counter create hit روحانی کاندیدای اصلاح طلبان یا مطیع و همراه اصولگرایان!
۱۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶
کد خبر: ۲۰۸۸۳۸
راهنما به چپ و گردش به راست در آستانه انتخابات عقلانی است؟

روحانی کاندیدای اصلاح طلبان یا مطیع و همراه اصولگرایان!

دولت روحانی با این رویکردها نشان می دهد که به هیچ روی نمی خواهد پای کار اصلاح طلبان در فضای فعلی بایستد و ترجیح می دهد با خویشتن داری و سکوت از کنار موضوعات گذر کند، نکته ای که البته باید دید چه تاثیری در بدنه حامی جریان اصلاحات که پای کار دولت در همه 4 سال گذشته ایستاده، خواهد گذاشت
سرویس سیاسی خرداد/ صلاح الدین توماج پور: چهار سال پیش در چنین روزهایی حسن روحانی و حلقه یاران وی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام خود را مهیای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم می کردند. عضو شاخص جامعه روحانیت مبارز به عنوان تشکل محوری جریان راست اما دیرزمانی بود که از اصولگرایان فاصله گرفته و خرج خود را با آنان سوا کرده بود.

به گزارش خرداد؛ هر چه که به موسم و موعد انتخابات نزدیک می شدیم این تمایز و تفاوت بیش از پیش نمایان می شد، هیچ یک از جریان های شاخص اصولگرایی حاضر به حمایت از روحانی نشده و بارزترین نمود آن جایی بود که نمایندگان مجلس تمام اصولگرای نهم در حمایت از یکان؛ یکان نامزدهای جریان اصولگرا بیانیه های چند صد امضایی انتشار داده و هم از قالیباف و جلیلی و هم از حداد عادل و ولایتی و محسن رضایی حمایت کردند ( اینکه چگونه می شد از همه همزمان حمایت کرد؛ البته از عجایب آن انتخابات بود) اما هیچ یک از آنان پای بیانیه ای در حمایت از روحانی را امضا نکردند.

در آنسو اما اصلاح طلبان و بزرگان این جریان سیاسی در اقدامی هوشمندانه و برای شکست فضای از پیش تدارک دیده شده و برای برهم زدن بازی رقیب دیرین آنهم با دست های بسته، سنگ تمام گذاشتند و با اجماع و اتحاد حول حسن روحانی، کاندیدایی که در نظر سنجی های ابتدایی با دیگر رقبای انتخاباتی چندان تفاوت و تمایزی نداشت در کمتر از یکهفته بر صدر نشانده و به رغم تعدد کاندیداها در انتخابات کار را در همان دور اول یکسره کردند و حسن روحانی را کلید دار ساختمان پاستور.

البته و بدون هیچ شک و شبهه ای حسن روحانی با توجه به عقبه مدیریتی، حضور در گلوگاه های راهبردی و نیز قدرت و تسلط گفتاری و رفتاری یک سر و گردن از دیگر رقبایش بالاتر بود و در منظرات نیز خوش درخشید اما آنچه وی را اینچنین ارتقای جایگاه بخشید، اجماع و اتحاد نیروهای تحول خواه و خواهان تغییر وضعیت بود.

اتحاد و اجماعی که فقط تاکتیکی رقم نخورده و برآمده و معطوف به قرابت گفتمانی و طرح مطالبات تحول خواهان از زبان این نامزد ریاست جمهوری بود. در واقع بازی برد- برد رقم خورد که طی آن هم اصلاح طلبان توانستند گام بزرگی در مسیر تغییر شرایط بردارند و هم حسن روحانی توانست معطوف به رویکردها و شعارهای اصلاح خواهانه به راس هرم قدرت سیاسی رهنمون شود.

اصلاح طلبان از همان ابتدای خلق این پیروزی اعلام داشتند که به دنبال سهم خواهی نبوده و نیستند و تغییر شرایط و برون رفت کشور از شرایط بغرنج آن روزها مهم ترین هدف آنان بوده که محقق شده است. پیرو همین سیاست در انتخابات مجلس نیز اصلاح طلبان با تمامی پتانسیل های خود به میدان آمدهو در مسیر اجماع و اتحاد فروگذاری نکرده و بدنه اجتماعی خود را در حمایت از این اجماع و اتحاد و برآوردن مجلسی همسو با دولت فارغ از برچسب های سیاسی مرسوم  بسیج کردند که یکبار دیگر نیز از این کارزار با همه محدودیت ها و مضایق موفق بیرون آمدند.

در آنسوی میدان البته تغییر دولت، منجر به تغییر شرایط نابهنجار فضای سیاسی چند سال گذشته شده و امکان کنش گری مطلوب تر برای اصلاح طلبان فراهم آمد،یعنی فضا از آن وضعیت بحرانی پیشین فاصله گرفت اما از آنجا که دولت در پرونده مهم و تعیین کننده مذاکرات هسته ای درگیر بود، عدم توجه مطلوب به شعارهای مطروحه در حوزه سیاست داخلی و گشایش های مورد انتظار، با واکنش و انتقادات صریح اصلاح طلبان روبرو نشد و آنان با تساهل و تسامح از کنار این کاستی ها گذر کردند تا با حل و فصل مشکلات بیرونی، چشم انتظار تغییرات مثبت در بازه زمانی آینده باشند.

حال در آستانه انتخاباتی دیگر، قرار است در اردیبهشت ماه سال جاری حسن روحانی یکبار دیگر به عنوان نامزد ریاست جمهوری به رقابت با رقبا برای تکیه مجدد بر صندلی ریاست جمهوری بپردازد. آنگونه که از شواهدو قرائن پیداست، اصلاح طلبان یکبار دیگر قصد آن دارند که از روحانی در انتخابات آتی به حمایت بپردازند و هر چند در برخی محافل از کاندیدای ایگزین نیز سخن به میان می آید اما اینکه روحانی در هر صورت و با هر تاکتیک انتخاباتی کاندیدای این جریان سیاسی خواهد بود شکی نیست

اما نکته آنجاست که روحانی در کفه دیگر ترازو چه اقدامی در راستای جلب نظر اصلاح طلبان و تغییر شرایط و تسهیل حضور آنان در فضای سیاسی و پیگیری مطالبات ایشان برداشته و یا خواهد برداشت. پس از انتخابات مجلس آنگونه که از شواهد و قرائن بر می آید روحانی بیش تر ترجیح داده که به اصولگرایان میانه رو نزدیک شده و دل آنان را بربیاد، طیفی که در موضوعات اقتصادی و برخی رویکردهای سیاسی با اصلاح طلبان همسویی و همپوشانی دارند اما به طور قطع دغدغه مندی ها و مطالبات ساختاری جریان اصلاحات در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و یا موضوعات راهبردی حوزه سیاسی برای آنان نه فقط اولویت ندارد که حتی مسئله آنان نیز نیست.

طیفی که خود در ماجرای اجماع از چتر حمایتی اصلاح طلبان برخوردار بوده و در مجلس نیز تاکنون همراهی این جریان را تمام قامت با خود داشته اند و البته در بزنگاه های حساس کار خود را پی می گیرند و چندان به هزینه کرد متقابل باورمند نیستند و دولت روحانی در این ماه های نزدیک به انتخابات نشان می دهد که بیش ت درصدد جلب نظر آنان است تا تامین نظر اصلاح طلبان و حرکت در مسیر مطالبات آنان.

نگرشی که شاید برآمده از اطمینان خاطر آنان نسبت به حمایت اصلاح طلبان و بدنه حامی شان در انتخابات از حسن روحانی باشد،چرا که آنان نمی خواهند رقبای تندرو جریان اصولگرا قدرت را در دست بگیرند یا معطوف به این نکته که حسن روحانی از گزینش خود به عنوان رئیس جمهوری در رقابت با اصولگرایان تندرو مطمئن است و نمی خواهد در این مسیر هزینه کرده و تنش و چالشی را رقم بزند و ترجیح می دهد از این گلوگاه با حداقل سرعت مطمئنه گذر کند

دو اتفاق روزهای گذشته نشانی بر تایید این ادعاهاست جایی که از یکطرف مهم ترین حزب حامی دولت که معاون اول رئیس جمهوری را نیز در شاکله خود دارد، اجازه برگزاری همایشی که در آن قرار بوده از آیت الله هاشمی نیز تجلیل شود، نمی یابد و وزارت کشور روحانی مجوز لازم را صادر نمی کند و از طرف دیگر فرماندار اصلاح طلب آمل تنها یک روز بعد از انجام معارفه با فشار نماینده اصولگرا و منتقدانش از این طیف مجبور به استعفا می شود.

دولت روحانی با این رویکردها نشان می دهد که به هیچ روی نمی خواهد پای کار اصلاح طلبان در فضای فعلی بایستد و ترجیح می دهد با خویشتن داری و سکوت از کنار موضوعات گذر کند، نکته ای که البته باید دید چه تاثیری در بدنه حامی جریان اصلاحات که پای کار دولت در همه 4 سال گذشته ایستاده، خواهد گذاشت، آیا در این برهه حساس که روحانی نیازمند حضور مردم پای صندوق های رای است، چنین رویکردی عقلانی و به صلاح است؟ آیا روحانی ترجیح می دهد در ساخت قدرت بازی کند نه در پایگاه رای و مطمئن است که این استراتژی جوابگوست؟ این عقب نشینی ها تا کجا ادامه خواهد داشت و چه حد یقفی دارد؟ روحانی چگونه نسبت کاندیداتوری از سوی اصلاح طلبان و حرکت بر مدار خواست اصولگرایان را با هم درآمیخته و خروجی مطلوب را رقم خواهد زد؟  


 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: