چهارمين شوراي شهر تهران، با مشاركت مردم در سال ۹۲ برگزار شد و اصلاحطلبان حضور خوبي در اين دوره پيدا كردند. بعد از آن، نگاهها به سمت عملكرد اين جريان سياسي بود تا تغييراتي را در ساختار شهرداري و شوراي شهر ايجاد كنند. اما عملكرد غيرتشكيلاتي الهه راستگو كه از ليست اصلاحطلبان به صندلي شوراي شهر رسيده بود، سبب شد تا محسن هاشمي از رسيدن به شهرداري تهران باز بماند و شهردار كاپيتان تهران، عملكرد گذشته خود را در چهار سال بعد نيز تكرار كند. در حالي كه موفقيت اصلاحطلبان در سال اول و انتخاب يك فرد صاحب نام به عنوان رئيس شوراي چهارم، نويد اتفاقات خوبي را ميداد با تغيير رويكرد ورزشكاران شوراي شهر كه عموما از تجربه كافي هم برخوردار نبودند، احمد مسجدجامعي دور دوم رياست شورا را از دست داد و تا پايان اين شورا، رياست را به اصولگراي سنتي يعني مهدی چمران تحويل داد. «احمد حكيمي پور» عضو دورههاي اول و چهارم شوراي شهر تهران، معتقد است كه اصولگرايان به اين دليل كه تلاش زيادي را براي به وجود آوردن اين شرايط انجام دادهاند، بايد پاسخگوي عملكرد شهردار و شهرداري تهران باشند. او به «آرمان» گفت كه يكي از دلايل به وجود آمدن پديدهاي به نام احمدينژاد در عالم سياست، عملكرد شوراي اول شهر تهران بود كه سبب شد، ليست آبادگران در دوره دوم به شوراي شهر راه پيدا كرده و زمينهسازحضور احمدينژاد در شهرداري تهران شود. در ادامه گفتوگوي احمد حكيمي پور، عضو شوراي شهر تهران با «آرمان» را ميخوانيد:
شما از اعضاي دوره اول شوراي شهر تهران بوديد. از فضاي انتخابات شوراي اول و حضور اصلاحطلبان در اين شورا براي ما بگوييد؟
حضور مردم در پاي صندوقها و پیروزی اصلاحطلبان در شوراي اول، دو دليل داشت. اول آنكه فضايي كه در اثر انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۷۶ ايجاد شده بود، تاثير زيادي را بر شور انتخاباتي مردم گذاشت و دليل دوم آن به اين سبب بود كه انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا براي نخستين بار برگزار ميگرديد كه اين دلايل فضاي مناسبي را براي اصلاحطلبان ايجاد كرد تا آراي خوبي را در سبد راي خود جذب كنند. در سه دوره بعدي شورا هم مشاهده كرديم كه حتي مشاركت به ميزان دوره اول نرسيد اما در دوره چهارم، حضور مناسب مردم را در پاي صندوقهاي شوراي شهر مشاهده كرديم. در دوره اول، بنا به دلايلي كه بر شمردم انتخابات پرشوري برگزار گرديد و همه طيفها در انتخابات حضور پيدا كرده بودند. در انتخابات شوراي اول، ۱۵ نفر ميتوانستند به شوراي شهر راه يابند. ليستها در اردوگاه اصلاحطلبان با هماهنگي و انسجام بسته شد كه عملا آن ليست راي آورد. شوراي هماهنگي اصلاحات كه در آن زمان به گروههاي دوم خرداد معروف بود، رهبري ليست را بر عهده گرفت كه تقريبا بر روي تمامي اعضا ليست معرفي شده، اشتراك نظر وجود داشت. منتهي بين تعداد خيلي كمي، بحث بود. اما خوشبختانه به شوراي شهر ورود پيدا كرده و در خرداد ماه همان سال با رايگيري كه در شورا انجام گرفت شهردار جديد را انتخاب شد.
