در دورههایی نظیر هشت سال دولت سازندگی یا اصلاحات، سیاستمداران ایران و عربستان کوشیدند تا از افزایش تنشها جلوگیری کنند. وضعیتی که حسن روحانی نتوانست با وجود شعار «تنشزدایی» در روابط دو کشور ایجاد کند و امروز تنش میان ایران و عربستان، به شکل کمسابقهای بالاست. برای بررسی روابط این دو قدرت منطقهای، «آرمان» با «محمد شریعتی دهاقان» سفیر سابق ایران در سازمان همکاری اسلامی و رایزن فرهنگی سفارت ایران در دمشق و بیروت به گفتوگو نشست که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
بهعنوان اولین سوال، فکر میکنید که دستیابی به برجام میان ایران و شش قدرت جهانی تا چه اندازه بر افزایش تنشها میان ایران و عربستان سعودی مؤثر بود؟
موضوع برجام و غیر برجام در مواجهه با عربستان را باید در چارچوب کلی روابط ایران و عربستان ترسیم کرد. همه وقایعی که در منطقه وجود دارد و اتفاق افتاده، از برجام تا مسائلی نظیر سوریه، بحرین، یمن یا عراق، همه اینها ممکن است در این چارچوب قرار بگیرد. مهمترین مساله این است که عربستان و ایران از نظر اصولی امکاناتی دارند که اگر این امکانات و تواناییها که البته کم هم نیستند، در مسیر همراهی و عدم دشمنی و نه دوستی باشد، وضعیت منطقه بسیار آرامتر خواهد شد. چرا که ما بعد از انقلاب، هیچگاه دوستی لازم را با سعودیها نداشتیم؛ اما در حال حاضر شاهد آن هستیم که هم توانمندی ایران و هم نیروی عربستان، صرف خنثا کردن یکدیگر میشود که به نظر من، این موضوع بسیار برای منطقه حساس است، چرا که هر دو کشور امکانات خاصی دارند. هر یک از آنها، از نظر سیاسی، اقتصادی، نفوذ معنوی و تواناییهایی که در جهان اسلام و خارج از آن دارند، میکوشند تا سیاست طرف مقابل را خنثی کنند که این موضوع به ضرر هر دو طرف است؛ اما در سالهای اخیر شاهد بودیم که تنش در روابط ایران و عربستان از دولت آقای احمدینژاد شروع شد. بعد از آن، حوادثی رخ داد که امروز میبینیم قابل مرتفع کردن نیست و روز به روز، این تضادها بیشتر میشود. نمونههای آن را میتوان در سازمان همکاریهای اسلامی، سازمان ملل متحد، منطقه یا خارج از آن مشاهده کرد. حتی اروپاییها و بهطور مشخص، آلمانها به ایران آمدند و به عربستان رفتند تا میانجی مذاکرات بین دو طرف باشند. چرا که آلمانها از جنگ بین ایران و عربستان ترس داشتند؛ بنابراین مشخص بود که عربستان یکی از مخالفان دستیابی به برجام است. عربستان برجام را یکی از موفقیتهای ایران در منطقه میداند و یقینا همینطور هم هست. این جزو افتخارات ایران است که توانست با توسل به مذاکره و نه جنگ، بزرگترین دستاوردهای بینالمللی را با حفظ حقوق ایران، کسب کند. در منطقه ما، عربستان و اسرائیل و در آمریکا هم، تندروهای جمهوریخواه از مخالفان برجام بودند؛ اما دولت باراک اوباما که شاید بتوانیم آن را یکی از معتدلترین دولتهای دورههای اخیر در آمریکا بخوانیم، موافق دستیابی به توافقی بین ایران و شش قدرت جهانی بود. ما هم توانستیم با بسیج کردن نیروهای خود در مذاکره و فشارهای سیاسی، روانی و رسانهای، موفقیت بزرگی به دست