خرداد: صادق ملکی، استاد دانشگاه در گفت و گویی با روزنامه آرمان امروز به تحلیل فضای سیاسی در فردای ثبت نام نامزدهای انتخاباتی پرداخته و با اشاره به ثبت نام احمدی نژاد می گوید: باید به بصریت هاشمی درود فرستاد. او همچنین معتقد است که روحانی پیروز انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. متن این گفت و گو را در ادامه میخوانید.
ارزيــــابي شما از نحوه ثبتنام كانديداهای رياستجمهوری چيست؟انتخابات رياستجمهوري مهمترين انتخابات و مهمترين عرصه حضور مردم ايران در صحنه سياست و تعيين سرنوشت خويش است. باز گذاشتن صحنه آن براي ثبتنام بدون قيد و شرط توهين به شعور مردم و از منظري به سخره گرفتن انتخاب مردم است. اين نحوه ثبتنام بيحرمتی به جايگاه انتخابات است. هرچند گمان میکنم كه اغلب اين افراد حذف میشوند، اما هم اين حذف و هم اين نحوه ثبتنام خود داراي ملاحظات داخلي و خارجي است كه پرداختن به آن يك مصاحبه جدا ميخواهد. بايد مصاديق رجل سياسي در قانون انتخابات تعريف شده و چون همه كشورهای دارای دموكراسی راه ورود فقط برای واجدان شرايط باز باشد. تبديل انتخابات به بازار مكاره با هدف ناكارآمد جلوه دادن سازوكار دموكراسی، تخريب جايگاه مقام رياستجمهوری، خدشهدار نمودن تشخيص و انتخاب مردم و... شايد هدف اين نحوه ثبتنامها باشد.
ارزيابي جنابعالي از ثبتنام احمدينژاد در انتخابات چيست؟دوازدهمين دور انتخابات رياستجمهوری ظاهرا انتخاباتي خاص خواهد بود. به ميدان آمدن احمدینژاد خبر مهمی برای اين دور از انتخابات است. احمدینژاد بهرغم توصيه مقام معظم رهبری به ميدان آمده و اين خود نوعی نافرمانی هدفمند برای اخذ رای يا كسب امتياز در معادلات و معاملات احتمالی است. با توجه به دسترسیهای اطلاعاتی که احمدینژاد داشته است، افشاگریهای خاص، خبرسازی، ملتهب نمودن فضای انتخاباتی، ایستادن تا آخر و تحمیل هزینه به کشور، کنارکشیدن به سود دیگری و... نیز که از ویژگیهای اوست میتواند مدنظر احمدینژاد باشد. در واكنش به ثبتنام احمدینژاد در انتخابات رياستجمهوری و در روزهای انتخاباتی بدون آیتا... هاشمی، بايد به بصيرت اين مرد بزرگ تاريخ ايران درود فرستاد. آیتا... هاشمی نيست، اما روح و نهاد آگاهیای كه او بنيان گذاشته است ،در انتخابات پيش رو راهنمای عمل ايرانيان در انتخابات خواهد بود. با اين ثبتنام، احمدینژاد بيش از همه به خود ضربه زد. او نتوانست بیتوجهی و دور بودن از چرخه قدرت را تحمل نمايد. احمدینژاد میتوانست ذخيرهای برای روزهای بحرانی احتمالی برخی جريانهای اصولگرا باشد، اما با ورود خود در واقع پايانبخش اين نگاه به خود شد. در این میان شایسته است جناح اصولگرا، نه برای این انتخابات، بلکه برای انتخابات بعدی به آلترناتیوی بیندیشد که از یک سو ظرفیت رقابت داشته و از سوی دیگر سبب راحتی خیال در جناح اصلاحطلب نگردد که این خود عامل ایجاد معضلات برای کشور میشود.
