counter create hit به دنبال ریاست بر قوه قضاییه نبودم/ نقد موسوی خوئینی ها بر خاطرات آیت الله هاشمی
۲۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۰
کد خبر: ۲۲۶۵۱۰

به دنبال ریاست بر قوه قضاییه نبودم/ نقد موسوی خوئینی ها بر خاطرات آیت الله هاشمی

خرداد: آیت الله موسوی خوئینی ها را از چهره های برجسته و به نوعی پدر معنوی جریان چپ یا اصلاح طلبان فعلی می دانند، مردی که البته سال هاست که از حوزه مسئولیت های رسمی دور بوده و این روزها از دریچه دنیای مجازی و کانال تلگرامی خود، بیش از گذشته فعال شده و خاطره نگاری می کند.

به گزارش خرداد؛ موسوی خوئینی ها در آخرین پست تلگرامی خود به موضوع این سئوال پرداخته که آیا او قصد ریاست بر قوه قضاییه را پس از رحلت مام (ره) داشته است، او مطلب خود را با خاطره ای از آیت الله هاشمی، آغاز و می نویسد:

«خدا رحمت كند مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني را؛ با همه زحمت‌هايي كه براي پيروزي انقلاب و پس از آن براي كشور و نظام كشيد و با همه رنج‌هايي كه در اين راه متحمل شد، يك چيزهايي هم داشت كه البته منحصر به او هم نبود، همه كم‌وبيش دارند كه گفته‌اند گل بي‌خار خداست.» ايشان در خاطراتش نوشته است: «... به جلسه رسمي براي تحليف رفتيم. آقاي موسوي‌اردبيلي و موسوي‌خوييني‌ها هم بودند. به نظر مي‌رسد از جايگزيني آقاي يزدي ناراحتند...» (هاشمي‌رفسنجاني: كارنامه و خاطرات ١٣٦٨: بازسازي و سازندگي، به اهتمام علي لاهوتي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، ١٣٩١. ص ٢٧١) و در جاي ديگر نوشته‌اند: «آقاي موسوي‌خوييني‌ها آمد؛ خودم ايشان را خواستم... از رهبري رنجيده، به خاطر اينكه ايشان را رييس قوه قضاييه نكرده است.» (همان، ص ٢٨٠) در هر دو مورد، ايشان را تخطئه مي‌كنم. اگرچه توصيه شده است كه «أُذكروا موتاكم بالخير» (از مرده‌هاي‌تان به نيكي ياد كنيد)، همين اندازه مي‌گويم كه اگر ديگر خاطرات ايشان تا اين اندازه بي‌دقت باشد، در استفاده از آنها همواره بايد جانب احتياط را در پيش گرفت. من شواهد ديگري هم دارم كه نشان دهم مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در نقل اين خاطره‌ها راه خطا رفته است، اما به همان اندازه هم كه اشاره كردم مايل نبودم حرمت آن بزرگ شكسته شود.»

خواهان منصب دادستاني كل كشور هم نبودم
او اما در ادامه چنين تمايلي را از اساس رد مي‌كند و مي‌نويسد: «بنده خواهان رياست بر قوه قضاييه نبودم. همچنين خواهان منصب دادستاني كل كشور هم نبودم. در سال ١٣٥٨ هم كه نامزدي نمايندگي مجلس به بنده پيشنهاد شد -و بيش از هر كسي مرحوم آقاي هاشمي اصرار به نامزدي بنده داشت- باز هم خواهان نمايندگي مجلس نبودم، چون در تمام اين موارد فكر مي‌كردم از عهده اين كارها برنمي‌آيم. بد نيست خاطره‌اي درباره تغيير يا اصلاح قانون اساسي در موضوع رياست قوه قضاييه نقل كنم. زماني كه از طرف حضرت امام رضوان‌الله‌تعالي‌عليه به سمت دادستان كل كشور منصوب شدم، قوه قضاييه به روش شورايي اداره مي‌شد و دادستان كل هم عضو شوراي عالي قضايي بود. پس از شروع به كار، خيلي زود متوجه مشكل بزرگي در مديريت شورايي شدم؛ به نظرم رسيد مديريت شورايي مانع سرعت در تصميم‌گيري‌ها مي‌شود؛ در ضمن مسووليت‌ها هم لوث مي‌شود؛ نكته سوم اينكه اقليتي كه مخالف تصميم اكثريت است دايم بر روي نقاط ضعفِ تصميم اكثريت تكيه مي‌كند تا آن تصميم را اشتباه نشان دهد و در نتيجه كارايي تصميم اكثريت كاهش مي‌يابد و به مجموعه زيرنظر شورا آسيب مي‌رسد. درباره اين مشكل با مرحوم حاج احمدآقا صحبت كردم و گفتم كه مي‌خواهم با طرح مشكل خدمت امام از ايشان درخواست كنم كه چاره‌اي
بينديشند.
پيشنهاد بنده اين بود كه مديريت قوه قضاييه بر عهده يك نفر به عنوان رييس قوه باشد. مرحوم حاج احمدآقا گفتند اگر اين اتفاق بيفتد احتمالا شما رييس نخواهيد بود و منظورش اين بود كه با وجود آقاي موسوي‌اردبيلي، امام شما را به رياست منصوب نمي‌كنند. گفتم از نظر من مهم اين است كه ساختار مديريت دستگاه قضايي اصلاح شود، همين. البته با رابطه صميمانه و نزديكي كه با هم داشتيم و شناختي كه ايشان از بنده داشت از اين يادآوري تعجب كردم، ولي براي اينكه خودم را توجيه كنم با خود در دل گفتم لابد احمد فكر كرده است آدميزاد است، رياست است، حب رياست هم در انسان ريشه‌دار است و چه كسي مي‌تواند خود را از آن مبرا و منزه بداند؛ پس چه خوب است كه به موسوي اين نكته را يادآوري كنم تا متوجه باشد كه چه مي‌كند.» او در ادامه نوشته است: «من در همان زمان كه اين بحث را پي مي‌گرفتم توجه داشتم كه با پيشنهاد بنده، دادستان كل حتي سهمي را كه از مديريت دستگاه قضايي دارد از دست مي‌دهد. به هر حال مي‌توانم ادعا كنم كه پيگيري من در اين اصلاح و تغيير بيش از ديگراني بود كه مثل من فكر مي‌كردند.»


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین