فوتبالی که دیگر تنها یک ورزش جذاب نیست
ورزش به عنوان یک سرگرمی مفید، قابلیت قرار گرفتن در برنامه روزانه تمام افراد جامعه را داراست؛ اما تنها تا زمانی که در خدمت سلامت جسمی و اعتلای سلامت روحی، اخلاقی و سالم سازی و جهت دهی اوقات فراغت افراد باشد.
امروز وقتی صحبت از ورزش می شود، بسیاری ناخودآگاه ذهن شان به فوتبال معطوف میشود؛ فوتبال این معجزه شگفتانگیز پست مدرن که میلیون ها نفر را دیوانه وار به دنبال نتایج غیر قابل پیش بینی خود می کشاند.
حتما قبل از دیدن فوتبال به پاسخ این سوالات هم کمی فکر کنیم.
آیا فوتبال با الگوی مدیریت غربی آن، اهداف مثبت و سازنده ورزش را به دست میدهد یا خیر؟
پاسخ به این سؤال با تشریح اهدافی که غرب از توسعه و ترویج فوتبال و دامن زدن به حساسیتهای آن پیگیری میکند، روشن خواهد شد.
1- فروپاشی اخلاق و حاکم شدن فرهنگ هرزگی و برهنگی در هردوره به بهانه جام جهانی بدتر از دوره های قبل:
شاید در هر دوره جام جهانی و حتی گاهی المپیک به واسطه اخبار و صفحات اجتماعی به مطالب حاشیه ای این مسابقات برخورد کرده باشیم؛ چرا که روند حاشیه ها همیشه جذاب تر از متن اصلی است.
موضوعی که در اینجا قابل طرح است حاکم شدن فرهنگ برهنگی و هرزگی در سیستم های مدیریتی ورزشی است. البته شاید خیلی از اوقات خود ما هم در برخورد با چنین مسائلی به این مورد اذعان کرده باشیم که سبک پوشش مردم بر اساس فرهنگ ها و موقعیت ها و اعتقادات در هر بخشی از جهان متفاوت است و این مورد را نمی توان نادیده گرفت ولی به راحتی نیز نمی توان از آن چشم پوشی کرد.
اگر روند افتتاحیه های جام جهانی را زیر نظر بگیریم شما در هر دوره متوجه ورود نوعی جدید از برهنگی برای جذابیت بیشتر این نوع مراسمات هستیم موجی که از صحنه اجرا ی این نمایش ها و مراسم ها سریعا در بین تماشاچیان رایج می شود.
جدا از مساله توریسم جام جهانی و به تبع آن ترویج بیشتر و روز افزون توریسم جنسی و شیوع فساد اخلاقی و افزایش فروش مشروبات الکی و به تبع آن ناامنی های شبانه و افزایش آمار تجاوز در این کشورهاست .
نوع تبعات فرهنگی و اخلاقی که با پایان هر دوره از جام جهانی آواری از مشکلات اخلاقی و ناهنجاری هایی رفتاری و ترویج بیشتر بی حیایی را در پی دارد. توشه ای که بار سنگین آن به ویژه در کشورهای میزبان غیر اروپایی بیشتر به چشم می خورد.
۲- تولید انبوه غفلت برای ملّتهای جهان سوم
در گذشته استعمارگران برای تاراج ثروتها و منابع ملتهای جهان سوم، با لشکرکشیِ زمینی، هوایی و دریایی؛ قدرت خویش را بر آنان تحمیل میکردند، امّا امروز استعمارگرانِ نو برای در امان ماندن از بیداری و هشیاری ملّت ها و پیشگیری از اعتراضات مردمی در جهان سوم، بهترین راه را مشغول کردنِ دائمیِ ذهن مردم به سرگرمیهای غفلتزا میدانند. استعمارگران با این کار، دو هدف بزرگ را نشانه گرفتهاند:
نخست مشغول کردن ذهن ملّتها و دیگری تخلیه هیجانات آنها؛
شاید جواب این سؤال که چرا زادگاه فوتبال، انگلستان است، اما نام کشورهای فقیری چون برزیل در صدر ردهبندی فیفا به چشم میخورد نیز همین باشد، زیرا استعمارگران از فوتبال تنها برای بازی کردن خود استفاده نکردند؛ بلکه بیشتر آن را برای بازی دادن ملتهای جهان سوم به کار گرفتند.
