counter create hit برندسازی در سینمای ایران چه سرنوشتی خواهد یافت؟
۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۲
کد خبر: ۹۷۷۱۶

برندسازی در سینمای ایران چه سرنوشتی خواهد یافت؟

ایده برندسازی در سینمای ایران به سمت و سویی می‌رود که بعید است در سال‌های آینده فیلمی موفق در گیشه باشد که به قسمت دوم یا سوم نرسد و این یکی از بدیهی‌ترین رویکردهای مورد انتظار برای اقتصاد سینمای ایران در کنار اصلاح ساختار پخش بود

برندسازی در سینمای ایران در حال اوج گرفتن است و در آخرین اتفاق در این زمینه، پوران درخشنده نام فیلم جدیدش را تغییر داد تا به صورت غیرمستقیم از برند فیلم سابقش در گیشه نیز بهره برداری کند؛ اتفاقی که به نظر می‌رسد در سال‌های آینده بیش از اکنون نیز مرسوم شود و فیلم موفقی نباشد که قسمت دوم یا سومش ساخته نشود.

به گزارش خرداد و به نقل از تابناک, برندسازی در سینما یکی از روش‌های معمول در سینمای تجاری جهان و به ویژه در هالیوود است. برخی برندها نظیر «بت من» و «سوپرمن» در آمریکا یا «جیمز باند» در انگلیس دهه‌های متمادی است که استمرار داشته و تا زمانی که سودآوری داشته باشند، بر آنها دنباله‌هایی ساخته می‌شود اما لزوماً بلاک باسترهای برآمده از کمیک استریپ‌ها نیستند که چنین سرنوشتی را می‌یابند و تقریباً هر فیلمی که در گیشه موفق شود، باید در انتظاره قسمت دومش بود.

این روند ادامه ساختن بر فیلم‌های موفق در گیشه تا زمانی استمرار خواهد داشت که یک فیلم دیگر موفقیت گذشته را نداشته باشد و در غیر این صورت برنامه ریزی برای تبدیل یک فیلم به سه گانه نیز ریخته می‌شود، کما اینکه پس از موفقیت کم‌سابقه سه گانه «ارباب حلقه‌ها»، برنامه ریزی از همان ابتدا برای ساخت یک سه گانه تحت عنوان «هابیت‌» در ادامه «ارباب حلقه‌ها» صورت پذیرفت و در در این راستا، این مجموعه نیز موفقیت قابل توجهی تا این مقطع داشت.

با این حال، این ظرفیت اقتصادی در ایران آنچنان جدی گرفته نشد و نخستین بار «کلاه قرمزی» بود که دومین قسمتش ساخته شد و پس از «کلاه قرمزی و پسرخاله» (۱۳۷۳)، «کلاه قرمزی و سروناز» (۱۳۸۱) ساخته شود و سپس کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۱) به عنوان سومین قسمت از این مجموعه توسط ایرج طهماسب و حمید جبلی ساخته شد و در این میان چندین سریال تلویزیونی نیز ساخته شد و برای جبلی و طهماسب دستاورد مالی بزرگی داشت.

برندسازی در سینمای ایران چه سرنوشتی خواهد یافت؟


این برندسازی چندان جدی گرفته نشد تا آنکه نوبت به مسعود ده‌نمکی رسید. ده‌نمکی پس از ساخت اخراجی‌ها 1، قسمت‌های دوم و سوم این مجموعه را ساخت و سپس بر وزن هم فیلم رسوایی و سپس معراجی‌ها ساخت. او بهترین استفاده قابل تصور از برند را در سینمای ایران کرد تا دیگران نیز سراغ همین رویکرد بروند و آهسته آهسته نگاه‌ها به برندها جدی‌تر شود.

هرچند قرار بود «نیش زنبور2» و «سن پیترزبورگ 2» ساخته شود اما تاکنون تنها «شهر موش‌ها 2»، «آتش بس 2» و  «قصه‌ها» ساخته شد که فیلم‌هایی در دنباله آثار پیشین کارگردان‌هایشان هستند و دو فیلمی که از این سه فیلم اکران شده‌اند، در گیشه تجربه موفقی داشته‌اند و حال «شهر موش‌های 3» و «آتش بس 3» نیز فیلم‌هایی است که در مسیر تولید قرار دارند.

در همین راستا پوران درخشنده کارگردان فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» که این روزها مشغول تکمیل فیلمنامه جدید خود است، فیلم جدیدش که به موضوع طلاق ارتباط دارد و با نام قبلی «خانم مال معرفی کنید» بود، به «هیس! عشق خواب است» تغییر داد تا از برند فیلم پیشینش که در گیشه موفق بود، بهره برداری کند؛ اتفاقی که نتایجش از هم‌اکنون قابل پیش بینی است.

ایده برندسازی در سینمای ایران به سمت و سویی می‌رود که بعید است در سال‌های آینده فیلمی موفق در گیشه باشد که به قسمت دوم یا سوم نرسد و این یکی از بدیهی‌ترین رویکردهای مورد انتظار برای اقتصاد سینمای ایران در کنار اصلاح ساختار پخش بود؛ اتفاقی که خیلی دیر اما خیلی سریع در حال تحقق است و به گردش چرخ‌های صنعت کوچک سینمای ایران کمک ویژه‌ای خواهد کرد.

با این حال در این زمینه نیز فیلمسازان می‌بایست حساب‌شده عمل کنند و از افراط در این زمینه بپرهیزند، چرا که برند به همان سرعتی که شکل می‌گیرد، می‌تواند نابود شود. نباید فراموش کرد 23 قسمت فیلم‌های «جیمز باند» در بیش از 60 سال ساخته شده و درباره دیگر فیلم‌های سینمایی دنبال‌دار که ادامه حیات یافته و یا در طول حدود 47 سال عمر سینمایی «بت من»، تنها هفت فیلم سینمایی ساخته شده و این مدیریت برند، باعث ادامه حیات این برندها شده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین