به گزارش خرداد به نقل از فارن پالسی، در ادامه این یادداشت آمده: رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا چهاردهم ژوئن در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان تأکید کرد که سیاست دولت ترامپ در قبال ایران هنوز در حال بسط و بررسی است و هنوز به رئیسجمهور تحویل داده نشده است. اما وی تصدیق کرد که این سیاست شامل نیاتی جهت حمایت از عناصری میشود که به انتقال صلحآمیز قدرت کمک میکنند.
این صحبتها نشان میدهد که سیاست رسمی دولت ترامپ در قبال ایران به احتمال زیاد تغییر رژیم است. اگر بهواقع اینطور باشد، واشنگتن ناخواسته خود را به خطر بهمراتب بزرگتری برای ثبات خاورمیانه تبدیل خواهد کرد.
اما دلایل تیلرسون برای مدنظر قرار دادن گزینه تغییر رژیم در ایران چیست؟ او در سخنرانی کنگرهای خود گفت: «ما مطمئناً حضور بیثبات کننده ایران در منطقه، حمایت شان از نیروهای خارجی و اعزام نیرو به سوریه، عراق و یمن و حمایت شان از حزبالله را درک میکنیم. در مقابل هژمونی ایران اقدام میکنیم.»
اما آیا ایران آنطور که تیلرسون میگوید یک عامل بیثبات کننده در خاورمیانه است؟ سیاست رقابتی آن در قبال اسرائیل و حمایتش از حزبالله لبنان را میتوان مخرب ارزیابی کرد. رژیم جمهوری اسلامی، این سیاستها را به یک طلسم جادویی و آزمون وفاداری بدل کرده، حتی اگر این سیاست منافع خود ایران را تضعیف کند.
اما این سیاستها همچنین یک استثنا هستند. سیاست خارجی ایران عمدتاً عملگرایانه و تدافعی بوده است. شاید برجستهترین سیاست بینالمللی ایران طی سالهای اخیر امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بوده باشد. حتی افرادی که معتقدند این توافق ناقص است (کدام انسانی نیست؟) نمیتوانند بگویند پایبندی ایران به آن بیثبات کننده بوده است.
در مورد اقدامات ایران در عراق و افغانستان چطور؟ در هر دو مورد، پس از سقوط رژیم صدام و طالبان، ایرانیان کمک قابلتوجهی به مقامات غربی کردند تا عراقیها و افغانستانیها را متقاعد به پذیرش نهادهای دموکراتیک کنند. از آن زمان، ایران –مانند آمریکا، انگلیس و دیگر کشورها- از برپایی دولتهای دموکراتیک در هر دو کشور حمایت کرده است. ایران به دلیل حمایت از نیروهای شیعه در عراق مورد انتقال قرار گرفته است اما این نیروها در جنگ علیه داعش در این منطقه مهم بودهاند. ممکن است آمریکا رژیم بشار اسد در سوریه را محکوم کند، اما حمایتش از آن مانند ایران را بهسختی میتوان بیثبات کننده خواند.
ادله محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه دستکم کشورهای هم مرز با ایران به دلیل ثبات و امنیتی که این کشور در مرزهایش میخواهد، از ثبات دائمی برخوردارند. این سیاست اعلام شده دولتهای ایران است و دریافتن چرایی آن اصلاً دشوار نیست. برخلاف قدرتهای دورتر، ایران منافع دائمی در عراق، سوریه و افغانستان دارد و زمانی که بیثباتی شکل بگیرد، این منافع ضربه میخورند.
در مورد ادعای پیگیری ایران برای کسب هژمونی منطقهای باید گفت واقعیت این است که ایران امروز در خاورمیانه نسبت به دوران پیش از 2001 قویتر شده است. اما واقعیت این است که شرایط امروز خاورمیانه نتیجه مستقیم اقدامات آمریکا در نابود کردن صدام و طالبان، دشمنان ایران بوده است.
باورکردنش سخت است اما در برخی حلقهها در واشنگتن ایران با شوروی مقایسه میشود. این غیرعاقلانه است- بهخصوص از آن جهت که ایران تنها یک کشور توسعهطلب و نظامی نیست. بودجه دفاعی این کشور سه درصد تولید ناخالص داخلی آن است که این رقم قابلمقایسه با 10.4 درصد عربستان و 508 درصد اسرائیل است. در دهه 1980 میلادی این رقم برای شوروی 15 تا 17 درصد بود.
باید کاملاً مشخص شده باشد که پیگیری سیاست تغییر رژیم بر اساس دلایل اشتباه بهخودیخود احمقانه است. اما اگر این نکته را کنار بگذاریم، آمریکا چطور دست به این اقدام خواهد زد؟ آیا واشنگتن هیچ ابزار واقعی در اختیار دارد؟
برخی مواقع این نکته به گوش میرسد که ممکن است ایران را بتوان بهواسطه حمایت خارجی بیثبات کرد. اما ایران مانند یوگوسلاوی سابق یا عراق نیست. این کشور تاریخ باستانی در قلمروی خود دارد و ایرانی بودن یک نیروی قدرتمند محسوب میشود. ایران ازاینجهت بیشتر شبیه به فرانسه است تا بالکان یا حتی همسایگان نزدیک خود. بزرگترین اکثریت ایرانی که آذریها هستند، به شکل هرچه تمامتر یکپارچه و متحد هستند.
حتی اگر موفقیتی در این زمینه صورت بگیرد، پسازآن چه رخ خواهد داد؟ آیا آمریکا واقعاً به دنبال بیثبات کردن ایران در خاورمیانه است؟ آیا میخواهد ایران را هم به دیگر دولتهای سقوط کرده در منطقه مانند عراق، افغانستان، یمن و سوریه وصل کند. اصلاً مشخص نیست که نتیجه چنین سیاستی چیزی بهتر از آنچه در حال حاضر در اختیار داریم، شود.
کشوری که سیاست خارجهاش بر پایه عملگرایی و تدافعی است، گزینه خوبی برای تغییر رژیم نیست. ایران به دلیل مخالفت مؤثرش با داعش و گروههای مشابه، و همچنین اقداماتش در راستای ثبات منطقهای، دستکم شایسته تحسین است نه سرزنش. سیاست عاقلانه این است که حضور ایران را بپذیریم و امیدوار باشیم که در مسیر آزادی بیشتر تکامل بیابد اما اجازه دهیم ایرانیان خود چنین تصمیمی بگیرند.
صحبت آمریکا در مورد تغییر رژیم در ایران واقعاً نوعی خودخواهی است؛ این نوع سخن گفتن میتواند درنهایت منجر به جنگی شود که به نفع هیچکس نیست.
منبع:رویداد24