تعمیق روابط تجاری با کشورهای همسایه از جمله پارامترهایی است که می تواند در درازمدت به تقویت فضای سیاسی و مناسبات دیپلماتیک منجر شود و این مزیت در نهایت باعث می شود تا قدرت منطقه ای ایران افزایش یابد. از این رو اجلاس باکو فرصت مناسبی را به منظور گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بین کشورهای همسایه در منطقه قفقاز، اوراسیا و آسیای مرکزی فراهم آورده است. در این میان نکته ای که باید مورد توجه مسئولان اقتصادی و سیاسی ایران قرار گیرد این است که سطح مبادلات تجاری ایران با کشورهای قفقاز و آسیای میانه، طی سال های اخیر آنچنان گسترده نبوده و این امر به این دلیل است که به لحاظ ماهیت اقتصادی این کشورها تفاوت چندانی با فضای تجاری و وضعیت اقتصادی ایران ندارند و چنانچه بناست این اجلاس سرآغاز روابط نوینی باشد، برنامه ریزی ها و تبیین راهبردهای اقتصادی باید به گونه ای تدوین شود تا اقتصاد ایران در حوزه هایی که مزیت عمده و منحصر به فردی دارد، رو به توسعه بگذارد، والا اگر قرار باشد صرفا سطح روابط در حد توسعه خطوط راه آهن باشد، به نظر نمی رسد چیز قابل قبولی را به اقتصاد کشور اضافه کند. با این همه، حضور ایران در پیمان های اقتصادی منطقه، اساسا امر مطلوبی است، مشروط به اینکه این حضور از یک سو مستمر باشد و از سوی دیگر در سایه منافع سیاسی صرف، قرار نگیرد. به عبارت دیگر نباید فضا به گونه ای تعریف شود که تعمیق روابط اقتصادی منحصر به حوزه های خاصی بوده و آن نیز در خدمت یارگیری های سیاسی در سطح بینالمللی قرار گیرد، چرا که در این حالت با هر نوسانی که در فضای بینالمللی ایجاد می شود، طبیعتا موضوعات اقتصادی ایران نیز دستخوش تغییر می شود. موضوعی که ذیل گسترش روابط اقتصادی چندجانبه اهمیت ویژه ای پیدا می کند این است که نفس وجود چنین اجلاس هایی باعث می شود تا بسیاری از قواعد گمرکی و قوانین تجارت در کشورهای طرف همکاری، به یکدیگر و در نهایت به فضای تجارت جهانی نزدیک شده و این اتفاق می تواند شرایط اقتصاد ایران را برای پیوستن به «سازمان تجارت جهانی» مهیا کند. فارغ از این مسائل، به نظر می رسد در ارتباط با مزایای اقتصاد ایران و نیز سیاست های اتخاذ شده در مورد تجارت بینالمللی، سیاست های اقتصادی و راهبردهای تجارت خارجی کشور همچنان فاقد یک استراتژی بلندمدت و یک راهبرد موثر است. در ارتباط با مراودات بینالمللی، تاکنون سیاستگذاریها معطوف به این بوده تا در هر حوزهای فعالیت های اقتصادی و تولیدی صورت گیرد. در حالی که ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، به عنوان چهارراه ترانزیت جهانی است و می تواند از این مزیت استفاده بیشتری کند. چنانچه روی گسترش ناوگان هوایی، فرودگاهها، ناوگان دریایی، بنادر، حمل و نقل ریلی و جادهای تمرکز شود، ایران این قابلیت را دارد تا به عنوان هاب منطقه در این حوزه وارد شده و توسعه یابد. بنابراین برای توسعه اقتصاد ایران تبیین استراتژی اقتصادی بسیار اهمیت دارد.