آوریم. کسانی که پیروزیهای برجام را انکار میکنند، نمیخواهند که موفقیتهای ایران را در این مسیر دیپلماتیک ببینند. این مخالفتها، دشمنیهایی است که در مسیر برجام و غیر برجام بین ایران و عربستان جاری است. اگر ایران و عربستان، اصل را بر این قرار دهند که هر دو در منافع منطقه، شریک باشند و بپذیرند که تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان انجام شود و دخالتی در امور کشورهای دیگر صورت نگیرد، ما در مسیر احترام به یکدیگر حرکت خواهیم کرد. این در هر موضوعی قابل انجام و دستیابی است. نمونه روشن آن عراق است. ما باید ملاحظاتی را برای طرف مقابل در نظر بگیریم. بهعنوان نمونه، برخوردهای دولت نوری مالکی با اهل سنت کرد، برخوردهای مناسبی نبود. ما میتوانستیم از انجام اینگونه حرکات توسط دولت شیعه مالکی جلوگیری کنیم تا موجب جری شدن بیشتر عربستان نشود. در یمن یا حتی بحرین هم میتوانیم موضعگیریهایی کنیم که به حداقلهایی برسیم. یقینا پتانسیل انقلاب اسلامی به نحوی است که در مسیر تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان است. ما نباید اصول خود را زیر پا بگذاریم اما میتوانیم این اصول را به نحوی پیاده کنیم که تضادها را کمتر کند.
اما در حال حاضر شاهد این هستیم که نه ایران و نه عربستان میلی به کاهش تنشها ندارند. امروز که این تضادها به وجود آمده و هر روز امکان افزایش آن وجود دارد، چه برخوردی باید صورت بگیرد؟
به عقیده من، همچنان که دولت ایران تاکید دارد که از طریق مذاکره مشکلات خود را با جهان حل کند، بهترین مسیر برای رفع اختلافات با عربستان نیز دیپلماسی است. دولت آقای روحانی، هنوز مذاکره با عربستان را از روی میز بر نداشته است. این اقدام بسیار خوبی است اما با مسیری که عربستان در پیشگرفته، بعید به نظر میرسد که در آینده نزدیک این مذاکرات شکل بگیرد و راهحلهای مسالمتآمیزی پیدا شود. درعینحال، اگر ایران و عربستان به تفاهمی دست پیدا نکنند، احتمال بروز جنگ تقویت میشود که ما باید جلوی جنگ این دو قدرت منطقهای را بگیریم. ما باید در مقابل کسانی که در هر دو کشور متمایل به جنگ هستند، بایستیم و در عین مخالفت با ایده و عملکرد عربستان در یمن، بحرین و سوریه، در نهایت به فکر راهحلهای منطقهای در این چارچوب باشیم. شاید بعضی راهحلها به کار بستهشده باشد اما هنوز به نتیجه نرسیده است. این راهکارها، میوهای است که احتیاج به زمان دارد تا به ثمر برسد. حوادث بعدی سبب خواهد شد که ما بتوانیم شکل و شمایل توافق ایران و عربستان در کشورهای منطقه را بهتر مشاهده کنیم اما در حال حاضر نمیتوانیم این راهحلها را ارائه کنیم. در نهایت امیدواریم به سمتی حرکت کنیم که تضادها کمتر شود، جنگی به وقوع نپیوندد و حرکت در مسیر حداقلها که در دوران ریاست جمهوری آیت ا... هاشمی رفسنجانی و رئیس دولت اصلاحات در دستور کار بود، امروز نیز در دستور کار قرار بگیرد. طرح موضوع دوری از خشونت و افراطیگری توسط رئیسجمهور در سازمان ملل متحد، در مسیر دیپلماسی صحیحی است که دولتهای سازندگی و اصلاحات هم در همین مسیر حرکت کردند.
