۲۴ ساعته، شبکههای اجتماعی و صدای پسزمینه مغز را از فشار اضافی نجات میدهد. نور ملایم، صدای طبیعی، و دمای مناسب اتاق میتوانند فضای مناسبی برای بازگشت تمرکز فراهم کنند.
بازسازی روتین خواب: رعایت چرخه منظم خواب، اجتناب از نور آبی در شب و پرهیز از محرکهای ذهنی پیش از خواب از ابزارهای بنیادین برای حفظ عملکرد شناختیاند.
مداخله درمانی هدفمند: در مواردی که اختلال تمرکز مزمن باشد مشاوره روانشناختی یا درمان شناختی-رفتاری میتواند به تحلیل عوامل زیربنایی و بازسازی عملکرد ذهنی کمک کند.
در پایان، آنچه اهمیت دارد، بازشناسی این حقیقت است که پایان جنگ، بهمعنای پایان آثار آن نیست. ذهن انسان، شاید دیرتر از شهرها ویران شود اما بازسازیاش نیز زمانبرتر و ظریفتر است. تمرکز، حافظه، تصمیمگیری و آرامش ارکان ناپیدای زیست اجتماعیاند که تنها در سایه سلامت روان میتوانند تداوم یابند. برای همین، هر آتشبسی، اگر با صلحی درونی همراه نباشد صرفاً سکوتی موقت بر طوفانی عمیق است و در این مسیر، ما نیازمند نگاهی فراتر از بازسازی فیزیکی هستیم. ما نیازمند بازسازی شناختیایم؛ بازسازیای که از میدان جنگ ذهن آغاز میشود و تا قلب جامعه پیش میرود.