به عبارت دیگر آنان فوتبال را به عنوان دستگاه تولید غفلت به منظور سرگرم کردن جوانان این کشورها و چپاول ذخایر غنی مادّی و فرهنگی آنان در اختیار گرفتند. به عنوان مثال یک کمپانی اقتصادی انگلیسی که در اروگوئه مشغول تجارت قهوه و کائوچو بود؛ در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ وقتی با اعتراض کارکنان خود نسبت به کمبود دستمزدشان مواجه شد، توپ فوتبال را به عنوان ارمغانی انگلیسی به آنها هدیه داد و به آموزش این ورزش به خانوادههای کارگران پرداخت. پس از مدت کمی، همه کارگران و خانوادههایشان، تمام وقت بیکاری خود را با شوق و شور فراوان صرف فوتبال و لذت بردن از آن میکردند، و کار به جایی رسید که سرپرست این کمپانی در نامهای به رئیسش در انگلستان چنین نوشت: «… امروز کمتر خانوادهای در اروگوئه پیدا می شود که به فوتبال اظهار علاقه نکند. ما امروز با کمترین دستمزد، بیشترین بهره را از کارگران خود می بریم و آن ها هیچ اعتراضی به این مسئله ندارند…۱
۳- دور شدن گام به گام جوانان از فضای علمی و سیاسی جامعه و جهان و عدم الگوپذیری از نخبگان علمی، فرهنگی و اخلاقی
مسئله الگو و الگوپذیری، همواره یکی از اساسی ترین مسائل روان شناختی و جامعه شناختی به شمار میرود، اما امروز این مسئله چالشی بزرگ، پیش روی خود دارد. در اکثر جوامع، شناخت جوانان از نخبگان علمی و فرهنگی بسیار ناچیز است؛ حال آنکه اطلاعات فراوانی حتی از زندگی بسیار خصوصی بازیکنان فوتبال، نقل محافل و مجالس آنان است، تا آنجا که نشریات فراوانی یکسره به انتشار این اطلاعات میپردازند و در شمار پرتیراژترین نشریات کشور قرار میگیرند در مورد شخصیّتهای سیاسی نیز همین قضیّه صادق است. یکی از مهمترین چهرههای سیاسی بینالمللی، رئیس سازمان ملل است. امروز او در جهان به اندازه ی کوچکترین بازیکنان مطرح فوتبال نیز شناخته شده نیست. این فاصله گرفتن، حاصلی جز کاهش انگیزه علمآموزی و پژوهش و رکود نشاط سازنده سیاسی به دنبال نخواهد داشت. ۲
۴- مخفی کردن فعالیتهای سیاسی و پوشاندن تبعات ناشی از آن، زیر بمباران خبری جام جهانی فوتبال
هنگام برپایی این مسابقات، تمام اخبار سیاسی تحت الشّعاع آن قرار می گیرد و تمام نگاه ها در همه جای دنیا به اخبار آن معطوف میشود؛ بنابراین فرصت برای انجام کودتاها، حملهها و فعالیتهای بزرگ سیاسی، به دور از ذهن و چشم رسانهها و ملتها فراهم میشود. با آغاز جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، همه شاهد بودیم که تنها بخشی از ملّت ایران از تشدید حملات غاصبان صهیونیست علیه مظلومان فلسطینی آگاهی یافتند و بقیه مردم دنیا، غالباً توجهی به این مسئله مهم سیاسی نداشتند؛ و امسال نیز همزمانی اوج درگیری گروه های تکفیری در عراق و کشتار مردم در این کشور است. از این نمونه ها در هنگام برگزاری این مسابقات بسیار دیده می شود.
۵- بهرهبرداری هنگفت اقتصادی
همیشه در کنار رقابتهای بزرگ مثل جام جهانی فوتبال ، رقابت دیگری هم بین شرکتهای اقتصادی فراملیتی برگزار میشود. رقابتی نه بر سرِ توپ و جام، بلکه بر سر سود بیشتر. رقابتی که معمولاً با پیروزی شرکتهای صهیونیستی مثل کوکاکولا و پپسی پایان میپذیرد. به غیر از جام جهانی، مؤلفههای سودآورِ بسیاری در فوتبال، چشم پرطمع غولهای اقتصادی غرب را به خود خیره کرده است. عقد قرارداد با حامیان مالی (Sponsor)، خرید و فروش بازیکنان، تبلیغات اطراف زمین، تبلیغات روی لباس و وسایل ورزشی بازیکنان، فروش سیگار، نوشیدنی و فستفودها درون و بیرون ورزشگاهها و مواردی از این قبیل، همواره سودهای فراوانی را به حساب صاحبان بنگاههای اقتصادی فراملیتی و مدیران باشگاههای ورزشی واریز میکند. در این بین، فیفا نیز با سود سالیانه حدود ۳۰۰ میلیارد دلار، از برکات حاصل از این ورزش بسیار مفرّح، بینصیب نمانده است. برای درک عمق این فاجعه، کافی است آمار گرسنگی و بیماریها و مرگ و میر ناشی از آن در آفریقا (طبق گزارش سازمان ملل حدود ۱۳ میلیون نفر در آفریقا با مرگ و میر ناشی از گرسنگی مواجه هستند۳را با درآمد کشور آلمان از برگزار کردن جام جهانی یک میلیارد و دویست میلیون یوروی۴گذشته مقایسه کنیم تا نتیجه سیطره اختاپوس امپراتوری ثروت صهیونیسم جهانی بر محبوبترین ورزش جهان، بیش از پیش بر ما روشن شود. ۵
۶- ترویج فرهنگ غربی و شیوه قهرمانپروری و تخریب فرهنگ بومی و منش پهلوانی
فرهنگ مصرفگرایی، عادیسازی خشونت و رواج مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل؛ تنها بخشی از آن چیزی است که به ذهن متحیّر و بهتزده جادو شدگان پای تلویزیون تزریق میشود؛ امّا سه مسئله از دیگر مسایل مهمتر مینماید:
اوّل:
جایگزین کردن شهوت قهرمانی و شیوه قهرمانپروری به جای منش پهلوانی و روحیه اخلاقی و انسانی. در فوتبال، بسیاری برای قهرمان شدن و برتری بر دیگران تلاش میکنند، تمارض میکنند، درگیر میشوند، ناسزا میگویند، اعتراض میکنند و هیچ چیز در خدمت اعتلای روح، رسیدن به کمال و رشد مکارم اخلاق به کارگرفته نمیشود؛ بلکه تنها جام قهرمانی است که برای رسیدن به آن، هر عملی مشروع میشود.
