به نقل از ایسنا, پس از رفتار عجیب و غیرعقلایی یک خواننده هتاک در کنسرتش مقابل دیدگان حیرتزده حاضران، گروهی از این کار به عنوان دفاع از آزادیِ عمل خواننده به شیوههای عجیبتر از اصل اتفاق دفاع کردند.
همزمان اما ازدواج یک بازیگر سینما با چهرهای که تصورش را نمیکردند، باعث شد برخی از همین گروه اقدام به طرح حملاتی سنگین به این بازیگر زن کنند و حداقل انتخاب فردیاش را به چالش بکشند تا این پرسش مطرح شود؛ چرا با استانداردهای دوگانه حتی در قضاوت درباره آزادیِ فردی و اجتماعی مواجهیم؟!
سایت «تابناک»، در ادامه یادداشت خود افزوده است: « پس از برهنهشدن شاهین نجفی، خواننده هتاک، که سابقه توهین به دو امام معصوم را با گستاخانهترین ادبیات داشت و سپس با ادبیاتی مشابه بر چهرههای برجسته فرهنگی کشورمان که با رئیسجمهور دیدار کرده بودند تاخته بود، گروهی از طرفدارانش با بیمنطقی کامل، از این رفتار دفاع کردند و هر اندیشمندی که این شیوه اعتراض را به نقد میکشید، با ادبیاتی سنگین و توهینآمیز مورد هجمه قرار دادند.
دفاع از برهنهشدن شاهین نجفی از سوی هواداران این خواننده نامتعادل که تلاش کرده تا کنون رفتارهای غیرعقلاییاش را با وام گرفتن از رخدادهای سیاسی در خارج از ایران مشروعیتسازی کند، به همین جا پایان نیافت و گروهی حتی با برهنهشدن و راهاندازی کمپین اینچنینی، اقدام به حمایت از این رفتار غیرمنطقی کردند؛ این اتفاقی در نوع خود کمسابقه و البته از خوانندهای که «شر بودن» را نمادش قرار داده، عجیب نیست و به هر حال نمیتوان بیش از این انتظار داشت.
چه بسا در آینده شاهد رفتارهای ناهنجارتر از برهنهشدن از سوی این خواننده روی صحنه کنسرت و در ملأ عام باشیم و جماعتی نیز از این رفتار ناهنجار حمایت کنند؛ بنابراین، نمیتوان بیش از این انتظار داشت، زیرا در هر جامعهای چنین اشخاصی هستند که شیوههای اینچنینی را انتخاب میکنند و به واسطه فقدان عقبه عقلانی، به سرعت نیز به فراموشی سپرده میشوند؛ اما آنچه محل تأمل است، برخی تناقضات رخداده همزمان با همین رفتارها در فضای مجازی است.
دفاع از برهنگی شاهین نجفی و حمله به ازدواج مهناز افشار!
در همین مقطع، زمانی شاهد اعلام رسمی خبر ازدواج مهناز افشار، بازیگر زن سینمای ایران با یاسر رامین، فرزند محمدعلی رامین، یکی از تئوریسینهای دولت پیشین به ویژه در بحث هولوکاست و همچنین یکی از معاونان مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت احمدینژاد بود؛ موضوعی که مسألهای شخصی است و به واسطه تشاهر دو سوی این اتفاق، در رسانهها بر آن تمرکز شد و البته در دیگر کشورها نیز توجه به این اخبار مرسوم است و گاهی حواشی نیز در پی دارد.
با این حال، آنچه عجیب بود، حمله به مهناز افشار به دلیل این ازدواج بود و ظاهراً حرکت فردی مهناز افشار اقدام غیرقابل هضم بود و حتی حجتالاسلام والمسلمین خاتمی، رئیسجمهور اسبق که خطبه عقد این دو را خوانده نیز از گزند این حملات در امان نماند و این حملات نیز تا کنون متوقف نشده است. نکته جالب اینکه بخش وسیعی از آنهایی که این حملات را متوجه مهناز افشار میکردند، همان اشخاصی بودند که از اقدام شاهین نجفی حمایت میکردند!
با این اوصاف، تناقض عجیب در تفسیر آزادی فردی به وجود آمده و ظاهراً شاهین نجفی به همراه گروهش، حق دارد روی صحنه و در ملأ عام برهنه شود، ولی مهناز افشار حق ندارد درباره آینده فردیاش تصمیمگیری کند و باید برای چنین انتخاب شخصی از جماعتی اجازه میگرفت؛ هرچند آنچه شاهین نجفی انجام داد، بر خلاف آنچه درباره مهناز افشار رخ داده، رفتار شخصی نبوده و کاملاً جنبه اجتماعی داشته است.
در لوای این مقایسه، شاید بتوان به قضاوت درباره همین تناقض عجیب پرداخت و به این پرسش پاسخ داد، چرا وقتی با کاری موافق هستیم ولو آنکه توجیه مشروعیت اخلاقیاش ناممکن یا دشوار باشد، آن را در راستای آزادی فردی و اجتماعی طبقه بندی میکنیم، ولی وقتی با عملی موافق نیستیم، ولو آنکه کاملاً مشروع و فردی باشد، به خود اجازه تجاوز به حقوق فردی و تحقیر و توهین به آن فرد را میدهیم؟ آیا همه ما در حال تفسیر به مطلوب اخلاق به سود خود در جریان رویدادهای روزمره نیستیم؟»