به نظر شما عملكرد شوراي اول سبب شد كه ليست موسوم به آبادگران در دور دوم شورا حضور جديتري پيدا كرده و زمينهسازحضور احمدينژاد شوند؟
اينگونه كلي گويي كردن درست نيست. شوراي اول در مجموعه اصلاحات عمل كرده و خوشبختانه به صورت جزيرهاي هم اداره نميشد. ما شاهد بوديم كه شورا در تعامل با بقيه مسائل كشور و مجموعه اصلاحات كارهاي خود را پيش ميبرد. اما تنشهايی كه در سال آخر شورا به وجود آمد به مرور زمان زياد و عميقتر شد به طوري كه ناگزير انعكاس خبرهاي جنجالي شورا افزايش پيدا كرده و تمامي رسانهها با دنبال كردن اخبار چالشي شورا به آن اهتمام ورزيده و اين تنشها را برجسته كردند كه در اين باره صداوسيما و جريان رقيب نقش پررنگي را داشته و از اين فضا بهره كافي را بردند. از طرفي هم در جريان خودي اقدامات زياد جدي صورت نگرفت و متاسفانه در ماههاي آخر اتفاقات خوبي براي ما نيفتاد و دچار بحران شديم. اما در مجموع عملكرد شوراي اول از نظر بنده قابل دفاع بوده و انحلال شوراي اول يك عمل عجولانه به حساب ميآمد، به جاي اينكه افراد متخلف را كه انضباط را رعايت نكرده و قواعد كاري شوراي شهر را زير پا گذاشته بودند، با آنها برخورد جدي صورت بگيرد، كل شورا را منحل كردند اما شوراي اول در واقع مظلوم واقع شد. انحلال يك روال غير طبيعي بود كه شوك نابه هنگامي را به اعضا وارد كرد. بايد بپذيريم كه اين مجموعه محصول جريان اصلاحات بود كه در مركزيت تهران به عنوان پيشاني شوراهاي كشور به حساب ميآمد. متاسفانه اين مجموعه را سه ماه مانده به برگزاري انتخابات شوراي دوم منحل كردند. و اما از طرفي تشتت در اردوگاه اصلاحطلبان به وجود آمد كه منجر شد در دوره دوم انتخابات شوراها از دل اين جريان ليستهاي مختلفي بيرون آمد كه اين اقدام نشان از يك نوع سردرگمي به وجود آمده در اردوگاه اصلاحطلبان بود. همه اين موارد مزيد بر علت شد كه ليست موسوم به آبادگران در دوره دوم توانست به شوراي شهر راه پيدا كند. اما اينكه فقط عملكرد شوراي اول باعث شد كه احمدينژاد بروز و ظهور پيدا كند، اين باور درستي نبوده، بلكه در اين مساله باید كل دوران اصلاحات را نقد و بررسي كنيم. در هرصورت شوراي اول اواخر سال ۸۱ به كار خود پايان داد اما دولت اصلاحات چند سال بعد در راس امور حضور جدي داشت و اينها دليل نميشود كه حتما عملكرد شوراي اول سبب شد كه زمينه حضور رئيس دولت های نهم و دهم فراهم شود، بلكه بعد از پايان اجباري دورهاي اول شورا، دولت اصلاحات همچنان به كار خود ادامه داد و نزديك به سه سال عنان امور اجرايي كشور را عهدهدار بود. علت اصلي بر سركار آمدن جريان بعد اصلاحات، تشتت بين اصلاحطلبان و انحلال شوراي اول بود. به نوعي اختلافات و خودمحوريها و به هم ريختن انسجام در جريان اصلاحطلبان باعث شد هرجمعي فكر كند كه چرخ اصلاحات با انگشت او ميچرخد. اين اشتباه بزرگي بود. خود بزرگ بيني و خود محور بيني، فضايي را در اردوگاه اصلاحطلبان ايجاد كرد که برخي يك نوع خاطر جمعي را هر درون خود رشد بدهند كه مردم با اين جريان عقد اخوت بسته و حتي اگر اين جريان هر عملي را هم انجام دهد، مردم به آنها بلي خواهند گفت. لذا هر كسي ميخواست بگويد اصلاحطلب واقعي ما هستيم. به همين دليل ليستهاي متعددي ارائه شد كه روي مردم اثر منفي گذاشت و آنها هم كنار كشيدند. اينكه جريان اصلاحات را در يك شورا خلاصه كنيم، ساده كردن مسائل است. شوراي اول هم در به وجود آمدن جريان بعد اصلاحات بي تقصیر نبوده اما تنها دليل هم این نبود.
وجه تمايز عملكرد شوراي اول با شوراي دوم در چه مواردي بود؟
هر اندازه كه شوراي اول شفاف بود شوراي دوم غيرشفاف عمل كرد. متاسفانه موارد داخل شورا درست انعكاس داده نميشد، به طوري كه اخبار و مصوبات به سمت مناسبات پنهان هدايت شد. در شوراي اول اكثر مسائل شفاف بود و افكار عمومي در جريان ريز مسائل قرار ميگرفتند. شوراي اول به خاطر اينكه شوراي تاسيسي محسوب ميشد، سعي كرديم به ساختار شورا نظم بدهيم و خوشبختانه به خوبي از عهده اين كار برآمديم. به تعبيري شوراي اول شرايط را طوري هدايت كرد كه در حال حاضر ثمره آن را مشاهده ميكنيم. اين را تنها بنده نميگويم بلكه خيلي از افراد كه از نزديك اين موارد را مشاهده كرده و شاهد و ناظر بودند، سخنان بنده را تصديق ميكنند. اين موارد از دور قابل احساس نبود بلكه افرادي كه در جزئيات كار بودند، متوجه عملكرد مناسب شوراي اول درباره مصوبات، ساختارسازي، مناسبسازي نظام درآمد و هزينه و دربحث بودجهبندي و... هستند و حتي هركسي كه به اسناد و مدارك شوراهاي قبل مراجعه كند به خوبي اين مساله را دريافت خواهد كرد كه يكسري اقدامات جدي براي قوام نظام شورايی در شوراي اول شكل گرفته است.
روند نظارتي كميسيون شورای مجلس بر انتخابات شورا چگونه بوده و صحبتهاي اخير رئيس اين كميسيون درباره تفويض اختيار به شوراي نگهبان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
آن چيزي كه قانون لحاظ كرده است نظارت بر انتخابات شوراهاي شهر و روستا از كانال مجلس شوراي اسلامي بوده و در قالب نظارت عاليه انجام گرفته است. همچنين نظارت استان به استان كه از طريق مجامع نمايندگان استانها اين نظارت اعمال ميشود، بالاخره روند قانوني است كه نتيجه خوبي را از خود برجاي گذاشته است. همان طور كه مشاهده كرديد شوراي نگهبان هم در واقع سخن رئيس كميسيون شورا و امور داخلي را نپذيرفت كه در تاييد صلاحيت شوراها ورود پيدا كند. شوراي شهرو روستا بيشتر جنبهاي اجتماعي، دواطلبانه بوده و سر و كار آن با مسائل و روز مرگي شهري مردم است و وجهه ای مانند مجلس براي نظارت ايفا نميكند. حال اگر شوراي شهر تهران و كلانشهرها را جدا كنيم در بحث شوراها افراد بسيار زيادي وجود دارند كه شوراي نگهبان امكان بررسي صلاحيت را ندارد، به طوري كه در حال حاضر نزديك به ۲۰۰ هزار اعضاي شوراي شهر در كشور وجود دارد و اين شبكه وسيع شورا را اگر شوراي نگهبان بخواهد با ساز وكار خود ورود كند، حتما شاهد اتفاقات ديگري خواهيم بود كه خوشبختانه خود اين شورا هم اين مسئوليت را نپذيرفتند. در حال حاضر همين كه ازكانال نمايندگان مجلس كه معتمدين مردم هستند، انجام بگيرد اتفاق بسيار خوبي است. شاهد هستيم كه كميسيون شورا و امور داخلي مجلس كه در شكل كلان اين اتفاق را در چهار دوره شوراي شهر اداره كرده است به خوبي جا افتاده و اين روال را بهترين راه ميدانم.