دوم :
کاهش ارزش و منزلت انسان و انسانیت و نزول آن تا تبدیل شدن به کالایی برای خرید و فروش به منظور سودآوری برای مدیران باشگاهها. انسانی که قرآن به تکریم و بزرگداشت او افتخار میکند و او را شایسته مقام خلیفةاللهی میداند، در الگوی غربیِ مدیریت فوتبال، به مهرهای سودآور در شطرنج اقتصاد سرمایهداریِ پست مدرن تبدیل شده است. ارزش انسانها در این تجارتخانه بزرگ، تنها به قیمت تجاری آنهاست.
سوم :
تبلیغ یکی از خطرناکترین برنامههای استعماری غرب یعنی جهانی شدن. مسابقه فینال جامجهانی است و میلیونها نفر در آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا، جشنوارهای از مظاهر فرهنگ شوم غرب را به تظاهر نشستهاند. روشن است که ماشین تولید بیهویتی و پوچی و بی خداییِ غرب برای تسخیر ذهن بینندگان تلویزیونی، از این فرصت طلایی بیشترین بهره را خواهد برد. رسانههای غربی، برای تسخیر ذهن بینندگان تلویزیونی، از این فرصت طلایی بیشترین بهره را خواهد برد. رسانههای غربی، تمام تلاش شان را برای رسیدن به یک هدف به کار میگیرند و آن هم ساختن جهانی است یکدست، بر مبنای فرهنگ پوشالی غرب و در خدمت اقتصاد و سیاست آن. برای مثال میتوان از مدل آرایش سر و صورت، کیف مدرسه دانشآموزان، مدل های لباس و دکوراسیون اتاق های شخصی؛ به عنوان بخشی از تجلیّاتی که از آغاز شدن سیر خطرناک جهانی شدن خبر میدهند، نام برد.
ورزش فی نفسه دارای آثار مثبت فراوانی است و می توان از بسیاری از ورزشهای سالم جهت پرورش جسم و روح و پرورش روحیه تعاون و همکاری استفاده کرد و با مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب از آنها برای تعالی برخی ارزشها و فضایل انسانی نیز کمک گرفت و تأثیرات جانبی فوتبال بر آن دسته از بینندگان و تماشاگرانی بیشتر است که خود کمتر این هیجانات را به طور عینی و واقعی تجربه کردهاند. با توجّه به این نکته، پرواضح است که منافع غرب در شرایطی تأمین میشود که توده مردم از امکانات ورزشی مناسب بیبهره بوده و امکان تخلیه مناسب هیجاناتشان از آنها گرفته شود.
کاری از گروه بین الملل و ورزش باحجاب
پينوشتها:
۱- کیهان ورزشی، سال ۴۴، ش ۱۶۱، ص ۸۱
۲-متأسفانه اشتیاق کاذب به شخصیتهای جهانی فوتبال در میان جوانان جوامع مذهبی تا بدان جا پیش میرود که اطلاعات بسیاری از این جوانان از زندگی فوتبالیستهای بیگانه به مراتب بیش از آگاهی آنها از زندگی سراسر درس آموز پیشوایان مذهبی خودشان است.
۳- خبرگزاری ایسنا
۴- خبرگزاری بی بی سی
۵-www.hamshahri.org
6-جغجغه تمدن فرهنگ غرب، فرهنگ پویا ، قاسم اردکانی