مفهوم «اسرائیل بزرگ» از وعدههای کتاب مقدس تا آرمانهای صهیونیستی مدرن، بحثی دیرینه و جنجالی است که مرزهای ادعایی آن از نیل تا فرات را در بر میگیرد. اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، حمایت او از این ایده را تأیید کرده و تنشهای منطقهای را تشدید کرده است.
مفهوم «اسرائیل بزرگ» (Eretz Yisrael HaShlema) ریشه در متون دینی یهود و آرمانهای صهیونیسم مدرن دارد و بهویژه پس از جنگ ششروزه ۱۹۶۷ به گفتمانی سیاسی در میان برخی جناحهای اسرائیلی تبدیل شده است. این ایده، که گاهی بهعنوان وعده الهی از «نیل تا فرات» تفسیر میشود، در اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو در اوت ۲۰۲۵ بازتاب یافته و واکنشهای گستردهای در منطقه برانگیخته است.
مفهوم «اسرائیل بزرگ» ریشه در متون دینی یهود، بهویژه تورات، دارد. در کتاب پیدایش، خداوند به ابراهیم وعده میدهد که سرزمینی از «نهر مصر تا رود بزرگ فرات» به فرزندان او اعطا خواهد شد. این وعده در دیگر بخشهای تورات، با مرزهای متفاوت و محدودتر تکرار شده است. برخی محققان معتقدند «نهر مصر» به صحرای سینا اشاره دارد، نه رود نیل، که مرزهای کوچکتری را برای سرزمین موعود تعریف میکند. با این حال، تفسیر حداکثری این متون، که شامل مناطقی از مصر، اردن، لبنان، سوریه، و عراق است که در میان برخی گروههای صهیونیستی مذهبی رواج دارد.
تفسیرهای دینی از مرزهای اسرائیل بزرگ، از نمادین تا تحتاللفظی، متفاوت است. برخی یهودیان و صهیونیستهای مذهبی این وعده را بهعنوان یک دستور الهی برای گسترش سرزمینی میبینند، در حالی که دیگران آن را صرفاً یک مفهوم معنوی تلقی میکنند. این اختلافنظر در میان صهیونیستهای مدرن نیز ادامه دارد، جایی که گروههای میانهرو مانند صهیونیستهای کارگری، بر ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین اجماعی تمرکز داشتند، در حالی که صهیونیستهای تجدیدنظرطلب، مانند زئِو جابوتینسکی، خواستار مرزهای گستردهتر شامل اردن و جنوب لبنان بودند. این دوگانگی نشاندهنده چالشهای تبدیل یک مفهوم دینی به یک پروژه سیاسی است که همچنان در گفتمان اسرائیلی و منطقهای تأثیرگذار است.
تئودور هرتزل، بنیانگذار صهیونیسم سیاسی، در دفتر خاطرات خود نوشت که دولت یهودی باید از «نهر مصر تا فرات» امتداد یابد. این ایده در سال ۱۹۰۴ مطرح شد و شامل مناطقی از فلسطین، لبنان، و بخشهایی از سوریه و اردن بود. همچنین، خاخام فیشمن در سال ۱۹۴۷ در برابر کمیته ویژه سازمان ملل اظهار داشت که «سرزمین موعود از رود مصر تا فرات، شامل بخشهایی از سوریه و لبنان است». پس از تأسیس اسرائیل در ۱۹۴۸، این ایده در میان صهیونیستهای تجدیدنظرطلب، بهویژه پس از جنگ ۱۹۶۷ که منجر به اشغال کرانه باختری، غزه، جولان، و سینا شد، تقویت شد. جنبش اسرائیل بزرگ در آن زمان خواستار الحاق دائمی این سرزمینها شد.
هرتزل دیدگاهی عملگرایانه داشت و مرزهای دقیق را مشخص نکرد، اما سخنان او الهامبخش گروههای تندرو مانند ایرگون شد که نشان آن نقشهای از فلسطین و اردن را با شعار «سرزمین اسرائیل» نمایش میداد. این دیدگاه با ایده «دیوار آهنین» جابوتینسکی، که بر قدرت نظامی برای تحقق صهیونیسم تأکید داشت، همراستا بود. با این حال، برخی تحلیلگران، مانند دانیل پایپس ، معتقدند که ایده نیل تا فرات بیشتر توسط مخالفان اسرائیل بهعنوان پروپاگاندا برای تضعیف مشروعیت آن استفاده شده است. این تناقض نشان میدهد که اسرائیل بزرگ هم یک آرمان داخلی برای برخی صهیونیستها و هم ابزاری برای تبلیغات مخالفان بوده است.
مرزهای اسرائیل بزرگ در منابع مختلف متفاوت تعریف شده است. در متون دینی، مانند پیدایش، این مرزها از نیل تا فرات شامل بخشهایی از مصر، اردن، لبنان، سوریه، عراق، و حتی عربستان سعودی است. در صهیونیسم مدرن، هرتزل در سال ۱۹۰۴ به سرزمینی از نهر مصر تا فرات اشاره کرد، در حالی که سازمان جهانی صهیونیسم در کنفرانس صلح پاریس ۱۹۱۹ خواستار دولتی یهودی در فلسطین، جنوب لبنان تا صیدا، اردن غربی، و جنوب شرق سوریه شد. در دوران معاصر، نقشههای ارائهشده توسط مقامات اسرائیلی، مانند نقشهای که در سخنرانی بتسلئیل اسموتریچ در پاریس (مارس ۲۰۲۳) نمایش داده شد، شامل فلسطین، اردن، و بخشهایی از لبنان و سوریه بود. همچنین، اظهارات نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل، که نقشهای بدون فلسطین ارائه کرد، این ادعاها را تقویت کرد.