احمدينژاد با چه ارزيابیای وارد گود انتخابات شده است؟
جريان احمدینژاد برخلاف ظاهر سادهشان جريانی پيچيده است. اين جريان پيشبينيناپذیر و در عين حال غيرقابل كنترل است. چارچوب تعريفشده متعارف ندارد. در پوشش پوپوليسم حركت میكند، اما هدفهای فراپوپوليستی داشته و دارد. كاغذپاره دانستن قطعنامهها و بردن كشور به ذيل فصل هفتم، بحرانسازی در داخل و ايجاد تنش در روابط خارجی از منظر اين نگاه میتوانست زمينهساز ظهور باشد. اين جريان هيچگاه از بين نرفته و نخواهد رفت. تقيه، تاكتيك حياتی و هميشگی اين جريان است. اينكه اين جريان چقدر اصالت دارد، البته مهم است، اما آنچه بیشتر اهميت دارد، حضور آن در چرخه قدرت است. این جریان ضیعف میشود و تغییر نام میدهد، اما با تطبیق خود با شرایط ادامه حیات میدهد. وقتی اين جريان در چرخه قدرت قرار میگيرد، بحرانزايی راهبرد آن در داخل و خارج میشود. بايد تدبيری انديشید كه اين جريان نتواند با ايجاد توهم، فريب و ايجاد هرج و مرج، سربازگيری نمايد. اگرچه انتخاب روحانی در سال ۹۲ نشان داد جامعه ايراني در فرايند انتخاب، به اعتدال و عقلانيت رای داده، اما شكستخوردگان زخمی، مترصد فرصت بوده و كليت نظام، فارغ از اصلاحطلب و اصولگرا، بايد مراقب آنان باشد. بايد مراقب بود هرجومرجی ايجاد نگردد. بايد از رای مردم صيانت و انتخاباتی سالم و پرشور برگزار كرد. اگرچه حضور احمدینژاد بیحرمتی به توصیه بزرگان و تشخيص مردم است، اما او بايد بيايد تا نه فقط تکلیف احمدینژاد، بلكه تكليف هرآنكه چون او میانديشد، در دادگاه انتخاباتی مردم برای هميشه مشخص گردد.
پيشبيني شما از انتخابات چيست؟پيشبينی كلی چندان سخت نيست. روحانی برنده انتخابات پيشروست. روحاني صدا، تریبون و هیاهو ندارد، اما عملکرد موفقی از خود ارائه داده است. پس از اعلام نظر شورای نگهبان میتوان ارزيابی دقيقیتر ارائه داد. انتخابات چه دوقطبی و چه سهقطبی باشد، برنده نهايي روحانی خواهد بود. روحانی كارنامه قابلی نزد مردم ايران از خود در سياست داخلی و خارجی ارائه داده است. حركت روحانی در مسير اعتدال و عقلانيت كه در شعار تدبيرواميد وی تبلور يافته، توانسته است از روحانی ذخيرهای فراتر از يك رئيسجمهور برای فردای ايران بسازد. روحاني در عين حال كه كانديدای جناح اصلاحطلب است، مطلوب و انتخاب بخش مهمي از جريان اصولگرا نيز هست. برجام همراه دور کردن کشور از سایه سنگین جنگ و تحریم، سبب آرامش روانی مردم ايران شده است. آرامش روانی مردم ایران که حاصل عملکرد دولت روحانی است، خود به تنهايي، نقطه قوت و بزرگترين دستاورد دولت اوست. به هرحال، حتی اگر احمدینژاد تایید صلاحیت شود، مردم درباره وی قضاوت صریحی خواهند داشت. احمدینژاد و جمع متفرق اصولگرايان در اندازههای رقابت با روحانی نبوده و نيستند. كانديداهای ديگر چون آقای رئيسی نيز به علت آنكه چهره سياسی نبوده و مردم هم شناختی از ایشان ندارند، حضور موفق در انتخابات نخواهند داشت. البته در انتخابات آتی، بهطور جدی، ما با حضور نیابتی شخصیتهای منتسب به جناحها مواجهه خواهیم بود که بهنظر میرسد بیشتر برای مدیریت آرا و تقسیم کار و... باشد. در نهایت انتخابهای مردم بیشتر محدود به انتخاب میان دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا خواهد بود که تابلو فعلی نشان میدهد جناح اصولگرا وضعیت مطلوب نداشته و آمدن احمدینژاد نیز ضربه مضاعف به این جناح وارد کرده است.
پس با اين پيشبيني علل حضور اين رقبا در انتخابات چيست؟در نگاه خوشبينانه گرم كردن تنور انتخابات علت حضور است، اما در نگاه بدبينانه هدف كاهش آرای انتخاباتی روحانی است. محاسبات قدرت و چگونگی آن عامل تعيينکننده بازی بازيگران صحنه سیاست است. البته در اين ميان فرق است ميان بازيگران و بازیخوردگان. بعضا برخي وارد ميدان بازیای میشوند كه نمیدانند صحنهگردان اصلی كيست و تنها آنان كارگردان و يا تهيهكننده را میبينند. به هرحال به نظر میرسد اگر كاهش آرای روحانی هدف رقبای او باشد، اين هدف منطبق بر منافع ملی نخواهد بود.