به نظر شما چرا مساله تفويض اختيار به شوراي نگهبان از سوي رئيس اين كميسيون مطرح شد؟
بالاخره برخي از نمايندگان چنين ايدهاي داشته واين مساله را دنبال كردند. اما جنس كار شورا به دليل اينكه داوطلبانه، مردمي و غيرسياسي است هرچقدر نهادهاي حاكميتي با جريانهاي مردم نهاد به طور مستقيم وارد عمل نشوند، بهتر است. بالاخره نظام شورايي به قانون اساسي نزديكتر است.
عملكرد نظارت كميسيون شورای مجلس نهم را بر چهارمين دوره انتخابات شورا چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در اين كميسيون استعلامات از سوي مراجع مختلف انجام شده و در كميسيون هم صورت ميگيرد. مننها معرفي نهايي از سمت مجلس انجام ميشود. بعد از اعلام اسامي اگر كسي رد صلاحيت ميشد حق اعتراض و امكان پيگيري براي وي وجود داشت. اما در آن زمان در بين كانديداهاي تهران افراد زيادي كه جزو اولويتهاي اصلاحطلبان بودند از فيلتر اين كميسيون نتوانستند، عبور كنند. بعد از اعلام اول اسامي اقدامات و تلاشهاي زيادي براي گرفتن صلاحيت برخي از بزرگان شد اما موفق نشديم، برخي هم اين امكان را پيدا كرده و صلاحيت خود را دريافت كردند. متاسفانه در آن سال به دليل دير اعلام كردن اسامي در بستن ليست انتخاباتي با مشكل مواجه بوديم، حتي صلاحيت بنده و يكي از دوستان را در ساعات آخر اعلام كردند. به طوري كه تبليغات رسمي آغاز شده بود و ما همچنان ليست را نبسته بوديم كه اعلام با تاخير اسامي سبب شد از دو روز حق قانوني تبليغاتي خود محروم شدم.
برخي معتقدند به غير چند اقدام در سال اول شورای چهارم اقدام مثبتي را از سوي اصلاحطلبان مشاهده نكرديم؟
اگر بخواهيم عملكرد مثبت را در گرفتن مناصب در شورا خلاصه كنيم، بله همين طور است و ما بعد از سال اول رياست را از دست داديم. اما اينكه به خاطر اين موضوع اقدامات اين شورا كم رنگ بوده را نميپذيرم. اعضاي شوراي شهر اصلاحطلب در شوراي چهارم در اقليت بوده اما در كميسيونهاي تخصصي و صحن علني و در بحثهاي كارشناسي حضور جدي در زمينه جهت دهي به مباحث و تصويب مصوبات داشتهايم. ورود اعضاي فراكسيون اصلاحطلب در همه موارد كارشناسانه و مسئولانه بوده و من از اين لحاظ از عملكرد شوراي چهارم دفاع ميكنم. اشكال كار اصلاحطلبان شوراي چهارم را عدم ارتباط واطلاعرساني ميدانم. متاسفانه در فضاي رسانهاي و تاثير بر افكار عمومي اقدامات مناسبي را انجام نداده و عملكرد خود را نتوانستيم به خوبي به سمع و نظر مردم برسانيم. عملكرد شورا در مجموع سنجيده شده نه اينكه صرف عملكرد فراكسيون اصلاحطلب، عملكرد كلي مجموعه شورا باشد. به دليل اينكه با ليست اصلاحطلبي در اين شورا حضور پيدا كردهايم سعي كرديم منسجم بوده و عملكرد قابل قبولي را از خود به جاي بگذاريم. برخي از دوستان هم شروع كردهاند تا عملكرد فراكسيون را مكتوب كرده تا افكار عمومي و نهادها ي كه پشتيبان آنها بودند و به نام آنها در انتخابات شورا حضورپيدا كردهاند، اقدامات را مشاهده كنند .لذ ابایددستاوردها را مكتوب و اطلاعرساني كرده كه اين امر در حال انجام است.