در حالی که شما از کاهش تنشها صحبت میکنید، شاهد آن هستیم که روز به روز بر شدت تنشها میان ایران و عربستان افزوده میشود. نمونه اخیر این امر را میتوان در سخنان ترکی فیصل، رئیس اسبق استخبارات سعودی در نشست سازمان منافقین در پاریس مشاهده کرد. فکر میکنید که عربستان با توجه به اینکه میلی هم به مذاکره با ایران در جهت کاهش تنشها ندارد، در نهایت چه هدفی را دنبال میکند؟
کشورها گاهی در عرصه سیاسی اشتباهات بزرگ و فاحشی مرتکب میشوند که به سادگی نمیتوان از آنها گذشت. یکی از اشتباهات بزرگ عربستان، حضور در اجتماع منافقین بود. تا جایی که من روزنامههای عربی را دنبال میکردم، بسیاری از کشورها هم این اقدام عربستان را توبیخ و سرزنش کردند. چرا که این اقدام، خطمشی صحیحی نیست. نقدهایی در کشورهای عربی هم در این خصوص علیه عربستان صورت گرفت. ما دیدیم که بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، مذاکراتی با صدام حسین داشتیم تا بتوانیم روابط معمولی دیپلماتیک، با سطح پایینی از تنش داشته باشیم. این در حالی است که ما نمیتوانیم با عربستان، با وجود خطای بزرگی که مرتکب شده، روابطی داشته باشیم. حتما به خاطر دارید که ما مذاکراتی با رژیم بعث عراق در خصوص قطعنامه ۵۹۸ داشتیم و حتی طی مذاکراتی که صورت گرفت، زائران ایرانی قبل از سقوط صدام به زیارت عتبات میرفتند. وقتی ما در جنگ، پای آرمانها و حفظ سرزمین خود ایستادیم، امروز هم میتوانیم با کشورهای دیگر، حتی با وجود اشتباهات بزرگی که مرتکب شدهاند، وارد مذاکره شویم. چرا که در مسائل دیپلماتیک، نباید مدام بر طبل اشتباهات کشورهای دیگر کوبید. اگر بخواهیم در مسیر ارتباط و عدم تقابل و عدم دست بردن به قوه قهریه حرکت کنیم باید شعار دولت آقای روحانی مبنی بر تنشزدایی را که همان شعار دولت اصلاحات در عرصه سیاست خارجی بود، دنبال کنیم. امروز تنشزدایی و دوری از خشونت، باید در روابط ما با کشورهای منطقه هم صورت بگیرد؛ اما هدف عربستان از ارتکاب این اشتباهات، نظیر حضور در نشست منافقین، ایجاد تضاد و دشمنی بیشتر با ایران است. ما نباید اجازه دهیم که هدف آنها که ممکن است نفعی آنی برایشان داشته باشد، به نتیجه برسد. ما باید با تکیه بر مذاکره و روابط خوب با سایر کشورهای منطقه، جنگطلبی و اشتباهات فاحش سعودیها را خنثی کنیم.
این روزها خبرهایی از نزدیکی عربستان سعودی با رژیم تلآویو شنیده میشود که ظاهرا سعودیها ابایی هم از طرح این موضوع ندارند. شما عربستان را متحد قابلاعتمادی برای رژیم اسرائیل میدانید؟
این هم یکی دیگر از اشتباهات عربستان است. چرا که آنها اصل را بر تضاد با جمهوری اسلامی ایران گذاشتهاند. در همین جهت، آنها میکوشند به هر کسی که دشمن ایران است، نزدیکتر شوند؛ اما یقینا مساله نزدیک شدن به اسرائیل، آنهم در افراطیترین دولتی که تلآویو به خود دیده است، جز ضرر برای عربستان، نتیجه دیگری نخواهد داشت. موقعیت عربستان در دنیای اسلام به این است که روابطی با اسرائیل نداشته باشد و موضع مشخصی در مواجهه با فلسطین اتخاذ کند. این موضوعات است که برای عربستان در دنیای اسلام، اسباب کسب آبرو میشود. اساسا فلسفه وجودی سازمان همکاری اسلامی که در جده پایگاه دارد هم مساله فلسطین است. حتی مردم مصر که دولتشان روابط دیپلماتیک با رژیم اسرائیل دارد، به عادیسازی روابط تن ندادهاند؛ بنابراین، این موقعیتی که عربستان در آن به سر میبرد، حالتی نیست که نفعی از آن ببرد. در مقابل، ما خبرهای دیگری هم میشنویم که ورزشکاران عربستان، وقتی در مقابل رژیم صهیونیستی قرارگرفتهاند، شکست را پذیرفتهاند و به مصاف ورزشکار صهیونیست نرفتهاند. از اینکه چنین موضوعی، دستور دولت بوده یا ورزشکاران عربستانی به صورت خودجوش دست به این کار زدهاند، ما بیاطلاعیم؛ اما ما باید دولتها را تشویق کنیم که مسیر درستی را انتخاب کنند.
