انتصابهای دولت پزشکیان از، اما ابتدای کار و زمان چینش کابینه حاشیهساز بود و موجب دلخوری بدنه اجتماعی دولت شده بود. این بار، اما انتصاب اسماعیل سقاب اصفهانی که از مدیران دولت رئیسی و نزدیک به جبهه پایداری است به عنوان معاون رئیس جمهور و رییس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی تیر آخر را زد! این انتصاب عجیب موجی از انتقادات را روانه دولت کرده و واکنشهای بسیاری را برانگیخته است؛ واکنشهایی از خشم و ناامیدی گرفته تا طنز و کنایه و حتی پویشهای اعتراضی گسترده در فضای مجازی.
این تصمیم مسعود پزشکیان که اتفاقا مورد حمایت جدی اصولگرایان و خاصه طیف رادیکال قرار گرفته، بدنه رأیدهندگان دولت را به شدت آزرده است؛ بدنهای که دل به پزشکیان بسته و امیدوار بودند که او با شعار «وفاق» بتواند کاری از پیش ببرد. اما حالا بسیاری از همان حامیان میگویند آنچه اتفاق افتاده «وفاق» نیست؛ بلکه «واگذاری دولت» به چهرههایی است که جامعه رأی به عدم حضورشان داده است.
فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب، از نخستین کسانی بود که این انتصاب را بهشدت نقد کرد و راه خود را از دولت جدا کرد. او نوشت: «خیلی با خودم کنار رفتم که چیزی نگویم. اما شرافتم در گرو بیان حقیقت است. دردناک است در روزی که فواد شمس از فشار روزگار خودکشی کرد، مدیر برکشیده رئیسی معاون رئیسجمهورمان شد. اسم این هرچه باشد وفاق نیست. کجتابی است. به سهم خودم شرمندهام.»
در سوی دیگر، انتقادها حتی از میان اصولگرایان میانهرو نیز شنیده شد. هاتف صالحی، فعال اصولگرا، این تصمیم را «نابخردانه» دانست و نوشت: «انتصاب نابخردانه اسماعیل سقاب اصفهانی منجر به دلآزردگی و سرخوردگی هواداران رئیسجمهور و نیز بروز اختلافاتی میان کارگزاران دولت چهاردهم شده است. عقلانیت حکم میکند که پزشکیان هرچه سریعتر این انتصاب را ملغی اعلام کند.»
اما موج واکنشها تنها به نقدهای جدی محدود نماند. بسیاری از کاربران با لحنی تندتر نوشتند پزشکیان رأی آورده، اما «سعید جلیلی رئیسجمهور شده است». کاربری در اینباره نوشت: «پزشکیان رأی آورد ولی سعید جلیلی رئیسجمهور شد. چه کلاه بزرگی به نام وفاق سرمان گذاشتند.»
کاربر دیگری با اشاره به تصویر معروف دیوارچینی پزشکیان و قائمپناه نوشت: «تا الان بهترین و تنها عملکرد مثبت دولت پزشکیان همین یه رج دیوار آجریه که با همکاری اوس جعفر چیدن.»
طنز تلخ کاربران، اما به همینجا ختم نشد. یکی نوشت: «خدارو شکر کنیم وحید جلیلی الان در صداوسیما پست دارد وگرنه پزشکیان به نام وفاق برایش حکم اختصاصی میزد!»
انتقادهای سنگینتر نیز از دل نیروهای اجتماعی نزدیک به ستاد پزشکیان برخاست. امیر تنها، فعال رسانهای، در اشارهای تلخ نوشت: «در روزی که فواد شمس… با مدرک دکترا و پس از ردصلاحیت استخدامی، خود را از زندگی خلاص میکند دو نفر از ستاد جلیلی به مدیرعاملی یکی از بزرگترین مجموعههای نفتی و معاونت رئیسجمهور درمیآیند. وفاقتون رو شکر!»
در واکنش به این فضا، برخی کاربران پویشی با عنوان «پزشکیان رأی منو پس بده» راه انداختند.