تنوع در تعریف مرزها نشاندهنده انعطافپذیری مفهوم اسرائیل بزرگ است که از یک سو بهعنوان یک آرمان مذهبی و از سوی دیگر بهعنوان ابزاری سیاسی برای توجیه گسترش سرزمینی استفاده شده است. برخی، مانند آدام برکوویتز، استدلال میکنند که این مرزها به دلیل تغییرات تاریخی پیچیدهاند و نباید بهصورت تحتاللفظی تفسیر شوند. با این حال، نمایش نقشههای گسترده توسط مقامات اسرائیلی، مانند اسموتریچ و نتانیاهو، خشم کشورهای عربی را برانگیخته و به اتهامات تجاوزکارانه دامن زده است. این نقشهها، همراه با اظهارات نتانیاهو مبنی بر «تعهد عمیق» به اسرائیل بزرگ، نشاندهنده تلاش برای تبدیل این مفهوم به یک پروژه سیاسی ملموس است.
بنیامین نتانیاهو در مصاحبه اخیر خود در پاسخ به پرسشی درباره تعهد به اسرائیل بزرگ گفت: «بله، بسیار.» او این ایده را بهعنوان یک «ماموریت تاریخی و معنوی» توصیف کرد که شامل مناطق فلسطینی و احتمالاً بخشهایی از اردن، مصر، لبنان، و سوریه است. این اظهارات پس از ارائه نقشهای در مجمع عمومی سازمان ملل ، که فلسطین را حذف کرده بود، واکنشهای شدیدی را برانگیخت. حماس این سخنان را «اعلان جنگ علیه منطقه» خواند و سازمان همکاری اسلامی آن را نقض حاکمیت فلسطین و قوانین بینالمللی دانست.
این در حالی است که اظهارات نتانیاهو نشاندهنده چرخشی آشکار از سیاستهای محتاطانه پیشین اوست، که در آن از الحاق مستقیم کرانه باختری خودداری کرده بود. این تغییر ممکن است به دلیل فشارهای داخلی از سوی جناحهای تندرو مانند حزب صهیونیسم مذهبی به رهبری اسموتریچ باشد، که خواستار الحاق غزه و کرانه باختری هستند. با این حال، برخی تحلیلگران، استدلال میکنند که منظور نتانیاهو از اسرائیل بزرگ، تسلط سیاسی و نظامی بر منطقه بدون کنترل مستقیم سرزمینی است. این رویکرد میتواند تلاشی برای جلب حمایت داخلی در میان بحرانهای سیاسی و بینالمللی باشد، اما خطر تشدید تنش با کشورهای همسایه، بهویژه ایران و لبنان، را افزایش میدهد.
ایده اسرائیل بزرگ در میان برخی جناحهای اسرائیلی، بهویژه حزب لیکود و صهیونیستهای مذهبی، از حمایت برخوردار است. قانون «دولت-ملت یهود» در سال ۲۰۱۸، که شهرکسازی را یک «ارزش ملی» میداند، این ایده را تقویت کرد. با این حال، اشغال سرزمینهایی فراتر از مرزهای ۱۹۶۷، مانند کرانه باختری و غزه، با محکومیت بینالمللی مواجه شده و نقض قطعنامههای سازمان ملل تلقی میشود. در منطقه، ایران و گروههای مقاومت مانند حماس و حزبالله این ایده را تهدیدی برای حاکمیت کشورهای عربی میدانند و به تقویت حمایت نظامی خود ادامه دادهاند. چه آنکه عملیات نظامی اسرائیل در غزه، لبنان، و جنوب سوریه نشانههایی از تلاش برای تحقق این پروژه است.
اما با این حال، تحقق کامل اسرائیل بزرگ، به معنای کنترل سرزمینی از نیل تا فرات، به دلیل محدودیتهای نظامی، اقتصادی، و دیپلماتیک اسرائیل بعید به نظر میرسد. با این حال، اقدامات تدریجی مانند گسترش شهرکسازی در کرانه باختری، نشاندهنده تلاش برای تحقق بخشی از این ایده است. واکنشهای منطقهای، بهویژه از سوی ایران، میتواند به تشدید درگیریها منجر شود. همچنین، عدم انسجام در موضع اروپا و کاهش حمایت یهودیان آمریکایی از سیاستهای نتانیاهو، توانایی اسرائیل برای پیشبرد این پروژه را محدود میکند.
در مجموع، مفهوم اسرائیل بزرگ، از وعدههای دینی در تورات تا آرمانهای صهیونیستی مدرن، مسیری پیچیده را طی کرده است. نوشتههای هرتزل، اظهارات مقاماتی مانند فیشمن، و اقدامات اخیر نتانیاهو و اسموتریچ نشاندهنده تلاش برای تبدیل این ایده به یک پروژه سیاسی است. مرزهای ادعایی از نیل تا فرات، شامل فلسطین، اردن، لبنان، سوریه، و بخشهایی از مصر و عراق، در منابع مختلف تکرار شده، اما تحقق کامل آن به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیکی بعید است. اظهارات نتانیاهو در اوت ۲۰۲۵، که حمایت آشکار او از این ایده را نشان داد، تنشهای منطقهای را تشدید کرده و خطر درگیری گسترده را افزایش داده است.