در موضوع سوریه، نقطهای که ایران و عربستان بر اساس آن بتوانند تنشها را کاهش دهند، دقیقا چیست؟
به عقیده من مشکل و اختلاف ایران و عربستان در سوریه قابلحل است! شاید مشکلاتی در بحرین داشته باشیم اما برای سوریه راهحلهای زیادی وجود دارد که البته، الان زمان طرح آنها نیست. باید اجازه دهیم که سیر حوادث اندکی دیگر به پیش رود. همانطور که اشاره کردم، بعضی از راهکارها هنوز به ثمر نرسیده و باید منتظر حوادث بعدی ماند و صبور بود. همین مقدار اشاره کنم که سوریه وضعیت بسیار خاصی دارد. هم ایران و هم عربستان، باید تغییراتی در نقطهنظرهای خود ایجاد کنند.
هر از چندی، شاهد اظهارنظرهای مقامات آمریکایی علیه عربستان سعودی هستیم. حتی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان هم اظهاراتی تندی علیه عربستان داشته است. ممکن است که روی کار آمدن ترامپ، موقعیت عربستان در منطقه را تضعیف کند؟
آمریکا کشور آزادی است و رسانهها تمام این اظهارنظرها را منتشر میکنند؛ اما ما نباید این اظهارنظرها را به عنوان موضع رسمی تلقی کنیم. ترامپ، کاندیدای ریاست جمهوری است و ممکن است که علیه یا له عربستان صحبت کند. هیلاری کلینتون هم از این قاعده مستثنا نیست. آنها امروز نامزد ریاست جمهوری هستند و ممکن است صحبتهایی داشته باشند که در کوتاهمدت، از این اظهارنظرها برای خود نفعی متصور شوند. در زمان بوش پسر و در زمانی که حمله ۱۱ سپتامبر صورت گرفت، صحبتهای تندی علیه عربستان صورت گرفت و حتی مساله کاهش وابستگی به نفت عربستان را مطرح کردند. طرح این مسائل همیشه بوده است؛ اما مساله همپیمانی با عربستان برای تمامی روسای جمهور آمریکا و حتی کاندیداهای ریاست جمهوری، مهم بوده است. ممکن است که نامزدها در زمان مبارزات انتخاباتی، صحبتهایی را مطرح کنند اما زمانی که انتخاب شوند و به قدرت برسند، همپیمانیها را میسنجند، گزارشهای دقیق و رسمی را دریافت میکنند و در نهایت، نتیجهای که میگیرند، متفاوت از صحبتهایی است که در زمان انتخابات انجام میدادند. در حال حاضر، جو ضد سعودی در آمریکا وجود دارد اما از سوی دیگر، عربستان لابی بسیار قدرتمندی در آمریکا دارد. به همین جهت نباید به بعضی از انتقادات موردی آمریکاییها که علیه عربستان طرح میشود، دلخوش باشیم یا خیال کنیم که تضادها میان آنها بیشتر میشود. ما باید رویه صحیح را در منطقه به پیش ببریم و همچنان که موقعیت ما بعد از دستیابی به برجام بهتر شد، یقین بدانیم که با سیاستهای صحیح منطقهای هم موقعیت ما بهتر خواهد شد.
منبع: آرمان