از سوی دیگر، علی شریعتی، فعال اقتصادی، بهجای تمرکز صرف بر انتصاب اخیر، تصویری بزرگتر از ضعف مدیریتی دولت ارائه داد و نوشت: «سقب اصفهانی سوتی وفاقی است، اما فاجعه دولت شما معاون اول خاموش، سخنگوی غیرحرفهای، وزیر نیرو تحمیلی، وزیر صمت ناتوان، جعفر ولکن، وزیر کار خام و وزیر کشاورزی حلقه شده است…».
اما در نقطه مقابل، برخی فعالان نزدیک به طیف رادیکال اصولگرا این موج انتقادی را «پروژه عبور از پزشکیان» توصیف کردند. مهری طالبی دارستانی صاحب ایده کلینک ترک بیحجابی نوشت: «پروژه عبور از پزشکیان را دنبال میکنند.»
چند کاربر اصولگرا نیز نوشتند حامیان پزشکیان «زود» از او دست کشیدهاند و تنها «حامی قطعی» رئیسجمهور را رهبر جمهوری اسلامی دانستند.
اما شاید قابلتوجهترین بخش واکنشها، موج طنز سازمانیافته و کنایهآمیزی بود که کاربران برای نشان دادن «اغراق در وفاق» به راه انداختند؛ کمپینهایی که در ظاهر حامی انتصاب افراد تندرو بودند، اما در واقع نقدی تیز به رویکرد دولت محسوب میشدند.
کاربران بسیاری از جمله چهرههای شناخته شده سیاسی و رسانهای گرفته تا فعالان فضای مجازی به این کمپین پیوسته و به اسامی مختلفی از چهرههای تندرو نیز اشاره کردند. مثلا: «کمپین حمایت از انتصاب بابک زنجانی بهعنوان رئیس بانک مرکزی»
رضا رشیدپور که نظر میرسد بانی این کمپین بود، نوشت: «کمپین حمایت از انتصاب حمید رسایی به معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور»
محمدعلی آهنگران نوشت: «کمپین حمایت از امیرحسین ثابتی بهعنوان سخنگوی دولت»
کاربرانی از «کمپین حمایت از سعید جلیلی بهجای عارف» و «کمپین حمایت از آقای ثقفی بهعنوان معاون ویژه صیانت اخلاقی»، «کمپین حمایت از کوچکزاده بهعنوان وزیر جنگ»، «کمپین حمایت از حسن ریوندی بهعنوان سخنگوی دولت»، «کمپین حمایت از دکتر تقی نقدعلی بهعنوان مشاور امور نسل Z»، «کمپین حمایت از حسین شریعتمداری برای ریاست شورای اطلاعرسانی دولت»، «کمپین حمایت از سعید حدادیان بهعنوان وزیر علوم»، «کمپین حمایت از آیتالله جنتی به معاونت امور جوانان»، «کمپین حمایت از بانکیپور بهعنوان وزیر ارشاد»، «کمپین حمایت از قاضی مرتضوی بهعنوان معاونت حقوق شهروندی» و ... نوشتند.
اسفندیار ذوالقدر نوشت: «کمپین حمایت از مهری طالبی دارستانی بهعنوان معاون امور زنان»
وحید خاتمی، فعال رسانهای اصلاح طلب نوشت: «کمپین حمایت از حجت عبدالملکی به معاونت آموزش و اشتغال»
محمدرضا تاجرنیا نوشت: «کمپین حمایت از حسین الهکرم به معاونت امور فرهنگی»
این موج طنز در واقع نقدی نمادین به سیاست «وفاقِ یکطرفه» بود؛ پیامی که بخش بزرگی از بدنه رأیدهنده پزشکیان مدتهاست درباره آن هشدار میدهند. اینکه وعدههای انتخاباتی بهجای کاهش شکافها، بهنوعی واگذاری تدریجی دولت به جریان رقیب تبدیل شده است.
انتصاب سقاب اصفهانی حالا تنها یک انتصاب نیست؛ نشانهای است از بحرانی عمیقتر یعنی فاصله روبهگسترش میان پزشکیان و حامیانی که با امید بسیار پای صندوق رفتند، است.
سؤال کلیدی اکنون این است که آیا رئیسجمهور این پیام اجتماعی و سیاسی را خواهد شنید، یا سیاست «وفاق یکطرفه» همچنان ادامه خواهد یافت؟