برخي از اعضاي شوراي شهر معتقد هستند سيال بودن راي ورزشكاران شوراي شهر آسيب جدي را به توفيقات آتي اصلاحطلبان زدهاند، ميخواستم نظر شما در اين باره بپرسم.
بالاخره غير از سه نفر مابقي از ليستها راي آوردهاند. يعني از ۳۱ اعضاي شوراي شهر ۲۸ نفر از ليست راي آورده و تقريبا وزنه اصلاحطلبان و اصولگرايان ۱۴ به ۱۴ است كه يك نفر از ليست ما در جريان راي شهردار از شهردار حامي جريان ليست حمايت نكرد. اما سه نفر ورزشكار در ليستها هم حضور نداشته و به طور مستقل به شورا راه پيدا كردهاند. اينها عملا به هر طرفي كه راي خود را بيندازند، آن طرف اكثريت محسوب شده و اين يك واقعيت است.
چه دليلي سبب شد كه اين افراد در سال اول از اصلاحطلبان درباره انتخاب رئيس شورا حمايت كردند اما در سالهاي بعد با چرخش ۱۸۰ درجهاي موضع خود را عوض كردند؟
بايد بگوييم كه يك سري فعل و انفعالات در نتيجه آرا مخصوصا رياست شورا پيش ميآيد كه اين خود سازوكار و مناسباتي دارد كه جريان اصلاحطلب دستش در اين زمينه باز نبوده و حتي برخي از اين مناسبات را اصلا قبول نداشته و تمايل هم ندارد به هر قيمتي راي به دست آورد.
درباره عدم شفافسازي شهردارتهران و مجموعه شهرداري كه در بسياري از موارد پاسخگو نيستند، شوراي شهر چه اقداماتي را انجام داده است؟
اين مساله هم به شهرداري مربوط ميشود و هم به شوراي شهر اما بنده شوراي شهر را مقصر ميدانم. شورا بايد از امكانات نظارتي خود به خوبي استفاده كرده كه در اين باره من به شوراي چهارم نمره خوبي نميدهم. يعني بايد بهتر و بيشتر از اين ابزارهاي نظارتي خود استفاده كرده و در مسائلي كه مربوط به شهر و شهروندان است مردم را كاملا در جريان گذاشته و اقدام جديتري را صورت دهند. در اين زمينه كميسيوني هم در شورا تعيین شده است كه تا به امروز خروجي مناسبي را از اين كميسيون دريافت نكردهايم.
چرا درباره عدم شفافسازي براي طرح سوال و استيضاح اقدام نكرده ايد؟
به خاطر مناسبات بيرون از شورا و معادلات اقتصادي شهر كه در آن منافع و آورده زيادي وجود دارد. برخي از مناسبات بر تصميمات تاثير ميگذارد و مناسبات بيرون از مجموعه شوراي شهر تاثير بسياري دارد. دراين باره استيضاح شهردار تاكنون در دستور كار قرار نگرفته و اگر هم اين مساله مطرح شود، بايد به نتيجه برسدكه متاسفانه تعداد ما در شورا توانايي طرح سوال را از شهردار ندارند و به نتيجه هم نخواهد رسيد. البته اصولگراياني كه شهردار را انتخاب كردهاند، بايد پاسخگوي اين عمل خود باشند.
منبع: آرمان