جرم بدتر از گناه آنست که همه زحمات و تلاش ها را نادیده گرفته و دستاوردهای ملموس را به هیچ بگیریم و تنها در کنار گود بنشینیم و بگوییم لنگش کن! و البته نگوییم که کشور در چه شرایط و وضعیتی بود و اکنون کجاست....
سرویس سیاسی خرداد: دشمنان نام و نشان دار ایران و تکفیری هایی که موجودیت خود را بر مبنای ضربه و آسیب و حذف و هدم شیعیان در جهان اسلام قرار داده و چشم طمع به امنیت و موجودیت ایران به عنوان بزرگترین پایگاه شیعیان دوخته بودند، اکنون در صحنه های میدانی با ضربات مهلکی روبرو شده و هیچ گاه نتوانستند در بلبشوی تحولات منطقه ای امنیت ایران عزیز را مخدوش کنند. وضعیتی که مایه فخر و مباهات هر ایرانی وطن دوستی است و گمان نمی کنیم که هیچ انسان معقول و منصفی بتواند منکر خدمات و زحماتی شود که منجر به این وضعیت غرور انگیز شده است.
به گزارش خرداد؛ این وضعیت به همت همه اضلاع و اجزای حاکمیتی رقم خورده و نه فقط یک دستاورد ملی که یک پیروزی فرا منطقه ای و حاصل هم افزایی همه دلسوزان این آب و خاک است، دستاوردی که یکسوی آن فرماندهان نظامی و استراتژیست های این عرصه قرار دارند و سوی دیگرش دیپلمات های کارکشته و توانمندی که توانستند با همپوشانی و همنوایی یکدیگر دشمنان را مقهور کنند و البته سوی مهم دیگرش خدمت گزاران بی نام و نشان اما توانمند و کارکشته ای که به رغم دشمنی دشمنان و نقشه های شوم آنان و مرزهای جغرافیایی گسترده و همجواری کینه توزان، با چتر امنیتی وسیعی که بر سرتاسر ایران گستراندند، هیچ گاه نگذاشتند که امنیت ایران مخدوش و دشمنان این سرزمین خشنود شوند.
حال که این وضعیت مطلوب پس از مجاهدت های فراوان در همه عرصه ها و سپهرهای مختلف رقم خورده و همگان باید شکرگزار این موهبت باشند و آن را الگویی برای همدلی و همنوایی در مواجهه با مخاطرات و معضلات پیش رو قرار دهند، عده ای خواسته یا ناخواسته با برخی اظهار نظرهای خود چنین نشان می دهند که از این دستاورد بزرگ و ملی قصد بهره برداری های سیاسی و طیفی دارند.
محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران و کاندیدای چند دوره انتخابات که البته گفته است گویا این بار قصد حضور در انتخابات را ندارد! این روزها در قالب واکنش های پرشمار در شبکه های مجازی و نیز سخنرانی های مختلف، گاه اظهاراتی دارد که از آن جز نگرش های جهت دار سیاسی در نقد و تخریب دولت نمی توان مستفاد کرد و البته وی در بیان انتقادات از راه و روش های نامطلوب و خلط مبحث فراوان بهره می گیرد.
نمونه آنکه وی به جای آنکه از توفیقات منطقه ای به عنوان یک دستاورد بزرگ و فرا جناحی که حتی گستره ای فراتر از ملی دارد، یاد کند به نحوی سخن می گوید که گویی این دستاورد تنها و تنها مرهون اقدامات نظامی بوده و از همه ناخوشایند تر آنکه طوری سخن می گوید که گویی باید بواسطه این موفقیت دولت مردان و دیپلمات ها را شماتت کرد و به آنان تاخت!
به این بخش از سخنان تازه وی توجه کنید:« مردم ما شکوفه های ایثار خود را می بینند که به بار نشسته است. نباید این مردم مشکل اقتصاد و معیشت داشته باشند. در چیزهای عادی نباید عقب باشیم در حالیکه موشک ها و هواپیماهای بدون خلبان ما و دانشمندان ما در علوم هسته ای پیشتاز جهان هستند. راه چاره چیست؟...ما درجاهایی که پیروز شدهایم، باارزشهای انقلاب بوده است اما درجاهایی که ارزشهای انقلاب را راه ندادهایم، شکستخوردهایم. دولتهایی که با کمک لیبرالها و تکنوکرات ها اقتصاد را مدیریت کردهاند، ارزشهای انقلاب و اعتمادبهنفس را در نظر نگرفتهاند و موجب عقب افتادن مردم شدهاند.....در سال اقدام و عمل، بیکاری از ده درصد به دوازده درصد افزایش یافته است. میخواهند حل مشکلات را به حل شدن مشکل ارتباط با آمریکا گره بزنند. این دولت اولین دولتی است که دهها بار در سطح وزیر خارجه در مسئله هستهای با آمریکاییها جلسه گذاشته است اما نتیجه چه شد؟ آنها به تعهدات خود حتی آنهایی که روی کاغذ آمده بود، وفا نکردند. بله این راه ما نیست. ...راه نجات و موفقیت ما این است که اجازه بدهند ارزشهای انقلاب و اعتمادبهنفس وارد اقتصاد و تجارت و صنعت بشود.»
بی گمان بزرگ ترین آسیب به یک دستاورد و یک موفقیت به هنگامه ای رقم می خورد که در دفاع از آن به بیراهه رفته و به کژراهه بزنیم.
موفقیت در حفظ امنیت و ناکامی تروریست ها که محسن رضایی به آن می بالد مگر جز با زحمات سربازان گمنام امام زمان در وزارت اطلاعات این دولت رقم خورده است، مگر می شود نقش مذاکرات دیپلماتیک وزیر امورخارجه را در رقم خوردن دستاوردهای منطقه ای نادیده گرفت؟ آنگاه چگونه و با چه استدلالی همه این اقدامات نادیده گرفته شده و به پشتوانه این موفقیت به دولت تاخته می شود؟.
آیا حصول برجام و ارتقای جایگاه بین المللی کشور ما عنصر تسهیل کننده این موفقیت ها بوده یا در تقابل با آن قرار گرفته است؟ بعد و پس از برجام شرایط به کدامین سو حرکت می کرد؟ ایران از چه زمانی به عنوان یک طرف اصلی وارد مذاکرات و رایزنی ها در خصوص سوریه شد؟ روسیه پس از چه اتفاقاتی با هم افزایی ایران وارد میدان داری در تحولات سوریه شد؟.
مشکلات اقتصادی که از آن سخن گفته می شود، برآمده از چه رویکردهای داخلی و چه مخاطرات خارجی بود؟ اگر برجام نبود آیا وضعیت اقتصادی کشور ما در وضعیت فعلی قرار داشت؟ کارنامه اقتصادی این دولت مشخص است و عملکردها معلوم و باید از حاج محسن پرسید که چه کسانی کشور را به عقب برده اند و چه کسانی کشور را از ته دره نجات داده اند؟؟ از ایشان البته باید پرسید که به جای تاخت و تاز بی محابا و ایراد گیری ها چه نسخه جایگزینی برای اقتصاد کشور دارند؟ نسخه ای که جایگزین نسخه دولت لیبرال و تکنو کرات! شود و یک شبه آن بلبشوی رقم خورده توسط دولت مستظهر به حمایت اصولگرایان را درمان کند!
حاج محسن البته در بخش دیگری از سخنان خود گفته است:« شکافی که هست، شکاف اعتقادی است. هر جا به اعتقادمان عمل کردهایم جلو رفتهایم. جرم بدتر از گناه این است که مشکلات را بهنظام و رهبری نسبت میدهند. اجازه ندادند که ارزشهای انقلاب در اقتصاد کشور وارد شود.»
شاید در اداه این گفتار باید به ایشان متذکر شد که یک وجه دیگر گزاره« جرم بدتر از گناه» آنست که از دستاوردهای بزرگی چون پیروزی بر تکفیری ها و منکوب کردن آنان برای نگرش های طیفی و جناحی بهره بگیریم و آن را چماقی کنیم برای زدن خودی ها!
جرم بدتر از گناه آنست که همه زحمات و تلاش ها را نادیده گرفته و دستاوردهای ملموس را به هیچ بگیریم و تنها در کنار گود بنشینیم و بگوییم لنگش کن! و البته نگوییم که کشور در چه شرایط و وضعیتی بود و اکنون کجاست....
البته جای شکرش باقی است که ایشان گفته اند که قصد حضور در انتخابات را ندارند که اگر قرار بود ایشان در انتخابات آتی حضور یابند، قرار بود با چه نگرش های سیاسی و طیفی از سوی وی روبرو باشیم! البته شاید هم دری به تخته خورد و احساس تکلیف بر انکار قبلی فایق آمد و شاهد حضور 4 باره ایشان در انتخابات آتی بودیم!.